اخلاص؛ اساسی‌ ترین کار قلب
اخلاص؛ اساسی‌ ترین کار قلب موضوع: احسان و نیکوکاری تاریخ انتشار: 2015-07-30 | بازدید: 1340

اخلاص؛ اساسی‌ ترین کار قلب

 

اخلاص یکی از اعمال دل است،‌ حتی در رأس کارهای قلبی قرار دارد و هیچ عملی بدون آن تکمیل نمی گردد، زیرا اساس پذیرش اعمال به این عبادت قلبی بستگی دارد و اخلاص به منزله‌ ی رازی است که فقط خداوند متعال از آن مطلع است: {قُلْ إِن تُخْفُواْ مَا فِی صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ یَعْلَمْهُ اللّهُ} «بگو اگر آنچه در سینه‌ های شماست نهان دارید یا آشکارش کنید الله آن را می ‌داند» [آل عمران: ۲۹]

 

اگر خواستیم به نوعی دیگر اخلاص را بشناسیم، معنای اخلاص آن است که تنها انگیزه‌ی تو از انجام کارها در جهان هستی، رضایت پروردگار باشد.

 

إخلاص، حقیقتِ دین و اصلِ اساسی دعوت پیامبران و فرستادگان الهی است، چنان که خداوند می ‌فرماید:

{وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ} «در حالی که دستوری دریافت نکرده بودند جز این که با کمال خلوص به آیین توحید خدا را پرستش کنند». [بینه: ۵]

 

همچنین می‏ فرماید: {أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ} «هان! بدانید که دین خالص از آن خداست».[زمر: ٣]

 

جوهر عبادت و جان مایه‏‌ ی آن همان اخلاص است، ابن حزم (رحمه الله) می‏گوید: «نیت، راز بندگی و پرستش است و برای کردارها به منزله ‏‌ی جان برای کالبد است، و در امر پرستش هیچ کاری بدون روح وجود ندارد، چرا که در این صورت به کالبد بی جانی می‏‌ ماند، که فایده‌‏ ای ازآن برنیاید».

 

بنیان اصلی پذیرش اعمال و عدم پذیرش آن اخلاص است. اخلاص است که پیروزی یا زیان را رقم می‌زند، همچنان که راه بهشت یا دوزخ از آن می‌ گذرد، بنابر این خدشه‌دار شدن اخلاص، شخص را به آتش دوزخ می‌ کشاند و پروراندن و عملی کردن آن، انسان را به فردوس می ‌رساند.

 

اخلاص تنها راه نجات از سختی‌ های دنیایی است

 

از «ابوعبدالرحمن عبدالله بن عمر بن خطاب» روایت شده است که گفت، از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیدم که می‌ فرمود: «سه نفر از امت‌های گذشته، به همراه یکدیگر [در سفری] می رفتند، تا این ‌که شبانگاه، به غاری پناه بردند که شب را به روز آورند، چون داخل غار شدند، سنگی از کوه فرو غلتید و ورودی غار را بر آنها مسدود کرد، [و آنها] به همدیگر گفتند: از این سنگ نجات پیدا نمی‌ کنیم، مگر این که خداوند را به کارهای شایسته و خالصانه ‌ی خود بخوانیم [و بدانها توسل کنیم].

 

[سپس] یکی از آنها گفت: پروردگارا! [می‌ دانی که من]، پدر و مادر پیری داشتم که هرگز پیش از [سهم شام] آنان، برای خود و برای زن و فرزند [و خدمتکارانم] شیر نمی ‌دوشیدم؛ روزی برای آوردن هیزم، به صحرا رفته بودم و از آنها دور ماندم و وقتی پیش آنها بازگشتم که خوابیده بودند؛ شبانه، شیر را برای آنها دوشیدم، اما آنان هنوز خوابیده بودند و نپسندیدم که ایشان را بیدار کنم و یا خود و زن و فرزند [و خدمتکارانم] پیش از آنها شیر بنوشیم، ناچار، در حالی که ظرف شیر در دستم بود و کودکانم در برابرم از گرسنگی می ‌نالیدند، منتظر ماندم ـ که آنان بیدار شوند [و قبل از آنها شیر بخورند] ـ تا آن‌ که سپیده دمید و آنان بیدار شدند و شیرشان را نوشیدند؛ خداوندا! اگر من، این عمل را خالصانه و فقط برای رضایت تو انجام داده ‌ام، ما را از این وضعیت نجات بخش و گشایشی مرحمت فرما.

 

پس [از این حرف] سنگ از جای خود تکان خورد؛ اما خروج از غار ممکن نبود؛

 

دیگری گفت: بارخدایا! [می ‌دانی که من] دخترعمویی داشتم که عزیزترین کس نزد من بود ـ [و در روایتی دیگر آمده است که گفت: «او را برابر شدیدترین عشق مردان به زنان، دوست داشتم»] ـ او را خواستم و کام خود را از او طلبیدم، [ولی او] امتناع کرد، تا این که قحط سالی پیش آمد و زندگی بر او تنگ شد، پیش من آمد، یکصد و بیست دینار به او دادم مشروط بر این که او با من خلوت کند، چنین کرد و چون بر کامجویی از او قدرت یافتم ـ [و در روایتی دیگر آمده است که: «چون در میان دو پای او قرار گرفتم»] ـ به من گفت: از خدا بترس و مُهرِ مرا جز از راه مشروع نشکن، فوراً از او [و پولی که به او بخشیده بودم] صرف ‌نظر کردم، در حالی که او، نزد من، محبوب‌ ترین خلق بود؛ پروردگارا! اگر من، این عمل را خالصانه و فقط برای رضایت تو انجام داده‌ ام، ما را از این وضعیت نجات بخش و گشایشی مرحمت فرما.

 

پس [از این حرف] سنگ جنبید و گشایش [دهانه ‌ی غار] بیشتر شد، ولی هنوز نمی‌ توانستند از غار خارج شوند؛

 

سومی گفت: خداوندا! عده‌ای کارگر استخدام کرده بودم و مزد آنها را دادم، جز یک نفرشان که مزدش را جای گذاشت و رفت، من، مزد او را به جریان معامله انداختم تا این که مال زیادی شد؛ پس از مدتی، نزد من آمد و گفت: ای بنده‌ی خدا! مزد مرا بپرداز، به او گفتم: آنچه از شتر و گاو و گوسفند و برده می ‌بینی، همه از مزد تو به دست آمده است [و حق حلال توست]، آن مرد گفت: این بنده‌ ی خدا! مسخره ‌ام نکن! گفتم: خیر، تو را مسخره نمی‌ کنم، و او تمام مال را تحویل گرفت و آن را حرکت داد و راند و چیزی باقی نگذاشت؛ خدایا! اگر من، این عمل را خالصانه و برای رضایت تو انجام داده ‌ام، ما را از این وضعیت نجات بخش و گشایشی مرحمت فرما.

 

ناگهان، سنگ از جای خود بجنبید و همه از غار بیرون آمدند و راه خود را ادامه دادند)

 

سبحان الله! می ‌بینیم که چگونه اخلاص و اعمال پاک قلبی گره گشای ما در مسائل سخت زندگی هستند.

 

نکته‌ ی که از این حدیث می‌ توانیم دریابیم این است که ما می‌ توانیم در مواقع سخت زندگی به کارهای نیک و اعمال خالصانه ‌ی خود پناه ببریم و آنها را وسیله‌ ای (هنگام دعا کردن) برای رفع مشکل خود بگیریم.

 

داستان‌هایی از انسان‌های بی‌ ریا و زندگی آنان در درازای تاریخ این امت به حمد الله مخلصان و بی ‌ریایان بی ‌شماری بودند که زندگی و رفتارشان چونان چراغی پرنور و الگویی نیکو برای مردمان پس از خود بوده است. به همین سبب خداوند زندگی و رفتار و یاد آنها را ماندگاری بخشیده، تا پس از خود آنها الگو واقع شوند، در رأس همه‌ ی این کسان، پیامبران و در صدر پیامبران محمد صلی الله علیه وسلم است.

 

همچنین یاران باوفای پیامبران و در رأسشان یاران حضرت محمد صلی الله علیه وسلم که با اخلاص خود سرزمین‌ها را گشودند و بندگان زیادی به سبب آنها به دین خداوند گرویدند، نیز نسل پس از آنها یعنی تابعین و تابعین آنها و همین طور…

 

صاحب تونل

 

از شگفتی‌های مخلصان داستانی است که برای شخصی که مشهور به صاحب تونل است روی داد: بدین قرار که مسلمانان قلعه‌‏ ای را محاصره کردند، تیراندازی دشمنان بر آنها شدت گرفت، یکی از مسلمانان برخاست و تونلی کند، سپس از آن سوی دژ، در را باز کرد و مسلمانان به قلعه راه یافتند و پیروز شدند. کسی نمی ‏‌داند چه کسی این کار را کرد، مسلمه خواست بداند او کیست تا پاداشش دهد، چون او را پیدا نکرد، به خدا سوگندش داد که خودش پیشش بیاید.‌ شب شخصی آمد و با او شرطی گرفت که وقتی دانست کیست پس از آن هرگز سراغش را نگیرد او نیز شرط را پذیرفت و با او عهد بست. آن شخص خبر داد که چه کسی بوده و مسلمه پس از آن می‏گفت: «اللّهم احشرنی مع صاحب النفق» «خداوندا مرا با صاحب تونل محشور کن»، زیرا اخلاص بس عجیبی از او دیده بود، این چنین کارهای پنهانی به نزد پیشینیان دوست داشتنی‌‏ تر از آشکار بوده است.

 

یاد آوری چند مسأله درباره‏‌ی اخلاص

بُروز دادن کار چه هنگام جایز است؟

 

ابن قدامه رحمه الله در «سخنی درباره‏‌ی اجازه‌‏ی قصد ابراز طاعات» گفته است: «در بروز دادن فوایدی هست مانند پیروی کردن مردم و تشویق آنها به کار نیک. ضمن این که برخی کارها هست که نمی ‏‌توان پوشیده نگه داشت مانند حج و جهاد. آن کس که کارش را ابراز می‏‌ دارد باید مواظب باشد، مبادا ناخواسته زنگار ریا بر آن بنشیند، بلکه کارش به منظور پیروی شدن باشد».

 

پس شایسته است در کارهای آشکارا نیت را خوب استوار کنیم تا هر گونه انگیزه‌ ی ریا را ازآن دور سازیم و قصد ابراز کاری را داشته باشیم که چاره‏ی ازآن نیست و البته به منظور اقتدای دیگران به آن، باشد که پاداشی بگیریم، و می ‏گوید: «شخص ضعیف نباید به این بهانه خویشتن را فریب دهد، چرا که چنین کسی به انسانی می ‏ماند که اندکی شنا می‏ داند وگروهی را که در حال غرق شدن‏اند، می ‏بیند، دلش به حالشان می‏ سوزد، لذا به سوی آنها می‏ رود تا به او چنگ بزنند و نجات یابند اما هلاک می ‏شوند و او نیز خود با آنها غرق می ‏گردد».

 

شرح مسأله:

کارهایی را که پنهانی انجام دادنش سنت است، مخفی بدارد.

کارهایی را که سنت است آشکارا انجام دهد، ابراز بدارد.

 

در مورد کارهایی که می ‏‌تواند پوشیده بدارد یا آشکارش کند، باید به خویشتن بنگرد؛ اگر تواناست و تاب تحمل ستایش یا نکوهش مردم را دارد، آشکارش کند و در غیر این صورت پنهان دارد. اگر نفس وی قوی باشد آشکار کردن کار ایرادی ندارد، زیرا تشویق به کار نیک، خود، کاری نیک است.

 

اصلاحِ نیت، اولین پله‌ی اخلاص

 

دروازه‌ ی رسیدن به اخلاص،‌ چیزی است به نام نیت. پس اگر می‌ خواهی مخلص باشی نیت خود را بازبینی کن!

 

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «إنَّما الأَعمالُ بالنِّیَّات، وإِنَّمَا لِکُلِّ امرئٍ مَا نَوَی، فمنْ کانَتْ هجْرَتُهُ إِلَی الله ورَسُولِهِ فهجرتُه إلی الله ورسُولِهِ، ومنْ کاَنْت هجْرَتُه لدُنْیَا یُصیبُها، أَو امرَأَهٍ یَنْکحُها فهْجْرَتُهُ إلی ما هَاجَر إلیْهِ».

یعنی: همانا کارها به نیت‌ها بستگی دارد و هر کس همانی را به دست خواهد آورد که نیت کرده است. پس هرکه هجرتش به سوی خدا و پیامبرش باشد، هجرتش به سوی خدا و پیامبرش است، و هر کس هجرتش برای به دست آوردن دنیا یا ازدواج با زنی باشد، هجرتش به سوی همان چیزی است که برایش هجرت کرده است.

 

این حدیث از مهمترین احادیث است،‌ امام شافعی درباره‌ی این روایت می گوید:‌ «این حدیث یک سوم علم است و تنها مخصوص نیت است». زیرا نیت درِ ورودیِ رسیدن به اخلاص است،‌ پس اگر می ‌خواهی مخلص باشی اولین کاری که باید انجام دهی،‌ بازبینی نیت است.

 

یوسف بن اسباط می‌گوید: «پاک داشتن نیت برای اهل عمل سخت‏‌ تر از تلاش و کوشش طولانی مدت است)».

 

پیش از هرچیزی برادران و خواهرانم را به بازنگری نیت سفارش می کنم. در جست و جوی نیت باش، چون بر اساس نیت خود بازخواست خواهی شد،‌ پاداش، بر اساس نیت‌ها و آنچه‌ درون قلب می گذرد،‌ است. به همین جهت علما می ‌گویند: چه بسا عمل کوچک و ناچیزی که به خاطر نیت ارج می‌ یابد و چه بسا کار بسیار بزرگی انجام دهی که نیت، آن را خوار و ناچیز گرداند!!

 

هنگامی که خداوند متعال در مورد یوسف ـ علیه السلام ـ و چگونگی نجات وی از فحشا سخن می ‌گوید،‌ می ‌بینیم تنها عاملی که باعث نجات وی شد، اخلاص و پاکی بود؛ خداوند متعال می‌ فرماید:

 

{وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَی بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ}

«و در حقیقت [آن زن] آهنگ وی کرد و [یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود آهنگ او می ‌کرد چنین [کردیم] تا بدی و زشتکاری را از او بازگردانیم چرا که او از بندگان مخلص ما بود» [یوسف: ۲۴]

 

اگر او اخلاص نمی ‌داشت،‌ از فحشا نیز نجات نمی ‌یافت. جوانی که می گوید:‌ من شب و روز در معرض فتنه و آزمایش قرار دارم و همیشه با افرادی روبرو می ‌شوم که فحشا و منکرات را بر من عرضه می ‌دارند و در محل نامناسبی مشغول به کار هستم و از این قبیل سخنان،‌ ما به چنین کسانی می ‌گوییم: از یوسف ـ علیه السلام ـ یاد بگیر و قلبت را فقط بخاطر خداوند پاک و بی ‌آلایش کن،‌ زندگی ‌ات را برای خداوند قرار بده، که اگر این کار را انجام دادی خداوند نیز تو را نجات خواهد داد و بدی‌ها را همانگونه که از یوسف علیه السلام دور ساخت از تو نیز دور خواهد نمود.

 

شگفت ‌انگیزتر اینکه ابلیس بر همه‌ی انسان ها نفوذ دارد به جز بندگان مخلص! شیطان نمی ‌تواند به بندگان مخلص و بی ‌آلایش نزدیک شود. ابلیس با بسیاری از ما هر کاری که می‌ خواهد می ‌کند، اما تنها نمونه ‌ای که نمی ‌تواند به آن نزدیک شود، بنده‌ ی مخلص است. خداوند متعال سخن ابلیس را نقل کرده، می ‌فرماید:

 

{قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ (۷۹) قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ (۸۰) إِلَی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (۸۱) قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (۸۲) إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ}

«گفت پروردگارا پس مرا تا روزی که برانگیخته می‌ شوند مهلت ده. فرمود: در حقیقت تو از مهلت ‌یافتگانی تا روز معین معلوم. [شیطان] گفت: پس به عزت تو سوگند که همگی را جدا از راه به در می‌‏ برم، مگر آن بندگان مخلص تو را» [ص: ۷۹-۸۳]

 

ابلیس شخصا اعتراف می‌ کند: من همه را فریب خواهم داد به جز یک گروه، که آنان مخلصان هستند!

 

پس به اندازه ‌ی اخلاصت، شیطان از وسوسه ‌ی تو عاجز و ناتوان می‌ ماند و به اندازه‌ ی پیوندت با خدا و اخلاص قلبی ‌ات به خاطر خداوند، شیطان از تو دوری خواهد کرد. او می‌ داند که در چنین حالتی توانایی و جرأتی بر تو نخواهد داشت:

{قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (۳۹) إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ}

«گفت پروردگارا به سبب آنکه مرا گمراه ساختی من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان می ‌آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان خالص تو از میان آنان را» [حجر ۳۹- ۴۰]

 

ابراهیم بن ادهم می‌گوید: «کسی که دوست‌ دار نام ‌داری است، با خدا صادق نیست»

برادران گرامی! هشیار باشید، کسی که در مسجد نماز می ‌خواند اما نیتش خالصانه برای خداوند و طاعت او نیست،‌ تا زمانی که این روش و نیت را در پیش گیرد به هیچ اجر و پاداشی دست نخواهد یافت.

 

خواهران گرامی! کسی که حجاب را به خاطر اطاعت از پروردگار نپوشد، هیچ ثوابی نمی‌ برد و کسی که هر کاری را به نیت تقرب و نزدیکی به خداوند انجام ندهد و اخلاص نداشته باشد، هیچ چیز به او تعلق نمی ‌گیرد. همانگونه که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: "إن الله لا یَقبَلُ مِنَ العَمَل إلا ما کانَ له خالِصاً وابتغیٰ به وَجهه" یعنی: «خداوند تنها کارهایی را می‌ پذیرد که خالصانه برای او و در جهت کسب رضایتش باشد»

 

 

 

                                                                                                                                             

 

    منبع: http://bidari.net/archives/4310

 

نصیحت و حکمت

از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «أتاکم رمضان شهر مبارک، فرض الله عز وجلّ علیکم صیامه، تُفتح فیه أبواب السماء، وتُغلّق فیه أبواب الجحیم، وتغلّ فیه مردة الشیاطین، فیه لیلة هی خیر من ألف شهر، من حُرم خیرها فقد حُرم». نسائی (2106) وأحمد (8769) و ألبانی در صحیح الترغیب (999) آنرا صحیح دانسته است.‏

یعنی: « ماه مبارک رمضان بر شما وارد شد، خداوند عزوجل روزه آن ماه را بر شما فرض کرده است، و در آن ماه درهای آسمان باز می شود، و درهای جهنم نیز بسته خواهند شد، و در این ماه شیاطین سرکش و یاغی به بند کشیده می شوند، و در آن شبی است که از هزار ماه بهتر است، هرکس نیکی های آن را از دست بدهد به حقیقت (فضیلت ماه) را از دست داده».

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.