دفعِ موانعی که خشوع نماز را کم میکند
1- از بین بردنِ چیزهایی که نمازگزار را به خود مشغول میکند
انس بن مالک رضی الله عنه روایت کرده است: ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها با پارچه ای ملون قسمتی از خانه را پوشانده بود، پیامبر “صلی الله علیه و سلم” به او گفت: این پارچه را بردار زیرا تصاویرش مرا در نماز مشغول می کند – روایت بخاری-، یعنی خشوع نماز را از بین می برد.
و در روایت دیگر، قاسم از عایشه رضی الله عنها روایت می کند: حضرت عایشه رضی الله عنها پارچه ای را که بر آن تصاویری بود بر طاقچة خانه آویزان کرده بود و رسول الله “صلی الله علیه و سلم” روبروی آن نماز می خواند و فرمودند: آن را از این جا بردار زیرا تصاویرش مانع نماز می شود یعنی مرا مشغول می کند، عایشه رضی الله عنها می گوید: آن را برداشتم و بالِش کردم. وقتی که پیامبر “صلی الله علیه و سلم” وارد کعبه شد تا نماز بخواند دو شاخ کبش در آن جا دید، بعد از فراغت از نماز به عثمان حجبی گفت: فراموش کردم بگویم این دو شاخ را بپوشانید زیرا درست نیست در خانه چیزی باشد و نمازگزار را به خود مشغول کند. ابوداود روایت کرده است: نمازگزار باید از اماکنی که در آن جا رفت و آمد هست و جاهای پر سر و صدا، یا کنار کسانی که صحبت می کنند، یا مجلسی که بسیار شلوغ است و هر آن چه که انسان را به خود مشغول می کند پرهیز کند و در چنین مکان هایی نباید نماز بخواند، همچنین در جاهای بسیار گرم و بسیار سرد از ادای نماز خودداری کند، و اگر برایش مقدور است نماز ظهر را در شدت گرمای تابستان به تأخیر بیندازد تا هوا کمی خنک شود و شدت گرما کاهش یابد. ابن القیم جوزی در کتاب الوابل الصیب می گوید: ادای نماز در شدت گرما نمازگزار را از خشوع و خضوع بازمی دارد زیرا عبادت را با سختی و اکراه انجام می دهد. و از حکمت های رسول الله “صلی الله علیه و سلم” است که نماز را به تأخیر بیندازد تا شدت گرما کاهش یابد و نمازگزار با قلبی حاضر نماز بخواند تا مقصود نماز، که همان خشوع و روی آوردن به خداست، حاصل شود.
2- لباس نمازگزار نباید دارای نقوش، رنگارنگ و یا نوشته ها و تصاویری باشد که او را از نماز غافل کند
عایشه رضی الله عنها روایت می کند که رسول الله “صلی الله علیه و سلم” بلند شد و در حالی که عبایی خطدار و حاشیه دار بر تن داشت نماز خواند. وقتی از نماز فارغ شد فرمود: «این عباء را به ابوجهم بن حذیفه بدهید و عبای خودم را که بدون حاشیه و خط است بیاورید زیرا هم اکنون مرا از نماز غافل کرد و بدان سرگرم شدم». و در روایت دیگری وارد شده است که فرمودند: «حاشیه های آن مرا مشغول کرد»، و در روایت دیگری آمده است که آن عبا دارای حاشیه و خطهای مربعی بود و او را به خود مشغول می کرد. تمام این روایات در کتاب صحیح امام مسلم وارد شده است و می توانید به آن مراجعه کنید.
بهتر آن است که نمازگزار هیچ گاه در لباسهایی که بر روی آن تصویر هست، خصوصاً تصاویر ذی روح - که در این زمان بسیار شایع است - نماز نخواند.
3- وقتی که غذا حاضر است نماز نخواند
پیامبر “صلی الله علیه و سلم” فرمودند: «لَا صَلَاةَ بِحَضْرَةِ طَعَامٍ»[1]. ترجمه:«در وقت حاضر شدن طعام نماز جایز نیست».
وقتی غذا حاضر شد و جلوی او گذاشتند شروع به خوردن کند چون اگر بلند شود و نماز بخواند در حال نماز به فکر غذا هست و نمازش بی خشوع خواهد بود پس عجله نکند تا [غذایش را بخورد و] نیازش را برطرف کند زیرا رسول الله “صلی الله علیه و سلم” فرمودند: «وقتی غذا آماده شد و وقتی نماز هم فرا رسید غذا را بخورید قبل از آن که مغرب را بخوانید و در خوردن غذا هم عجله نکنید». و در روایت دیگری آمده است: «إِذَا وُضِعَ عَشَاءُ أَحَدِکُمْ وَأُقِیمَتِ الصَّلاَةُ فَابْدَءُوا بِالْعَشَاءِ، وَلاَ یَعْجَلن حَتَّی یَفْرُغَ مِنْهُ»[2]. ترجمه:«وقتی غذا حاضر شد و وقت نماز هم فرا رسید غذا را بخورید و عجله نکنید تا از خوردن فارغ شوید».
4- در حالتی که بول و غائط به او فشار می آورد نماز نخواند
بدون شک در حالی که بول و غائط به نمازگزار فشار می آورد نماز با خشوع ممکن نیست، و به همین دلیل است که رسول الله “صلی الله علیه و سلم” از نماز خواندن در چنین حالتی نهی کرده است.
در چنین حالاتی ضروری است اول قضاء حاجت کند گرچه نماز جماعت یا چند رکعت فوت شود زیرا پیامبر “صلی الله علیه و سلم” فرمودند: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ یَذْهَبَ الْخَلاَءَ وَقَامَتِ الصَّلاَةُ فَلْیَبْدَأْ بِالْخَلاَءِ»[3]. ترجمه: اگر کسی قضای حاجت داشت و نماز اقامه شد، اول قضای حاجت کند، بعد نماز بخواند، و اگر در وسط نماز به چنین حالتی دچار شد باید نماز را قطع و قضای حاجت کند و وضو بگیرد و نماز بخواند، زیرا پیامبر “صلی الله علیه و سلم” فرموده اند: «لاَ صَلاَةَ بِحَضْرَةِ الطَّعَامِ وَلاَ وَهُوَ یُدَافِعُهُ الأَخْبَثَانِ»[4].
چنین حالاتی، خشوع نماز را از بین می برد و اثر روحی و معنوی نماز از دست می رود و حبسِ باد شکم هم همین حکم را دارد.
5- در حالات چُرت نماز نخواند
أنس بن مالک گفت: رسول الله “صلی الله علیه و سلم” فرمودند: «إِذَا نَعَسَ أَحَدُکُمْ فِی الصَّلَاةِ فَلْیَنَمْ حَتَّی یَعْلَمَ مَا یَقُول»[5]. ترجمه: «اگر در نماز چرت زدید اول بخوابید بعد نماز بخوانید تا بدانید چه می گویید». و دلیل این، در حدیث دیگری که عایشه رضی الله عنها روایت کرده آمده است: «اگر در نماز چرت زدید اول بخوابید تا خواب از شما دفع شود زیرا اگر یکی از شما در چنین احوالی نماز بخواند نمی داند که چه می گوید، شاید استغفار کند و یا به خودش ناسزا بگوید».
و گاهی این چنین حالتی در قیام اللیل بر انسان عارض می شود و شاید آن لحظه همان لحظه ی استجابت دعا باشد، بر خود دعا می کند و نمی داند چه می گوید و در نمازهای فرض هم چنین حالاتی بر انسان غالب می شود، پس باید اول بخوابد تا خواب از او دفع شود بعد نمازش را أدا کند بشرطی که وقت نماز نگزرد و یا ترک جماعت نشود.
6- نباید روبروی متحدث و خوابیده نماز خواند
پیامبر فرموده اند: «لاَ تُصَلُّوا خَلْفَ النَّائِمِ وَلاَ الْمُتَحَدِّثِ»[6]. ترجمه: «روبروی خوابیده و کسی که حرف می زند نماز نخوانید». زیرا شخصی که حرف می زند با سخنانش انسان را به خود مشغول و فرد خوابیده هم با حرکتی نمازگزار را به خود مشغول می کند.
خطابی می گوید: نماز خواندن روبروی کسانی که حرف می زنند از نظر امام شافعی و احمد بن حنبل کراهت دارد و این بدان خاطر است که کلام آنها نمازگزار را از نماز بازمی دارد.
اما دلایلی که برای «خوابیده» ذکر کرده اند اهل علم آنها را ضعیف می دانند از جمله ابوداود در کتاب الصلاة و ابن حجر در فتح الباری در «شرح باب الصلاة خلف النائم» بدان اشاره کرده اند.
و امام بخاری در «صحیح» خود در «باب الصلاة خلف النائم» حدیثی را ذکر کرده است. عایشه رضی الله عنها روایت می کند: پیامبر “صلی الله علیه و سلم” نماز می خواند در حالیکه من روبروی ایشان خوابیده بودم.
«و مجاهد، طاوس و مالک مکروه می دانند که روبروی شخص نائم نماز خوانده شود چون شاید حرکتی کند که نمازگزار را از توجه به نماز بازدارد». و اگر از این حالت در امان باشد نماز بدون اشکال است. والله اعلم.
7- مشغول نشدن به صاف کردن زمین
امام بخاری از معیقیب روایت می کند پیامبر “صلی الله علیه و سلم” مردی را دید که در وقت سجده مکان سجده اش را صاف می کرد به او گفت: «اگر این کار را می کنی یکبار بس است» و باز فرموده اند: «لاَ تَمْسَحْ وَأَنْتَ تُصَلِّی، فَإِنْ کُنْتَ لاَ بُدَّ فَاعِلاً فَوَاحِدَةً»[7]. ترجمه: «مکان سجده را در حال نماز صاف نکن و اگر به ناچار این کار را انجام می دهی یکبار بس است».
دلیلِ این نهی محافظت بر خشوع است تا در نماز حرکات زیاد انجام ندهد. و اگر مکان سجده نیاز به صاف کردن دارد بهتر آن است قبل از نماز این کار را انجام دهد.
و مسح پیشانی و بینی در نماز کراهت دارد، زیرا پیامبر “صلی الله علیه و سلم” بر روی گل سجده کرد و آن در پیشانی وی باقی ماند و آن را پاک نکرد و حتی اثر آن بعد از نماز هم پیدا بوده است، زیرا استغراق در نماز و خشوع باعث می شود نمازگزار این چیزها را فراموش کند و به آنها مشغول نشود و پیامبر “صلی الله علیه و سلم” فرموده اند: «إِنَّ فِی الصَّلاَةِ شُغْلاً»[8]. ترجمه: «نماز انسان را از چیزهای دیگر دور می کند». و ابن أبی شیبه از ابو درداء روایت می کند گفت: اگر بهترین شتر را به من بدهند تا مکان سجده ام را صاف کنم، این کار را نخواهم کرد [یعنی اگر بهترین مال و ثروت را به من بدهند حرکات اضافی در نماز انجام نمی دهم].
و عیاض فرموده اند: سلف صالح مسح پیشانی را در نماز مکروه می دانستند. بر نمازگزار است از هر آن چه وی را از نماز دور می کند پرهیز داشته باشد و همچنان که ذکر شد لازم است برای دیگر نمازگزاران هم ایجاد مزاحمت نکند.
8- با قرائتش مزاحم دیگران نشود
پیامبر “صلی الله علیه و سلم” فرمودند: «إِنَّ کُلَّکُمْ مُنَاجٍ رَبَّهُ فَلَا یُؤْذِیَنَّ بَعْضُکُمْ بَعْضًا وَلَا یَرْفَعْ بَعْضُکُمْ عَلَی بَعْضٍ فِی الْقِرَاءَةِ أَوْ قَالَ فِی الصَّلَاةِ»[9]. ترجمه:«بدانید که همه شما با خداوند مناجات می کنید، پس بعضی از شما بعضی دیگر را نیازاراند و عده ای از شما در «قرائت» یا «نماز» صدایش را بیش از حد بر دیگران بلند نکند. و در روایت دیگری هست که: «بعضی از شما با صدای بلند برای دیگران مشکل ایجاد نکند».
9- در نماز به اطراف «توجه» نکند
ابوذر رضی الله عنه روایت می کند، رسول الله “صلی الله علیه و سلم” فرمودند: «لاَ یَزَالُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مُقْبِلاً عَلَی الْعَبْدِ وَهُوَ فِی صَلاَتِهِ مَا لَمْ یَلْتَفِتْ فَإِذَا الْتَفَتَ انْصَرَفَ عَنْهُ»[10]. ترجمه: «خداوند پیوسته و تا وقتی که بنده در حالِ نماز به اطراف توجه نکند به نظر رحمت در وی می نگرد و چون توجه کرد خداوند هم از او روی برمی گرداند».
و «توجه» در نماز دو قسم است:
الف) توجه قلب به غیر خدا. ب) توجه چشم.
از هر دو نهی شده است و پاداش نماز را کم می کنند، و در این مورد از رسول الله “صلی الله علیه و سلم” سؤال شد فرمودند: «اخْتِلاَسٌ یَخْتَلِسُهُ الشَّیْطَانُ مِنْ صَلاَةِ الْعَبْدِ»[11]. ترجمه: «اختلاس، دزدیی است که شیطان از نماز بنده می دزدد».
«مَثَلِ کسی که در نماز با چشم یا قلب متوجه غیر خدا می شود همانند مردی است که پادشاهی او را احضار کرده و روبروی پادشاه ایستاده و پادشاه او را مخاطب قرار داده است، و صدا می زند در حالی که آن مرد به راست و چپ می نگرد و قلبش متوجه سلطان نیست و نمی فهمد که پادشاه چه می گوید چون به وی توجه ندارد، پادشاه به چنین مردی چه بگوید؟
آیا، حداقل ، با خشم و نفرت بیرون رانده نمی شود و از نظر پادشاه نمی افتد؟ چنین کسی با حضور قلب در برابر پروردگار ایستاده است و عظمت ایستادن در برابر پروردگار را درک می کند و قلبش از خوف پُر و با ذلت و تواضع ایستاده و از خداوند شرم دارد اگر به غیر او روی آورد و از وی روی بگرداند، این دو با هم برابر نیستند، میان این دو نماز فاصله بسیار است همچنان که حسان بن عطیه گفت: دو مرد با هم نماز می خوانند و فضیلت فاصله ی آن دو فاصله ی میان آسمان و زمین است. زیرا یکی از آن دو با حضور قلب به خدا روی آورده و دیگری در غفلت ایستاده است».
اما توجه به اطراف به دلیل نیاز اشکال ندارد، چنان که ابوداود از سهل بن حنظلیه روایت کرد: «نماز صبح اقامه شد و پیامبر “صلی الله علیه و سلم” نماز می خواند در حالی که به دره ها نگاه می کرد». و ابوداود گفت: «بعضی شبها سواری به دره ها می فرستاد تا نگهبانی دهد». گاهی در نماز کارهایی انجام می داد مانند بغل کردن امامه دختر ابوالعاص، باز کردنِ در برای عایشه رضی الله عنها، پایین آمدن از منبر برای تعلیم نماز، و تأخیر در نماز کسوف، و خفه کردن شیطان که خواست نمازش را باطل کند، امر به کشتن مار و عقرب در نماز، یا منع کسی که از جلوی نمازگزار می گذرد، امر به تصفیق برای زنان، اشاره اش در نماز، و امثال اینها بسیار زیاد است که به ضرورت انجام داده می شوند، و اگر برای ضرورت و رفع حاجت نباشند بیهوده است ـ با خشوع منافات دارد ـ و ممنوع است[12].
10- به آسمان ننگرد
در حدیث، نگاه به آسمان نهی شده و نمازگزار باید از آن پرهیز کند تا دچار این وعید رسول الله “صلی الله علیه و سلم” نشود که فرمودند: «إِذَا کَانَ أَحَدُکُمْ فِی الصَّلاَةِ فَلاَ یَرْفَعْ بَصَرَهُ إِلَی السَّمَاءِ أَنْ یُلْتَمَعَ بَصَرُهُ»[13]. ترجمه: «هرگاه یکی از شما در نماز بود چشمان خود را به آسمان ندوزد چون ممکن است پرتویی از نور به بینایی وی برخورد کند و صدمه ببیند».
و در روایات دیگری نیز همین مضمون هست: «نباید کسانی که در نمازند به آسمان بنگرند.» باز رسول خدا “صلی الله علیه و سلم” فرموده اند: «لَیَنْتَهُنَّ عَنْ ذَلِکَ أَوْ لَتُخْطَفَنَّ أَبْصَارُهُمْ»[14].
«از این کار دست بر می دارند یا اینکه چشمهایشان برداشته می شود».
11- در حال نماز به پیش روی خود آب دهان نیندازد
این کار با خشوع و ادب در حضور خدا بودن سازگار نیست و پیامبر “صلی الله علیه و سلم” فرمود: «إِذَا کَانَ أَحَدُکُمْ یُصَلِّی فَلاَ یَبْصُقْ قِبَلَ وَجْهِهِ ، فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی قِبَلَ وَجْهِهِ إِذَا صَلَّی»[15]. ترجمه: «هرگاه یکی از شما نماز می خواند به پیشِ روی خود آب دهان نیندازد زیرا خداوند در هنگامِ نماز مقابل اوست». و باز هم امام بخاری روایت کرده اند: در حالِ نماز، به طرف جلو آب دهان نیندازید زیرا در نماز با خداوند مناجات می کنید و به طرف راست هم آب دهان نیندازید زیرا طرف راست فرشتگانند، به طرف چپ بیندازید و یا آن را زیر پایتان پنهان کنید.
اما وقتی که مسجد با سجاده یا همانندِ آن فرش شده باشد، چنان که رسمِ غالب امروز است، نباید چنین کاری انجام دهد، و اگر ممکن است یک دستمال بیرون آورد و آب دهانش را بر آن بریزد و بعد آن را پنهان کند.
12- تا حد ممکن از خمیازه کشیدن خودداری کند
پیامبر “صلی الله علیه و سلم” فرمودند: «إِذَا تَثَاوَبَ أَحَدُکُمْ فِی الصَّلاَةِ فَلْیَکْظِمْ مَا اسْتَطَاعَ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَدْخُلُ»[16]. ترجمه: «هرگاه یکی از شما در نماز خمیازه کشید تا می تواند دهانش را ببندد زیرا شیطان وارد می شود».
زیرا وقتی که شیطان داخل شد بهتر می تواند برای نمازگزار تشویش ایجاد کند و خشوع نماز را از بین ببرد، علاوه بر این در وقت خمیازه کشیدن به انسان می خندد.
13- ترک «اختصار» در نماز
ابوهریره روایت می کند که: «نَهَی رَسُولُ اللَّهِ “صلی الله علیه و سلم” عَنْ الاِخْتِصَارِ فِی الصَّلاَةِ»[17]. ترجمه: «رسول خدا از «اختصار» در نماز نهی کرده است». و «اختصار» یعنی دستهایش را بر تهیگاه بگذارد. زیاد بن صبیح حنفی روایت می کند: در کنار ابن عمر نماز می خواندم و دستهایم را بر تهیگاه نهادم، ناگهان بر دستهایم زد، بعد از نماز گفت: این کار در نماز عیب و نقص است و پیامبر “صلی الله علیه و سلم” از آن نهی کرده، و در حدیث مرفوع است که «اختصار» ذلت و خواری اهل جهنم است از شر آن باید به خدا پناه برد.
14- ترک «سدل» در نماز
از رسولالله”صلی الله علیه و سلم” روایت شده است: «نَهَی عَنِ السَّدْلِ فِی الصَّلاةِ، وَأَنْ یُغَطِّیَ الرَّجُلُ فَاهُ»[18]. ترجمه: «پیامبر از «سدل» در نماز و آن که انسان دهانش را بپوشاند نهی کرده است».
در کتاب «عون الـمعبود» روایت است که خطابی گفت: «سدل» یعنی لباس چنان دراز باشد که به زمین برسد و در «مرقاة الـمفاتیح» نقل است: که «سدل» مطلقاً منع شده زیرا تکبر و خودپسندی می آورد و در نماز زشتتر و ناپسندتر است. صاحبِ «النهایة» گوید: یعنی لباس را به خود بپیچاند و از داخل آن دستهایش را بیرون بیاورد، و در آن حال رکوع برود و سجده کند، و گفته اند که یهود چنین می کردند. و گفته شده است: «سدل» آن است که لباس را بر دوش اندازد و اطرافش را بر جلو یا بر بازوها رها کند و در نماز بدانها مشغول شود، چنین وضعی خشوع نماز را از بین می برد، برعکسِ آنکه لباس را سخت ببندد و ترس افتادن لباس را نداشته باشد چنین کاری مکروه نیست چون نمازگزار را مشغول نمی کند و با خشوع هم منافات ندارد.
امروزه در میان بعضی از مردم لباس ها و رداهایی هست که با هم فرق دارند و نمازگزار را به خود مشغول می کنند، مثلاً لباس را در نماز بالا می زنند و یا جمع می کنند و امثال اینها، که کراهت دارند و باید نمازگزار از چنین کارهایی پرهیز کند.
اما این که در حدیث به «پوشانیدن دهان» اشاره شده است علما دلایلی برای آن ذکر کرده اند از جمله نمازگزار نمی تواند قرائت را به خوبی و سجده را کامل انجام دهد.
15- پرهیز از تشبه به حیوانات
چون خداوند به انسان کرامت بخشیده و او را در بهترین شکل و سیما آفریده، بسیار زشت است که خود را به حیوانات شبیه کند.
ما نمازگزاران موظفیم در حال نماز، حرکات و هیئات مان همانند بهایم نباشد، زیرا با خشوع منافات دارد، و شایسته نیست نمازگزار چنین حرکاتی را انجام دهد، در این مورد آمده است که: «نَهَی فِی الصَّلاَةِ عَنْ ثَلاَثٍ نَقْرِ الْغُرَابِ وَافْتِرَاشِ السَّبُعِ وَأَنْ یُوطِنَ الرَّجُلُ الْمَقَامَ الْوَاحِدَ کَإِیطَانِ الْبَعِیرِ»[19]. ترجمه: «رسول الله “صلی الله علیه و سلم” در نماز از سه چیز نهی فرمودند: همانند کلاغ منقار زدن، همانند درندگان نشستن، و همانند شتر در یک جا ایستادن و نشستن». و گفته شده است: یعنی این که انسان به مکانی مخصوص و معین از مسجد انس بگیرد و همیشه در آنجا نماز بخواند، همانند شتری که در مکانی خاص می خورد و می نشیند. و در روایت است که: «منع شده ام از: همانند خروس به زمین نوک زدن، مانند سگ نشستن، و مثل روباه به اطراف نگاه کردن»[20]. ترجمه: «یعنی در حالِ نماز لازم است از چنین حالاتی پرهیز کرد».
[1] [روایت مسلم].
[2] [متفق علیه].
[3] [روایت أبوداود]
[4] [روایت مسلم]
[5] [روایت بخاری]
[6] [روایت ابی داوود].
[7] [روایت ابی داود].
[8] [روایت بخاری].
[9] [روایت ابی داود].
[10] [روایت ابی داود].
[11] [روایت بخاری].
[12] [مجموع الفتاوی ص 22].
[13] [روایت احمد].
[14] [روایت امام احمد و بخاری].
[15] [روایت بخاری].
[16] [روایت مسلم].
[17] [روایت ابی داود].
[18] [روایت ابی داود]
[19] [روایت احمد]
[20] [روایت امام احمد]
منبع: بر گرفته شده از کتاب: فوائد تقوا وپرهیزگاری برگرفته از قرآن کریم. نویسنده: علامه شيخ محمد صالح العثيمين