از شرک، نفاق، کفر و فِسق چه می دانی؟!
از شرک، نفاق، کفر و فِسق چه می دانی؟! موضوع: شرک تاریخ انتشار: 2015-09-02 | بازدید: 1303

بسم الله الرحمن الرحیم

از شرک، نفاق، کفر و فِسق چه می دانی؟!

 

الحمد لله، والصلاة والسلام علی رسول الله، أما بعد:

به دلیل گسترش شرک، کفر، فسق و نفاق در میان جامعه های اسلامی، عقیده ی مسلمانان با خطرات زیادی مواجه شده است. و مردم دانسته و یا نادانسته وارد اعمال می شوند که عاقبت ناخوشایندی را برای آنان خواهد داشت. این ها مواردی هستند که باید معنا و احکام مربوطه به آنان را بدانیم تا وارد چنین معصیتی نشویم. از جمله ی این موارد:

 

اول: شرک: بمعنی قرار دادن و مساوی دانستن چیز دیگر با الله یگانه در آنچه که مختص به الله تعالی است.

 

شرک به دو قسمت تقسیم می شود:

شرک اکبر: شرکی است که مخالف توحید و یگانگی الله است. و در عقیده، کلام و فعل دیده می شود.
شرک اصغر: با کمالیات توحید مخالف است. و در عقیده و کلام و فعل دیده می شود. و شرک اصغر نیز به دوسته تقسیم می شود: ظاهری و باطنی.

 

عواقب و نتائج انجام شرک اکبر:

خارج شدن شخص از دایره ی اسلام.
باقی ماند در آتش جهنم برای همیشه. الله تعالی می فرماید: {إِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّـهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّـهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ}[1] ترجمه: همانا هر کس به الله شرک آورد، الله بهشت را بر او حرام کرده است، و جایگاه او جهنم است، و ستمکاران را یاوری نیست.


گرفتن جان و مالش حلال می شود. – البته در هنگام جنگ (جهاد) با آنان – الله تعالی می فرماید: {فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ فَخَلُّوا سَبِیلَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ}[2] ترجمه: مشرکان را هر کجا یافتید، بکشید، و آنها را (اسیر) بگیرید، و آنها را محاصره کنید، و در هر کمینگاه، بر سر راهشان بنشینید، پس اگر توبه کردند، و نماز را برپا داشتند، و زکات را پرداختند، آنها را رها کنید، بی گمان الله آمرزنده ی مهربان است.
باعث از بین رفتن و محو شدن اعمال نیک می شود. الله تعالی می فرماید: {وَلَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ}[3] ترجمه: و اگر شرک ورزیده بودند آنچه را که انجام داده بودند نابود می گردید و از بین می رفت.


الله تعالی این گناه را نمی بخشد. می فرماید: {إِنَّ اللَّـهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ ۚ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّـهِ فَقَدِ افْتَرَیٰ إِثْمًا عَظِیمًا}[4] ترجمه: بی گمان الله از اینکه به او شرک ورزیده شود، نمی بخشد، و غیر از آن را برای هر کس بخواهد می بخشد، و هر کس که به الله شرک ورزد، یقیناً گناهی بزرگ، مرتکب شده است.

 

اما شرک اصغر همان طور که بدان اشاره شد، به دو نوع تقسیم می شود: ظاهری و باطنی.

 

شرک اصغر ظاهری: این نوع شرک اصغر یا در کلام است و یا در افعال.

در افعال مانند: پوشیدن حلقه، مهره ی چشم زخم و مهره ی عشق و محبت، البته با این اعتقاد که آن هیچ نفع و ضرری نمی رساند ولی آن را سببی برای دور کردن شر و بدی و جذب کردن خیر و خوبی می دانند، اما اعتقاد دارند که ضرر رسان و نفع رسان، الله تعالی است.

 

اما در کلام مانند: قسم خوردن به غیر از الله با این اعتقاد که چیزی که به آن قسم خورده، مساوی یا بالاتر از الله تعالی نیست.

 

شرک اصغر باطنی: این نوع شرک اصغر ممکن است در نیت و اراده به وجود آید. مانند: انجام کاری با نیت ریا و شهرت.

 

عواقب و نتائج انجام شرک اصغر:

عدم خارج شدن از دایره ی اسلام.
صاحبش اگر وارد جهنم شود تا ابد در آن باقی نمی ماند و این در مشیئت الله است.
تمام اعمالش را نابود نمی کند؛ بلکه فقط آن عملی را که با آن مخلوط شده از بین می برد.
کسی که مرتکب آن شود، گرفتن جان و مالش حلال نمی شود.

 

دوم: نفاق. یعنی نشان دادن اسلام و نیکی در ظاهر و پنهان کردن کفر و بدی در باطن.

نفاق نیز به دو نوع تقسیم می شود:

نفاق اعتقادی اکبر
نفاق عملی

 

نفاق اعتقادی اکبر: الله تعالی می فرماید: {وَاللَّـهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ}[5] ترجمه: و الله شهادت می ‌دهد که منافقین دروغگویند.

 

عواقب و نتائج انجام نفاق اعتقادی اکبر:

خارج شدن از دایره ی اسلام.
صاحبش در درک الاسفل از جهنم قرار می گیرد.
انجام دادن اعمال با وجود آن فایده ای ندارد.
فقط در اعتقادات وجود دارد و در افعال یافت نمی شود.
چنین کاری از شخص مؤمن سر نمی زند.

 

کسی اجازه ندارد شخصی را به آن متهم کند مگر اینکه از طریق وحی الهی نازل شود؛ زیرا آن یک عمل قلبی و باطنی است و کسی جز الله، غیب را نمی داند.

 

نفاق عملی: یعنی وی عملی از اعمال و صفات منافقین را انجام می دهد؛ همراه با باقی ماندن ایمان در قلبش.

مثال آن: خلاف وعده، خیانت در امانت، دروغگویی، ناسزاگویی هنگام دعوا کردن، تنبلی و سستی کردن برای نماز خواندن، که الله تعالی می فرماید: {وَإِذَا قَامُوا إِلَی الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَیٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّـهَ إِلَّا قَلِیلًا}[6] ترجمه: و چون به نماز بر خیزند؛ با سستی و کاهلی بر می خیزند، در چشم مردم خود نمایی می کنند و الله را جز اندکی یاد نمی کنند.

 

و رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: "آیَةُ الْمُنَافِقِ ثَلَاثٌ: إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ، وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ"[7] ترجمه: نشانه های منافق سه چیز است: هنگام سخن گفتن دروغ می گوید، زمانی که وعده داد، خلاف وعده می کند، و وقتی امین شمرده شد خیانت می کند.

 

در جای دیگر می فرماید: "أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَةٌ مِنْهُنَّ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَةٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّی یَدَعَهَا: إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ، وَإِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَر"[8] ترجمه: هر کس که این چهار خصلت در او دیده شود، منافق خالص است. و هر کس، در او یکی از آنها دیده شود، یک خصلت از نفاق را دارد مگر زمانی که آن را ترک کند. آن چهار خصلت عبارتند از: هرگاه، امانتی به او سپرده شود، خیانت می‌ کند. هنگام صحبت کردن، دروغ می‌ گوید. اگر عهد و پیمانی ببندد، پیمانش را می ‌شکند. هنگام دعوا، دشنام می دهد و ناسزا می‌ گوید.

 

 

عواقب و نتائج انجام نفاق عملی:

خارج نشدن از دایره ی اسلام
در قلب شخص ممکن است ایمان و نفاق و طاعت و معصیت یکجا جمع شود.
مستحق عقاب و عذاب است.
اگر وارد جنهم شود در آن تا ابد باقی نمی ماند.
فقط در عمل ظاهر می شود نه در اعتقادات.
از شخص مؤمن سر می زند؛ و از ایمانش کاسته می شود ولی اصل ایمان در قلبش باقی می ماند.

 

سوم: کفر. مخالف ایمان است. کفر نیز به دو نوع تقسیم می شود:

کفر اکبر: که مخالف با توحید و یگانگی است. و این نوع خود به پنج دسته تقسیم می شود.
کفر اصغر: که با کمال توحید مخالف است؛ بر آن لفظ کفر اطلاق شده است اما مانند کفر اکبر نیست.

 

کفر اکبر و انواع آن:

کفر تکذیب کردن، دروغ دانستن. الله تعالی می فرماید: {وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَیٰ عَلَی اللَّـهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ ۚ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًی لِلْکَافِرِینَ}[9] ترجمه: و کیست ستمکارتر از آن کسی که بر الله دروغ بندد یا حق را چون به سوی او آید تکذیب کند؟! آیا جایگاه کافران در جهنم نیست؟!


کفر تکبر و استکبار اگر چه همراه با تصدیق باشد. الله تعالی می فرماید: {وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَیٰ وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ}[10] ترجمه: هنگامی که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید، پس سجده کردند، جز ابلیس که سرباز زد، و تکبر ورزید، و از کافران شد.


کفر شک و تردید و گمان. الله تعالی می فرماید: {وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَیٰ رَبِّی لَأَجِدَنَّ خَیْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا}[11] ترجمه: و گمان نمی کنم که قیامت بر پا گردد، و اگر - به فرض این که قیامتی باشد – به سوی پروردگارم باز گردانده شوم، قطعاً جایگاهی بهتر از این خواهم یافت.


کفر روی گردانی و سرپیچی. الله تعالی می فرماید: {وَالَّذِینَ کَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ}[12] ترجمه: و کسانی که کافر شدند از آنچه بیم شان می دهند روی گردانند.
کفر نفاق. الله تعالی درباره ی منافقین می فرماید: {ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَیٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ}[13] ترجمه: این بدان خاطر است که آنها ایمان آوردند، سپس کافر شدند، آنگاه بر دلهایشان مهر نهاده شد، پس آنها درنمی‌ یابند.

 

 

عواقب و نتائج کفر اکبر:

خارج شدن از دایره ی اسلام.
از بین بردن تمامی اعمال.
تا ابد در جهنم ماندن.
گرفتن جان و مالش.
واجب است که اهلش از وی براءت و بیزاری جویند و با وی دشمن باشند.

 

کفر اصغر: که مخالف با کمال توحید است. گر چه آن را کفر نامیده اند اما مانند کفر اکبر نیست.

مانند: قسم خوردن به غیر از الله. و یا جنگیدن با شخص مسلمان دیگر.

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: "سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کُفْرٌ"[14] ترجمه: فحش و ناسزا گفتن به مسلمان، فسق است و جنگیدن با او، کفر می ‌باشد.

و در جای دیگر می فرمایند: "من حلف بغیر الله فقد کفر أو أشرک"[15] ترجمه: کسی که به غیر از الله قسم یاد کند به درستی کفر ورزیده یا شرک ورزیده است.

 

عواقب و نتائج کفر اصغر:

از دایره ی اسلام خارج نمی شود.
باعث از بین رفتن اعمال نمی شود.
گرفتن جان و مالش حلال نمی شود.
صاحب آن به اندازه ی مخالفت و معصیتش مورد بغض و بیزاری قرار می گیرد.

 

چهارم: فسق. یعنی خارج شدن و سرپیچی کردن از دستورات الله تعالی و روی آوری به سوی گناه و معصیت. و به دو نوع تقسیم می شود:

فسق کلی: فسق کفری است، که با انجام آن صاحبش از دایره ی اسلام خارج می شود. الله تعالی می فرماید: {وَأَمَّا الَّذِینَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ ۖ کُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِیدُوا فِیهَا وَقِیلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ}[16] ترجمه: و اما کسانی که فاسق شدند، پس جایگاهشان آتش است، هرگاه که بخواهند از آن خارج شوند، به آن باز گردانده می شوند، و به آنها گفته می شود: بچشید عذاب آتشی را که آن را تکذیب می کردید.
فسق جزئی: آن فسقی است که شخص مسلمان مرتکب آن می شود و به انجام برخی از معاصی فقط می پردازد؛ ولی باعث کفر نمی شود.
الله تعالی می فرماید: {وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}[17] ترجمه: و کسانی که زنان پاکدامن را (به زنا) متهم می کنند، سپس چهار شاهد نمی آورند، پس آنها را هشتاد تازیانه بزنید، و هرگز شهادتشان را نپذیرید، و آنان فاسق اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

[1] مائده:72

[2] توبه:5

[3] انعام:88

[4] نساء:48

[5] منافقون:1

[6] نساء:142

[7] روایت بخاری و مسلم.

[8] روایت بخاری و مسلم.

[9] عنکبوت:68

[10] بقره:34

[11] کهف:36

[12] احقاف:3

[13] منافقون:3

[14] روایت بخاری

[15] روایت ترمذی و حاکم. با سندی صحیح.

[16] سجده:20

[17] نور:4

 

    منبع: islamtape.com

 

نصیحت و حکمت

قال سفیان الثوری رحمه الله: «إذ أحببت الرجل فی الله، ثم أحدث فی الإسلام فلم تبغضه علیه فلم تحبه فی الله» الحلیة الأولیاء (7/34) 

امام سفیان ثوری رحمه الله می فرمایند: «هرگاه کسی را بخاطر الله دوست داشتی، سپس آن شخص بدعتی در اسلام ایجاد کرد و تو بخاطر آن بدعتش وی را مبغوض نداری، پس بدان که او را بخاطر خدا دوست نداشته ای».

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.