نکاتی مهم برای زائرین بیت الله الحرام
نکاتی مهم برای زائرین بیت الله الحرام موضوع: حج و عمره تاریخ انتشار: 2015-09-02 | بازدید: 1330

بسم الله الرحمن الرحیم

نکاتی مهم برای زائرین بیت الله الحرام

 

در اینجا می خواهم به زائران و حاجیان بیت الله حرام، نکاتی را یاد آوری کنم و از الله تعالی خواستارم که این نکات به آنان نفعی برساند و برای کسب اجر و ثواب سببی باشد.

 

واضح است که درهای نصیحت کردن بسیار وسیع اند؛ به همین سبب در اینجا فقط چند نکات مهم را که بسیاری از حاجیان و زائران خانه ی الله به آن توجه ندارند و یا از آن آگاه نیستند را یادآوری کنم. و از الله تعالی می خواهم به ما توفیق یادگیری و عمل به شریعت را عنایت نماید.

 

اولاً: بسیاری از حاجیان زمانی که احرام می بندند اصلا احساس نمی کنند که بر آنان عبادتی فرض شده است که باید به خاطر آن از آنچه که الله تعالی برای حاجیان به طور خاص و برای مسلمانان به طور عام، حرام قرار داده است، دوری کنند و اجتناب ورزند. به همین دلیل است که می بینی بسیاری از آنان وارد احرام می شوند و از آن خارج می شوند بدون اینکه تغییری کنند و یا در رفتار و سلوک آنان چه قبل از حج و چه بعد از آن تغییری مشاهده شود. و این دلیلی است بر کامل نبودن حج آنان اگر نگوییم که حجشان، مقبول نیست.! پس برای هر زائری لازم است که این را بداند و تمام تلاش و کوشش را به کار گیرد تا در آنچه که الله تعالی حرام قرار داده است داخل نشود و آن را انجام ندهد. الله تعالی می فرماید: {الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ ۚ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّـهُ ۗوَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَیٰ ۚ وَاتَّقُونِ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ}[1] ترجمه: حج در ماه های معلومی است، هر کسی که بر او در این ماه ها حج واجب شد پس مباشرت با زن و بدکاری و جدال در حج موقوف است. و هر کار خیری انجام دهید الله آن را می داند. و توشه بردارید که بهترین توشه پرهیزگاری است، و از من بترسید ای خردمندان.

 

و رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: "من حج فلم یرفث ولم یفسق رجع من ذنوبه کیوم ولدته أمه"[2] ترجمه: کسی که حج کند و با همسرش نزدیکی نکرده و فسق و بدکاری انجام ندهد؛ گناهانش به گونه ای پاک می شود که گویا مانند روزی است که تازه از مادرش متولد شده است[3].

 

شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می فرماید: "هیچ یک از ممنوعیت های حج باعث فساد آن نمی شود مگر جماع – همبستری با همسر -، برای همین است که بین آن و فسق، فرق قرار داده شده است. ولی بقیه ی محظورات و ممنوعیات، مانند: لباس و عطر، اگر چه انجام آن، گناه محسوب می شود ولی باعث فاسد شدن حج نمی شود که این بر اساس قول جمهور علما است." و در آخر کلامش اشاره به این دارد که برخی از علما می گویند که حتی انجام ممنوعیات غیر از همبستری نیز باعث باطل شدن حج می شود. از جمله ی این علما امام ابن حزم رحمه الله می فرماید: " هر کسی از روی عمد هر معصیت و گناهی را در حجش از زمان طواف افاضه تا رمی جمرات انجام دهد حجش باطل است..."[4] که دلیلش را همین آیه ای می داند که ذکر کردیم.

 

پس نتیجه می گیریم که اگر زائری گناه و معصیتی را انجام دهد، یا حجش باطل می شود که این بر اساس قول ابن حزم است. و یا اینکه گناهکار محسوب می شود؛ ولی باید توجه داشت، معصیتی که از یک حاجی سر می زند، گناهش بسیار بزرگتر و بیشتر از دیگران است.! بلکه عواقب و خطرش نیز بیشتر از آنان می باشد. و نتیجه اش این است که وی با انجام این گناهان نمی تواند از حجش در حالی برگردد که گویا از مادرش تازه متولد شده است. و ثمره و دست آوردی را که، مغفرت و بخشیده شدنش از طرف الله بود از دست می دهد

 

لذا  لازم است که حجاج را از برخی از خطایا و معاصی ای که در حج انجام می دهند برحذر داریم؛ تا دانسته یا نادانسته باعث باطل شدن حج و یا کسب گناه نشوند. از جمله ی این گناهان:

 

شرک ورزیدن به الله تعالی: شرک بزرگترین مصیبتی است که مسلمانان امروزه بسبب جاهل بودن به حقیقت آن گرفتار اند، و  چیزی است که باعث از بین رفتن و باطل شدن اعمال نیک می شود. الله می فرماید: {لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ}[5] ترجمه: اگر شرک آوری، یقیناً اعمالت نابود می شود، و از زیان کاران خواهی بود.

 

بسیاری از حاجیان را می بینینم که در شرک واقع می شوند و آنان در بیت الله حرام و یا مسجد نبوی هستند. الله را در دعاهایشان، هنگام طلب و یاری خواستن، ترک می کنند و به سوی کمک خواستن از پیامبران و صالحان روی می آورند. و به آنان قسم یاد می کنند و در دعاهایشان، غیر الله را فرا می خوانند. الله عز وجل می فرماید: {وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا یَمْلِکُونَ مِنْ قِطْمِیرٍ ﴿١٣﴾إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءَکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ ۖوَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ ۚ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ}[6] ترجمه: و آنان را که جز الله می ‌خوانید حتی مالک پوست هسته ی خرمایی نیستند. اگر بخوانید شان دعای شما را نمی شنوند و به فرض اینکه اگر بشنوند جوابتان را نمی دهند و روز رستاخیز شرک شما را انکار می کنند و کسی مانند الله آگاه و خبیر، تو را با خبر نمی سازد.

 

آیه های زیادی به این منظور نازل شده اند. ولی این یک آیه برای کسی که قلبش به سوی هدایت گشوده شده است، کافی است. زیرا قصد و غرض از این نوشته یک بحث علمی نیست؛ که در آن به توضیح دادن این مسأله بپردازیم بلکه فقط تذکیر و یادآوری می باشد.

 

ای کاش زمانی که بر شرک اصرار می روزند، بدانند از حجشان در خانه ی الله چه استفاده ای می برند؟ آنان اسم این عملشان را تغییر می دهند و آن را، توسل، شفاعت، یا واسطه می نامند!! آیا این همان واسطه ای نیست که مشرکان زمان بعثت ادعایش را داشتند و شرک و عبادت کردن برای غیر از الله را با آن توجیه می کردند؟ که الله تعالی در این باره فرمود: {أَلَا لِلَّـهِ الدِّینُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَی اللَّـهِ زُلْفَیٰ إِنَّ اللَّـهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ}[7] ترجمه: تنها طاعت و عبادت خالصانه برای الله است و بس. کسانی که جز الله، سرپرستان و یاوران دیگری را برمی ‌گیرند (و بدانان تقرّب و توسّل می ‌جویند، می گویند:) ما آنان را پرستش نمی ‌کنیم مگر بدان خاطر که ما را به الله نزدیک گردانند. الله روز قیامت میان ایشان (و مؤمنان) درباره ی چیزی که در آن اختلاف دارند داوری خواهد کرد.الله دروغگوی کفر پیشه را  هدایت نمی ‌کند.

 

پس ای زائر گرامی! بر تو واجب است قبل از اینکه به حج بیایی، باید به خوبی بدانی و مطلع باشی که توحید، خالص برای الله واحد و یگانه است. و شرک ورزی با آن سازگاری ندارد. این اطلاعات را می توانی به وسیله بررسی در قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم بیابی و به آن پی ببری. پس هرکس که به این دو تمسک جوید، به راستی که نجات خواهد یافت و هرکس که به آن دو کفر ورزد، گمراه و هلاک خواهد گشت.

 

زینت دادن، از طریق تراشیدن ریش: این معصیت و گناهی است که امروزه در بین مسلمانان، بسیار شایع شده است. و علت آن مسلط شدن کفار بر کشورهایشان است که این گناه و معصیت را به آنان منتقل کرده و مسلمانان از آنان تقلید کرده اند؛ با اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم با صراحت و وضوح تمام در حدیثش آنان را از این کار باز می دارد. می فرماید: "خالفوا المشرکین احفوا الشوارب وأوفوا اللحی"[8] ترجمه: با مشرکین، مخالفت کنید. ریش هایتان را بگذارید و سبیل هایتان را کوتاه کنید.

 

در روایت دیگر آمده است: "وخالفوا أهل الکتاب" ترجمه: و با اهل کتاب – یهود و نصاری – مخالفت کنید.

 

تراشیدن ریش، چند نوع سرپیچی و معصیت را به دنبال دارد:

 

اول: مخالفت و سرپیچی از دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم که به طور صریح و روشن به گذاشتن ریش دستور داده است.

 

دوم: شباهت دادن خود به کافران.

سوم: تغییر دادن خلقت الله، که به معنای اطاعت کردن از شیطان است. همان طور که الله تعالی از قول شیطان می فرماید: {وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّـهِ ۚ وَمَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّـهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِینًا}[9] ترجمه: و وادارشان می کنم؛ تا خلقت و آفرینش الله را تغییر دهند. و هر کس شیطان را به جای الله ولی و دوست خود بگیرد، قطعاً زیانی آشکار کرده است.

 

چهارم: شبیه ساختن خود به زنان، که رسول الله صلی الله علیه وسلم هر کس را که چنین کند، لعنت کرده اند. ابن عباس رضی الله عنه می گوید: {لَعَنَ النَّبِیُّ r الْمُخَنَّثِینَ مِنَ الرِّجَالِ، وَالْمُتَرَجِّلاتِ مِنَ النِّسَاءِ، وَقَالَ: «أَخْرِجُوهُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ}[10] ترجمه: نبی اکرم r مردانی را که خود را به شکل زنان در می ‌آورند و زنانی را که خود را به شکل مردان در می ‌آورند، لعنت کرد و فرمود: آنان را از خانه‌ هایتان بیرون کنید.

 

اما در حج شاهد این هستیم که حاجیان به دلیل ماندن در احرام، ریش های آنان بلند شده است، اما بلافاصله پس از اینکه از احرام خارج می شوند و مناسک حج را به پایان می رسانند، به جای اینکه طبق سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم موهای سرشان را بتراشند، ریش هایشان را می تراشند؛ در حالی که از این عمل نهی شده اند. انا لله و انا الیه راجعون.

 

مردان انگشتر طلا می پوشند: بسیاری از حاجیان را می بینیم که با پوشیدن انگشتر طلا، خود را زینت داده اند. و آنان به سه گروه تقسیم می شوند:

 

اول: گروهی که از حرام بودن آن آگاه نیستند. و زمانی که به آنان حکمش را با دلیل ذکر می کنی؛ به سرعت آن را از دستشان خارج می کنند. مثل حدیث: "نهی صلی الله علیه وسلم عن خاتم الذهب"[11] ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم از پوشیدن انگشتر طلا نهی کردند.

 

دوم: گروهی که از حرام بودن آن آگاهی دارند ولی به دلیل تبعیت از هوی و هوسشان آن را می پوشند. که این دیگر علاجی جز هدایت شدن ندارند.

 

سوم: گروهی که از حرام بودن آن آگاهند اما عذر و بهانه ای می آورند که خود بدتر از گناه آن است. و می گویند: این حلقه ی نامزدی است!! این بی چاره نمی داند که با این کارش مرتکب دو گناه شده است: یکی مخالفت و سرپیچی کردن از دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم. دومی شباهت دادن خود به کافران؛ زیرا چیزی به عنوان حلقه ی نامزدی در بین مسلمانان وجود نداشته است مگر امروزه که از طریق عرف و عادات مسیحیان، در بین آنان رسوخ کرده است.

 

 

دوماً: هر کسی که قصد رفتن به حج را دارد، از او خواهش می کنم که قبل از رفتن به مطالعه ی کتاب های مخصوصی که در آن مناسک و طریقه ی حج کردن بر طبق قرآن و سنت است، بپردازد. تا حجش مورد قبول الله تعالی قرار گیرد. برای این شرط کردم که بر اساس قرآن و سنت باشد، چون در طریقه ی حج کردن نیز اختلافات زیادی را مانند سایر عبادات به وجود آورده اند که باید از آن برحذر باشیم.

 

 

سوماً: برحذر باشد از اینکه ماندن در منی در شب عرفه و ماندن در مزدلفه در شب نحر[12] – ذبح کردن – را ترک کنی، زیرا این از آموزه های رسول الله صلی الله علیه وسلم است. بخصوص ماندن در مزدلفه تا صبح که بر اساس قول راجح علما یکی از ارکان حج به شمار می آید. پس نسبت به کسانی که مخالف آن را در حج به تو می گویند توجه نکن.

 

چهارماً: برحذر باش از اینکه از جلو نماز نمازگزاران رد شوی؛ چه در مسجد الحرام و چه در دیگر مساجد. زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: "لو یعلم المار بین یدی المصلی ماذا علیه لکان أن یقف أربعین خیرا له من أن یمر بین یدیه" قال الراوی: لا أدری أقال: أربعین یوما أو شهرا أو سنة[13]. ترجمه: کسی که از جلوی نمازگزار می‏ گذرد، اگر می‏ دانست که این کار چقدر گناه دارد، تا چهل، توقف می ‌نمود ولی از جلوی نمازگزار، عبور نمی‌ کرد". راوی می‌ گوید: یادم نیست که رسول‏ الله r فرمود: چهل روز، یا ماه یا سال.

 

همچنین اجازه نداری که بدون گذاشتن سُترهِ نماز بخوانی. یعنی باید در مقابل چیزی نماز بخوانی که مانع رد شدن مردم از جلو نمازت شود. و اگر کسی خواست از میان تو و ستره ات رد شود باید وی را منع کنی. که این نیز در حدیث و سخنان اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم وارد شده است. می فرماید: "إذا وضع أحدکم بین یدیه مثل مؤخرة الرحل فلیصل ولا یبالی من مر من وراء ذلک"[14] ترجمه: اگر یکی از شما در جلوش چیزی مانند چوب چوپانی رحل قرار داد، پس نمازش را بخواند و نسبت به کسی که از پشت آن عبور می کند بی تفاوت باشد.

 

و در جای دیگر می فرماید: "إِذَا صَلَّی أَحَدُکُمْ إِلَی شَیْءٍ یَسْتُرُهُ مِنَ النَّاسِ، فَأَرَادَ أَحَدٌ أَنْ یَجْتَازَ بَیْنَ یَدَیْهِ، فَلْیَدْفَعْهُ، فَإِنْ أَبَی فَلْیُقَاتِلْهُ، فَإِنَّمَا هُوَ شَیْطَانٌ"[15] ترجمه: هرگاه، یکی از شما، چیزی را بین خود و مردم، ستره قرار داد و نماز خواند و شخصی خواست از جلویش بگذرد، او را دفع کند. و اگر نپذیرفت، با وی بجنگد زیرا او شیطان است.

 

همچنین صالح بن کیسان می گوید: "ابن عمر رضی الله عنه را دیدم که در کعبه نماز می خواند و اجازه نمی داد که کسی از جلو نمازش بگذرد."[16]

 

بنابراین حدیث اول اشاره به واجب بودن گذاشتن ستره دارد. و حدیث دوم می گوید که منع کردن کسی که می خواهد از جلو نمازت رد شود، واجب است. و همچنین اشاره به این دارد که رد شدن از جلو نماز امری حرام بوده و کسی که از روی عمد این عمل را انجام دهد شیطان است.!

 

پنجماً: اهل علم نیز باید این فرصت را غنیمت بدانند و با حاجیان ملاقات داشته باشند؛ چه در مسجد الحرام و چه اماکن مقدسه ی دیگر، تا آنان را از احکام و مناسک حج بر طبق قرآن و سنت آگاه سازند و احکام مربوطه را به آنان بیاموزند. و در این دعوت خود از توحید که اصل اسلام بر آن بنا شده است غافل نباشند. تا آنان را از شرک ورزی به الله یگانه دور کنند. اهل علم باید در هنگام بحث و تعلیم دیگران توجه داشته باشند که  با اخلاقی بسیار زیبا نیکو به این عمل بپردازند. الله تعالی می فرماید: "ادْعُ إِلَیٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ"[17] ترجمه: دعوت کن بسوی راه پروردگارت با حکمت و موعظه ی نیکو و با ایشان به نیکوترین وجه جدال و بحث کن.

 

و اگر کسی به تو بگوید که جدال کردن در حج، چیزی است که در آیه ی قرآنی از آن نهی شده است. {فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ}[18] ترجمه: پس مباشرت با زن و بدکاری و جدال در حج موقوف است.

 

به آنان بگو که جدال نهی شده در این آیه جدال بر اساس باطل است؛ و منظور از آن جدالی نیست که در آیه ی قبلی ذکر شده است.

 

  ابن حزم رحمه الله در این باره می فرماید: "جدال به دو قسم تقسیم می شود: قسمت واجب و حق؛ و قسمت باطل. پس جدالی که بر حق باشد چه در احرام و چه در غیر احرام، واجب است به دلیل قول الله تعالی: {ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ...}".

 

پس جدال باطل جدالی است که بسبب آن درگیری و دعوا پیش می آید و باعث خشمگین شدن و ناراحت شدن دو طرف می شود.

 

اما اگر داعی ببیند که فایده ای از جدال با شخصی که دارای تعصب مذهبی است، وجود ندارد و ممکن است وارد جدال ناحق شود در این صورت شایسته است که دست از جدال بردارد. تا وارد کاری نشود که الله تعالی از آن نهی نموده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: "أنا زعیم ببیت فی ربض الجنة لمن ترک المراء وإن کان محقا، وببیت فی وسط الجنة لمن ترک الکذب وإن کان مازحا، وببیت فی أعلی الجنة لمن حسن خلقه"[19] ترجمه: من ضامن و کفیل دادن خانه ای در ابتدای بهشت، به کسی هستم که جدال - ی را که باعث خمشگین شدن طرف مقابل می شود - را ترک کند حتی اگر حق با وی باشد، و دادن خانه ای در وسط بهشت به کسی که دروغگویی را ترک کند حتی اگر از روی شوخی و مزاح باشد، و خانه ای در بالای بهشت برای کسی که اخلاقش نیکو باشد.

در آخر از الله تعالی خواستاریم که به ما و همه ی مسلمانان توفیق تبعیت و پیروی کردن از سنت رسول الله صلی الله صلی الله علیه وسلم را عطا نماید.

 

 

 

 

 

 

[1] بقره:197

[2] روایت بخاری و مسلم

[3] یعنی هیچ گناهی بر وی نیست و معصوم است مانند یک نوزاد تازه متولد شده.

[4] المحلی:7/186.

[5] زمر:65

[6] فاطر:13-14.

[7] زمر:3

[8] روایت بخاری و مسلم.

[9] نساء:119

[10] روایت بخاری

[11] روایت بخاری و مسلم.

[12] شب عید قربان

[13] روایت بخاری و مسلم.

[14] روایت مسلم

[15] روایت بخاری

[16] روایت ابو زرعه رازی و ابن عساکر در تاریخ دمشق؛ با سندی صحیح.

[17] نحل:125

[18] بقره:197

[19] روایت ابوداود با سند حسن و در روایت دیگر حدیث حسن است.

 

 

    منبع: islamtape.com

 

نصیحت و حکمت

قال الحسن: «ضحک المؤمن غفلة من قلبه». وقال: «کثرة الضحک تمیت القلب».

امام حسن بصری رحمه الله فرمودند: «خنده ی (زیاد) مؤمن، غفلتی از قلبش است».

و فرمود: «خنده ی زیاد قلب را می میراند».

الحلیة الأولیاء؛ أبی نعیم اصفهانی

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.