برخی از منافع و فواید حج
برخی از منافع و فواید حج موضوع: حج و عمره تاریخ انتشار: 2015-09-28 | بازدید: 1185

برخی از منافع و فواید حج

 

الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وأصحابه، أما بعد: 

الله سبحانه و تعالی بسبب حِکمت و اسرار عظیم و منافع بسیاری که در حج نهفته است آن را مشروع قرار داده، چنان که در این آیه به آن اشاره کرده: (وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ * لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَی مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ * ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ)[1]. و در (میان) مردم به حج ندا بده، تا پیاده و (سوار) بر هر (مرکب و) شتر لاغری از هر راه دوری به سوی تو بیایند* تا شاهد منافع (گوناگون) خویش باشند، و در روزهای معین (به هنگام قربانی) نام الله را بر چهارپایانی که به آنها روزی داده ایم؛ یاد کنند، پس از (گوشت) آن بخورید، و بینوای فقیر را (نیز) اطعام کنید * سپس، باید آلودگیهای شان را بر طرف سازند، و به نذرهای خود وفا کنند، و (برگرد) خانه های کهنسال (کعبه) طواف کنند.

 

بنابراین الله عزوجل در این آیات بندگانش را برای انجام حج دعوت کرده تا شاهد منافع آن باشند، سپس این چهار فایده را ذکر کرده:

 

اول: ایام معین که همان دهه ذی الحجه و ایام تشریق است، ذکر کرده است. و فواید دوم، سوم، چهارم در این آیه (ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ) ذکر کرده است. یعنی: " سپس، باید آلودگیهای شان را بر طرف سازند، و به نذرهای خود وفا کنند، و (برگرد) خانه های کهنسال (کعبه) طواف کنند."

 

اما بزرگترین این منافع که حجاج شاهد آن هستند، توجه قلب و نفس به سوی الله سبحانه و تعالی و کثرت ذکر الله جل و علاست که با لبیک گفتن و اذکار دیگر صورت می گیرد و نشان دهنده اخلاص در نیت است. و همه می دانیم که اصل و اساس دین که مدار اعمال بندگان بر آن است محقق ساختن معنی شهادتین یعنی (أشهد أن لا اله الا الله و أشهد أن محمدا رسول الله) در قول، عمل، و عقیده است.

 

شهادت به دو بخش تقسیم می شود، که شهادت اول: یعنی فقط الله یگانه را پرستش کنیم، و تمام عبادات از جمله دعا، ترس و امید، توکل، نماز، و ذبح را مختص به او قرار دهیم، زیرا که تمام آنها حق الله سبحانه و تعالی است که هیچ شریکی ندارد، همانطور که در کتابش فرموده: (وَقَضَی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ)[2]. ترجمه: و پروردگارت فرمان داده است که جز او را مپرستید. و در آیه دیگر می فرماید: (وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاء)[3]. ترجمه: و آنان را جز این فرمان ندادند که الله را بپرستند در حالی که در دین او اخلاص می ورزند. و در سوره غافر می فرماید: (فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ)[4]. ترجمه: پس الله را بخوانید در حالی که دین را برای او خالص گردانید  اگر چه کافران کراهت داشته باشند. و معنای دین در اینجا، عبادت است که همان پیروی از الله عزوجل و رسولش و انجام دادن دستوراتش و ترک منهیاتش می باشد و نیز ایمان داشتن به الله و رسولش، و اخلاص در عبادت، و تصدیق کردن همه اخباری که از طرف الله عزوجل و رسولش به ما رسیده، و این است معنای (لا اله الا الله). به عبارت دیگر معنای آن یعنی هیچ معبودی به حق جز الله وجود ندارد که این تمام عباداتی را که به غیر الله انجام می گیرد را باطل می کند. به این ترتیب عبادت به غیر الله چه فرشته یا پیامبر و یا جن و یا هر چیز دیگری باشد باطل است، همانطور که الله عزوجل می فرماید: (ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ)[5]. ترجمه: این از آن جهت است که الله بر حق است و آنچه را که به جز او فریاد می خوانند و پرستش می نمایند باطل است.

 

و الله عزوجل جن و انسان را فقط برای پرستش خلق کرده و به آنها دستور داده  و می فرماید: (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ)[6]. ترجمه: جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام. و در آیه دیگر می فرماید: (یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)[7]. ترجمه: ای مردم! پروردگارتان را پرستش کنید که شما و کسانی را که پیش از شما بوده اند آفریده است، باشد که پرهیزگار شوید.

 

عبادت الله سبحانه و تعالی همان توحید در ربوبیت و الوهیت و اسماء و صفاتش، و اطاعت از دستوراتش و ترک منهیات است که نشان دهنده ایمان و تصدیق است. و الله عزوجل دین را عبادت نامیده زیرا که بندگانش آن را با خشوع و التماس انجام می دهند.

 

لذا مسأله توحید و اخلاص و تخصیص آن به عبادت از مهم ترین مسائلی است که همواره منشأ مخالفت امت های گذشته با پیامبرشان بوده تا جایی که قوم عاد به هود علیه السلام گفتند: (قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا)[8]. ترجمه: گفتند: آیا نزد ما آمده ای تا تنها الله را بپرستیم و آنچه را که پدرانمان می پرستیدند رها کنیم؟، و قریش نیز به رسول الله صلی الله علیه و سلم گفتند: (أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عُجَابٌ)[9]. ترجمه: آیا او به جای این همه خدایان به خدای واحدی معتقد است؟ واقعاً این چیز عجیبی است.

 

این آیات و معانیی که درباره آنها آمده نشان دهنده این است که اهل شرک دعوت توحید را انکار و از انجام آن خودداری می کردند زیرا که آنان به شرک ورزیدن به الله عادت کرده بودند و دلیل آن هم به ارث بردن این عادت از اجدادشان بود.

 

 بنابراین بر اهل علم و ایمان و اهل دعوت واجب است که به این امر توجه کنند و حقیقت توحید و شرک را به صورت کامل و واضح برای مردم بیان نمایند، زیرا این مسأله اصل و اساسی است که صلاح و فساد اعمال و یا قبول و رد آنها به آن بستگی دارد! همانطور که الله عزوجل فرموده: (وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ)[10]. ترجمه: به تو و پیامبران پیش از تو وحی شده است که اگر شرک بیاورید اعمالتان ناچیزمی گردد و خود از زیان کنندگان خواهید بود. و در آیه دیگر می فرماید: (وَلَوْ أَشْرَکُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ)[11]. ترجمه: واگر شرک هم آورده بودند اعمالی را که انجام داده بودند نابود می گردید.

 

اما شهادت دوم: گواهی دادن به اینکه محمد صلی الله علیه و سلم ، رسول و فرستاده الله عزوجل است و ا ین دومین اصل برای قبولی و صحت اعمال می باشد که به معنای پیروی، تصدیق، محبت و اطاعت از دستوارت و دوری از منهیات ایشان است، و اینکه الله را طبق شریعت رسول الله صلی الله علیه و سلم عبادت نماییم، همانطور که الله عزوجل فرموده: (وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا)[12]. ترجمه: هر چه پیامبر به شما دستور داده عمل کنید و از هر چه شما را منع کرده اجتناب کنید.

 

و بدانید که بدون پیروی از ایشان هدایت به صراط مستقیم امکان ندارد، زیرا الله تعالی می فرماید: (وَإِن تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ)[13]. ترجمه: اگر از او فرمان برید، هدایت خواهید یافت و بر عهده پیامبر جز پیام رسانی بصورت آشکار (چیز دیگری) نیست.

 

و در حدیث صحیح از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت شده که فرمودند: (کل أمتی یدخلون الجنة إلا من أبی، قیل: یا رسول الله ومن یأبی؟ قال: من أطاعنی دخل الجنة ومن عصانی فقد أبی)[14]. ترجمه: همه امت من وارد بهشت خواهند شد مگر کسی که امتناع می ورزد، صحابه عرض کردند: ای رسول الله چه کسی امتناع می ورزد؟ فرمودند: کسی که از من اطاعت کند، وارد بهشت می شود، و کسی که از من نافرمانی می کند، در واقع امتناع ورزیده است.

 

و از دیگر منافع حج و فوائد آن این است که انسان را به یاد آخرت و صحنه توقف بندگان برای حساب و کتاب می اندازد زیرا که مشاعر حج نیز حجاج را در یک مکان جمع می کند در حالی که همه آن ها از ملیت های مختلف هستند و مدام ذکر الله را می کنند و لبیک می گویند که این صحنه درست مانند صحنه روز قیامت است.! و قیامت روزی است که در آن روز همه بندگان در یک مکان و برهنه و در حالی که ترس تمام وجود آنان را فرا گرفته منتظر حساب و کتاب هستند. که همین موضوع باعث به وجود آمدن ترس و اخلاص عمل در نفس حجاج می شود، و همچنین باعث می شود که به دنبال فهم صحیح دین بروند تا عبادت پروردگارشان را به بهترین و صحیح ترین وجه انجام دهند، پس شکی نیست که این از بزرگترین منافع حج می باشد.

و از جمله منافع دیگر می توان به طواف، سعی بین صفا و مروه، خواندن نماز در مسجد الحرام، رمی الجمار و وقوف در عرفه و مزدلفه نام برد که تمام آنها باعث افزایش حسنات و پاک شدن خطاها و تکفیر گناهان می گردد که مقدار آن را کسی جز الله عزوجل نمی داند! اما شرطی دارد و آن داشتن اخلاص در عمل و متابعت از سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم است. رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: (إنما جعل الطواف بالبیت والسعی بین الصفا والمروة ورمی الجمار لإقامة ذکر الله)[15]. ترجمه: همانا طواف، سعی بین صفا و مروه، و رمی الجمار برای برپایی ذکر الله تعالی گذاشته شده است.

 

الله به همه ی ما و شما توفیق عمل عنایت فرماید.

 

 

 

 

 

 

 

 

[1]ـ حج: 27ـ 29.

[2]ـ اسراء: 23.

[3] ـ بینه: 5.

[4] ـ غافر: 14.

[5] ـ حج: 62.

[6] ـ ذاریات: 56.

[7] ـ بقره: 21.

[8] ـ أعراف: 70.

[9] ـ ص: 5.

[10] ـ زمر: 65.

[11] ـ انعام: 88.

[12] ـ حشر: 7.

[13] ـ نور: 54.

[14] ـ صحیح بخاری.

[15] ـ مسند امام احمد.

 

 

    منبع: islamtape.com

 

نصیحت و حکمت

قال یعقوب بن المسیب: دخل المطلب بن حنظب علی سعید بن المسیب فی مرضه وهو مضطجع فسأله عن حدیث، فقال: أقعدونی فأقعدوه، قال: «إنی أکره أن أحدث حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم وأنا مضطجع». الحلیة الأولیاء؛ أبی نعیم اصفهانی

یعقوب پسر مسیب می گوید: مطلب بن حنظب به عیادت سعید بن مسیب رفت و دید که او بر پهلو خوابیده است، مطلب از وی درباره حدیثی پرسید، سعید گفت: مرا بنشانید، او را نشاندند، سپس فرمود: «من ناپسند می دانم که در حالت خوابیده حدیث رسول خدا صلی الله علیه وسلم را بازگو نمایم».

 

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.