رضا و خشنودی.. از صفات نیک اسلام
رضا و خشنودی.. از صفات نیک اسلام موضوع: آداب و اخلاق تاریخ انتشار: 2016-01-26 | بازدید: 1483

رضا و خشنودی.. از صفات نیک اسلام

 

ایمان یقینی است که در اعماق وجود انسان ساکن می شود و معرفت الله عزوجل طعم شیرینی دارد که طبع انسان را بر شرافت و بزرگواری و دوری از اخلاق های رذیله تربیت می کند. و این آرزوی وصال به پروردگار و به دست آوردن شتابان خشنودی اوست.

 

امام مسلم رحمه الله در کتاب صحیحش از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت کرده که رسول الله صلی الله علیه و سلم به وی فرمودند: (ای ابا سعید!  هرکس به پروردگاری الله و به دین اسلام و نبی بودن محمد صلی الله علیه و سلم راضی باشد بهشت مستحق بهشت است)[1].

 

خشنودی و رضایت عملی قلبی است که بین قبول و طاعت جمع می شود، و اساس اسلام و ایمان و شرط شهادت است.

 

 الله عزوجل می فرماید: (امّا، نه! به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن بشمار نمی‌آیند تا تو را در اختلافات و درگیریهای خود به داوری نطلبند و سپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته و کاملاً تسلیم (قضاوت تو) باشند)[2].

 

همان طور که در آیه ذکر شده الله سبحانه و تعالی قسم خورده که آنان ایمان نمی آورند تا زمانی که الله و رسولش را به داوری بطلبند سپس با رضایت کامل حکم الله و رسولش را بپذیرند و در برابر دستوراتش کاملا تسلیم شوند و این حقیقت خشنودی از حکم الله و شرعش است.

 

و در اینجاست که رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرمایند: (طعم ایمان را کسی چشیده است که به پروردگاری الله و به دین اسلام و به نبی بودن محمد صلی الله علیه و سلم راضی باشد)[3].

 

و در حدیث دیگر می فرمایند: (کسی که در هنگام شنیدن صدای اذان بگوید: "أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له، وأشهد أن محمدًا عبدُه ورسوله، رضِیتُ بالله ربًّا، وبمُحمدٍ رسولاً، وبالإسلام دینًا" گناهانش بخشیده می شود)[4].

 

و این دو حدیث، همان طور که ابن قیم رحمه الله فرموده مدار واجبات دین است به طوری که واجبات به آن منتهی می شوند. بنابر این خشنودی و رضا شامل ربوبیت و الوهیت الله عزوجل و رضایت به رسولش و اطاعت از دستوراتش و همچنین رضایت به دین و تسلیم شدن در برابر آن است.

 

و کسی که این چهار چیز را داشته باشد؛ تصدیق کننده حقیقی خواهد بود که البته به زبان آوردن آن آسان است اما از سخت ترین امور در عمل است به خصوص وقتی هوای نفس با آن مخالفت کند.

 

بنابر این خشنودی به پروردگاری الله تعالی محبت و پناه بردن به او و عبادت یگانه و خالصانه برای او را شامل می شود.

 

اما رضا به ربوبیتش شامل راضی بودن به آنچه برای بندگانش تدبیر کرده و اعتماد داشتن به او می باشد.

 

و رضا به  نبی بودن رسول الله صلی الله علیه و سلم اطاعت کامل ازایشان و تسلیم مطلق در برابر ایشان را شامل می شود.

 

اما رضا به دین اسلام یعنی به تمام آنچه در دین از جمله امر و نهی و احکام آمده از آن راضی باشیم و در قلب هیچ ناخرسندی نسبت به آن احکام نداشته باشیم و همچنین در برابرآن تسلیم باشیم اگر هم هوای نفس با آن مخالفت کند.

 

و بدون شک خشنودی به پروردگاری الله تعالی همان عزت است که همراهی با الله و رسولش را به دنبال دارد و نیز آرامش و خرسندی را برای فرد حاصل می گرداند.

و به همین خاطر است که  خشنودی بزرگترین باب رضایت الله تعالی و بهشت دنیا و نعمت عابدین و روشن چشمی مشتاقان است. 

 

و آنچه باعث غیر خشنودی می شود یعنی مخالف رضاست اعتراض و مخالفت با آن چیزی است که الله تعالی آن را نازل کرده است.

 

بنا بر این خشنودی و رضا در واقع استسلام و قبول و اطاعت کامل از الله و رسولش است که مخالف آن اعتراض و سرپیچی می باشد و منبع آن پیروی از هوی و هوس است.

 

به همین دلیل برخی از انسان ها بر اساس عقل و رأی و تبعیت از فلسفه گمراهان و برخی بر اساس میل و ذوقشان طوری که شیطان با عقل آنان بازی می کند؛ حکم می کنند و برخی به هدف به دست آوردن مصالح دنیوی، که سبب تمام آنها فقط اتباع هوی و عدم خشنودی به الله و رسول و دینش می باشد به دنبال آنانند. به همین دلیل است که قرآن کریم مملو از آیاتی است که به انسان از اتباع هوای نفس هشدار می دهد.  بلکه حتی از مهم ترین مقاصد شریعه خارج کردن مکلف از اتباع هوای نفس به سوی اتباع از شرع است و بر اساس این نیز ابتلا حاصل و مطیع از گناهکار مشخص می شود.

 

الله عزوجل در قرآن کریم می فرماید: (و اگر حق تابع آرای ایشان باشد محققا آسمان‌ها و زمین و هر کس در آنهاست تباه می‌شود)[5]. و در آیه دیگر می فرماید: (و از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه الله گمراه می کند)[6].

 

و می دانیم که التزام به شریعت پروردگار و اطاعت از او قبل از اینکه احکام عملی باشد یک مسئله ایمانی و عقیدتی است. و سبب هر گمراهی و ذلت و شکست در زندگی مان دوری از منهج اهل سنت و جماعت در عقیده و رفتار و راه اصلاح است. همان طور که نزاع با طاعات و فرار از تکالیف و واجبات سبب سقوط و شکست است.

 

و بدون شک شرع در برابر سهل انگاری انسان کوتاه نمی آید تا وی نا فرمانی خود را توجیه کند. زیرا شرع از هوای انسان تبعیت نمی کند بلکه شارع می خواهد انسان به عزت اطاعت و عبادت ارتقا یابد.  

 

اما این نفس است که به تدریج در عمل سستی و تنبلی می کند تا اینکه انجام واجبات را رها می کند و از اوج اطاعت و پیروی می کاهد و برای توجیه این کارش نیز بهانه هایی می آورد تا بتواند آن ها را توجیه کند و این حقیقت حالت نفس است.

 

و از بزرگترین درهای وسوسه در این جنبه رفتن به دنبال اختلافات فقهی و استدلال به آرایی است که مخالف اصول هستند، می باشد، تا از این طریق شکستن حرمات و سرپیچی از انجام احکام به نام اختلاف تمام شود.

 

به همین خاطر برخی از مردم وقتی آیه یا حدیثی را می شنوند و یا حکمی به آنان گفته می شود به هر طریقی که شده به دنبال خلاف در این مسئله می روند و مثل اینکه فراموش کرده اند که الله تعالی قرآن را نازل کرده تا در اختلافات آن را داور بگیریم چنان که می فرماید: (مردم در آغاز امتی یگانه بودند، پس پروردگار پیامبرانِ مژده دهنده و بیم دهنده را فرستاد، و با آنها کتاب خود را به حق نازل کرد تا در میان مردم در آنچه اختلاف کردند به حق داوری نماید)[7].

 

بنا بر این وظیفه کتاب هدایت و رفع اختلافات و بیان حق است.

پس ما الله تعالی را با داوری وحیش در اختلافات عبادت می کنیم نه اینکه اختلاف را بر وحی پروردگار به عنوان دلیل و برهان بگیریم؛ زیرا الله سبحانه و تعالی می فرماید: (در هر چه اختلاف کردید حکمش با پروردگار است)[8]. 

 

بنا بر این کسی که به دنبال اختلافات و اقوال شاذ می رود برای خودش دینی پر از شهوات می سازد که به دور از مقصد پروردگار و رسولش است. و رفتن به دنبال اختلافات راه اطاعت از هوای نفس است که مخالف رضا و خشنودی می باشد.

 

و امام ابن عبد البر رحمه الله می فرماید: (اختلاف نزد هیچ یک از علمایی که از آنان علم آموختم حجت نیست).

و الله تبارک و تعالی می فرماید: (ای کسانی که ایمان آورده اید! از الله، پیامبر، و صاحبان امرتان اطاعت کنید، و اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و پیامبر باز گردانید؛ اگر به الله و روز قیامت ایمان دارید، این بهتر و خوش فرجام تر است)[9].

 

پس بر امت  شایسته است که اوامر الله عزوجل را محکم گیرند و به آن عمل کنند تا به درجات عزت برسند و انتظار نداشته باشند که احکام شریعت را برای خویش می توانند تخفیف دهند زیرا احکام شرع هر اندازه هم بزرگ باشد سنگین نیستند بلکه اسباب رسیدن به استواری و پایداری اند.

 

و الله عزوجل می فرماید: (گفتیم آنچه را به شما داده‌ایم به جدیت بگیرید)[10]. و یا در آیه دیگر می فرماید: (ای یحیی کتاب را با جدیت بگیر)[11].

 

در نتیجه بر همگی شایسته است که نداهای ایمان و پندهای قرآنی و معنای حقیقی پرهیزگاری و عفت و تقوا و خوف از الله عزوجل را بیاموزند و به دیگران یاد دهند.

 

صحابی جلیل جندب بن عبدالله رضی الله عنه می فرماید: (همراه رسول الله صلی الله علیه و سلم بودیم در حالی که نوجوانان تازه به سن رشد رسیده بودیم ایمان را قبل از تعلیم قرآن آموختیم در نتیجه ایمانمان با آن افزایش یافت)[12].

 

بنا بر این رضا و خشنودی به الله و رسولش و دینش کمال ایمان است و ایمان کامل رضا و خشنودی است.

 

ایمان نور را وارد قلب و سینه را پر از سرور و خوشحالی می کند. و هیچ ایمانی بالاتر از آرامش و اطمینان به الله تعالی نیست. و بدون شک سالم تریم ترین و قوی ترین و با لطافت ترین قلب ها قلبی است که الله یگانه را پرودگار خویش قرار می دهد و فقط او را عبادت می کند.

 

و صادقانه ترین قلب ها قلبی است که هوای نفسش را به خاطر الله یگانه ترک می کند. چنان که الله عزوجل در قرآن می فرماید: (و چه کسی نیک آیین تر است از کسی که روی خود را به الله سپرد)[13].

 

پس به پروردگاری الله و به دین اسلام و به نبی بودن رسول الله صلی الله علیه و سلم راضی باشید تا طعم ایمان را بچشید و الله عزوجل نیز از شما راضی و خشنود شود.

مترجم: ام محمد

منبع: www.assakina.com

 

 

 

[1] ـ صحیح مسلم: " یا أبا سعید! من رضِیَ بالله ربًّا، وبالإسلام دینًا، وبمحمدٍ نبیًّا وجبَت له الجنة".

[2] ـ نساء: (فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّی یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا).

[3] ـ صحیح مسلم: "ذاقَ طعمَ الإیمان من رضِیَ بالله ربًّا، وبالإسلام دینًا، وبمحمدٍ رسولاً".

[4] ـ صحیح مسلم: "من قال حین یسمعُ المُؤذِّن: أشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له، وأشهد أن محمدًا عبدُه ورسوله، رضِیتُ بالله ربًّا، وبمُحمدٍ رسولاً، وبالإسلام دینًا؛ غُفِر له ذنبُه".

[5] ـ مؤمنون: " وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ".

[6] ـ ص:26: " وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ".

[7] ـ بقره:213: " کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ".

[8]ـ شوری:10: " وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَی اللَّهِ".

[9] ـ نساء: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا".

[10] ـ اعراف: 171: "خُذُوا مَا آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّةٍ".

[11] ـ مریم:12: " یَا یَحْیَی خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ".

[12] ـ سنن ابن ماجه: (کنا مع النبی – صلی الله علیه وسلم -، ونحن فِتیانٌ حَزاوِرة، فتعلَّمنا الإیمانَ قبل أن نتعلَّم القرآن،فازدَدنا به إیمانًا).

[13] ـ نساء:125: " وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ".

 

 

 

 

    منبع: islamtape

 

نصیحت و حکمت

قال سفیان الثوری رحمه الله: «إذ أحببت الرجل فی الله، ثم أحدث فی الإسلام فلم تبغضه علیه فلم تحبه فی الله» الحلیة الأولیاء (7/34) 

امام سفیان ثوری رحمه الله می فرمایند: «هرگاه کسی را بخاطر الله دوست داشتی، سپس آن شخص بدعتی در اسلام ایجاد کرد و تو بخاطر آن بدعتش وی را مبغوض نداری، پس بدان که او را بخاطر خدا دوست نداشته ای».

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.