روش حج
روش حج موضوع: حج و عمره تاریخ انتشار: 2016-08-24 | بازدید: 1104

بسم الله الرحمن الرحیم

 

روش حج

 

حج یکی از بهترین عبادات و گرامی ‌ترین طاعات و از ارکان اسلام است؛ یعنی همان دینی که الله متعال، رسول الله صلی الله علیه وسلم را برای آن مبعوث نموده و دین بدون آن کامل نمی ‌شود.

 

عبادت، بنده را به الله نزدیک نمی ‌سازد و پذیرفته نمی ‌شود مگر به دو شرط:

نخست: اخلاص برای الله عزوجل، یعنی مقصود بنده از انجام عبادت، خشنودی الله و به دست آوردن آخرت باشد، نه ریا و خودنمایی یا بهره‌ ای از دنیا.

 

دوم: پیروی قولی و عملی از رسول الله صلی الله علیه وسلم در انجام عبادت و پیروی از ایشان حاصل نمی شود مگر با شناخت سنت وی.

 

بنابراین کسی که می خواهد عبادت حج یا عمره را برای الله متعال انجام دهد باید روش رسول الله صلی الله علیه وسلم را در انجام آن عبادت بداند تا کارش موافق با سنت شود.

 

روش‌ های انجام حج:

حج به سه روش انجام می‌ شود: 1- تَمَتُّع. 2- اِفراد. 3-  قِران.

تمتع به این صورت است که در ماه‌ های حج - شوال و ذوالقعده و ذوالحجه - فقط برای انجام عمره احرام نماید و هنگامی که به مکه رسید، طواف و سعی بین صفا و مروه را انجام دهد و سپس مویش را کوتاه کند یا بتراشد و از احرامش بیرون بیاید. سپس در روز ترویه یعنی روز هشتم ذی الحجه فقط برای انجام حج - از محلی که  در آن اقامت دارد- احرام کند و همه‌ ی اعمال حج را انجام دهد. بنابر این کسی که تمتع می‌ کند عمره را کامل انجام می ‌دهد و سپس حج را به به پایان می‌ رساند.

 

حج اِفراد: اینگونه است که فقط برای انجام حج احرام کند و هنگامی که به مکه رسید طواف قدوم انجام دهد و برای حج سعی میان صفا و مروه را انجام دهد اما پس از آن سرش را نمی‌ تراشد یا کوتاه نمی ‌کند و از احرام خود بیرون نمی‌ آید و سپس در روز عید - دهم ذی الحجه - پس از رمی جمره‌ ی عقبه از احرام بیرون می‌ آید و اگر سعی میان صفا و مروه را پس از طواف حج انجام دهد اشکالی ندارد.

 

حج قِران:  به این صورت است که برای حج و عمره با هم احرام نماید، یا آنکه اول برای عمره احرام کند سپس قبل از آنکه طواف عمره را شروع کند نیت حج را نیز به آن اضافه کند - به این صورت که نیت کند طواف و سعی او برای حج و عمره باشد -.

 

روش کسی که به صورت قران حج می ‌کند با کسی که اِفراد می ‌کند یکی است، جز آنکه قارن باید قربانی کند، اما مُفرِد نیازی به قربانی ندارد.

 

اما در بین این سه روش، تمتع بهتر است، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم به یارانش امر نمود به این صورت، حج خود را انجام دهند و به آن تشویق نمودند. اگر کسی به نیت افراد یا قران احرام نمود به طور مؤکد برایش بهتر است احرام خود را به عمره تغییر دهد، سپس از احرام بیرون آید تا حجش به تمتع تغییر یابد حتی اگر طواف قدوم و سعی بین صفا و مروه را انجام داده باشد؛ چرا که رسول الله صلی الله علیه وسلم در سال حجة الوداع درحالی که یارانش با ایشان بودند پس از آنکه طواف و سعی را انجام دادند امر نمودند کسی که قربانی به همراه ندارد نیت احرامش را به عمره تغییر دهد و موهای سرش را کوتاه کند و از احرام بیرون آید و فرمود: "اگر قربانی را با خود نیاورده بودم همین کاری را می‌ کردم که به شما امر نمودم"[1].

 

احرام:

برای احرام همان سنت‌ هایی را انجام می‌ دهد که در عمره انجام می دهیم یعنی غسل و خوش ‌بویی و نماز.

 

آنگاه پس از پایان نماز یا پس از سوار شدن بر مرکبش احرام می ‌کند.

سپس اگر متمتع بود می ‌گوید: "لَبیکَ اللهُم بِعُمرة".

و اگر قارن بود می ‌گوید: "لَبیکَ اللهُم بِحَجَّة وعُمرة".

و اگر مُفرد بود می‌ گوید: "لَبیکَ اللهُمَّ حَجّاً".

سپس می‌ گوید: "اللهم هذه حجة لا ریاء فیها ولا سمعة" یعنی: بارالها! این حجی است که ریا و خودنمایی در آن نیست.

 

سپس مانند رسول الله صلی الله علیه وسلم لبیک می‌ گوید، به این صورت: "لبیکَ اللهم لبیک، لبیکَ لا شریکَ لکَ لبیک، إن الحمدَ والنعمةَ لک والملک لا شریکَ لک"[2]. ایشان صلی الله علیه وسلم گاه به این صورت لبیک می‌ گفتند: "لَبیکَ إلهَ الحق"[3] و ابن عمر رضی الله عنهما در لبیک خود می‌ گفتند: "لبیک وسعدَیک، والخیرُ بیَدَیک، والرَّغباءُ إلیکَ والعمل"[4]. مردان برای گفتن لبیک صدای خود را بلند می ‌کنند اما زنان به اندازه‌ ای که بغل دستی‌ شان صدایشان را بشنوند لبیک می‌ گویند، مگر آنکه مردی نامحرم کنار آنان باشد که در این حالت به صورت سری لبیک می‌ گویند.

 

کسی که می‌ ترسد مانعی مانند بیماری یا دشمن یا زندانی شدن یا مانند آن، باعث ناتمام ماندن اعمال حجش شود، شایسته است هنگام احرام اینطور شرط کند که "إن حبسنی حابس فمحلی حیث حبستنی" ترجمه: اگر مانعی مرا بازداشت خارج شدنم از احرام همانجایی است که باز بمانم. یعنی: اگر مانعی مانند بیماری یا تأخیر یا جز آن، باعث شد نتوانم اعمال حجم را کامل کنم، پس من همانجا از احرامم خارج خواهم شد. زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم به ضباعة دختر زبیر که بیمار شد هنگامی که خواست احرام کند امر نمود تا چنین شرط کند و فرمودند: "برای تو نزد پروردگارت همان چیزی است که استثنا کرده ‌ای"[5]. پس اگر شرط نمود و سپس چیزی رخ داد که مانع از اتمام حجش شد از احرامش بیرون می ‌آید و چیزی بر وی لازم نیست.

 

اما کسی که از مانع یا مشکلی که باعث ناتمام ماندن اعمال حجش شود نمی‌ ترسد، شایسته نیست چنین شرطی کند، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم شرط نکرده و دستور هم نداده که کسی - بدون ضرورت - شرط کند، بلکه ایشان به ضباعة بنت زبیر به سبب بیماری ‌اش دستور داد که شرط کند.

 

شایسته است که شخص مُحرِم بسیار لبیک بگوید، به ویژه هنگام تغییر اوضاع و زمان، مانند آنکه بر بلندی برود یا پایین آید یا هنگام رسیدن شب یا روز و پس از آن از الله متعال خشنودی و بهشت او را بخواهد و از آتش جهنم به رحمت او پناه ببرد.

لبیک گفتن در عمره از هنگام احرام تا آغاز طواف و در حج از هنگام احرام تا رمی جمره‌ ی عقبه در روز عید مشروع است.

 

غسل کردن برای وارد شدن به مکه:

شایسته است که هنگام نزدیک شدن به مکه اگر برایش امکان داشت غسل نماید، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم هنگام وارد شدن به مکه غسل نمودند[6].

سپس هنگامی که وارد مسجد الحرام می ‌شود اول پای راستش را داخل می‌ گذارد و می‌ گوید: بسمِ الله والصلاةُ والسلامُ علی رسولِ الله اللهمَّ اغفر لی ذنوبی وافتح لی أبوابَ رحمتِک، أعوذُ باللهِ العظیم وبوجهِهِ الکریم وبِسُلطانِهِ القدیم مِنَ الشَّیطانِ الرجیم. سپس برای آغاز طواف به سوی حجر الاسود می ‌رود سپس طواف را انجام می دهد.

 

آنگاه پس از طواف و دو رکعت نماز سنت می خواند و بعد به محل انجام سَعی می ‌رود و میان صفا و مروه سعی می ‌کند.

 

کسی که به روش تمتع حج می ‌کند نخست برای عمره سعی را انجام می‌ دهد. اما مُفرِد و قارِن برای حج سعی را انجام می‌ دهند و می‌ توانند سعی را به بعد از طواف افاضه موکول کنند.

 

تراشیدن یا کوتاه کردن موی سر:

شخصی که در حال حج تمتع است وقتی هفت بار سعی را انجام داد، اگر مرد است موی سر خود را می ‌تراشد یا کوتاه می ‌کند. تراشیدن و کوتاه کردن باید از تمام قسمت های سر باشد نه فقط بخشی از آن و تراشیدن برای مردان بهتر از کوتاه کردن است. زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم "برای تراشندگان سه بار و برای کوتاه کنندگان یک بار دعا نمودند"[7].

اگر وقت حج نزدیک باشد و فرصت برای رویش موی سر باقی نماند که در این صورت کوتاه کردن موی سر برای عمره بهتر است تا بتواند در حج آن را بتراشد، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم یارانش را امر نمودند تا برای عمره مویشان را کوتاه کنند، زیرا آمدن آنان به عمره صبح روز چهارم ذی الحجه بود. اما بانوان به اندازه‌ ی یک بند انگشت از موی خود را کوتاه می‌ کنند.

 

با انجام این اعمال عمره ‌ی شخصی که قصد تمتع دارد انجام شده و بعد از آن کاملا از احرام بیرون می ‌آید و تمام کارهایی که شخص غیر محرم انجام می ‌دهد را در مورد پوشیدن لباس و استفاده از خوش بویی و همبستری و غیره را می تواند انجام ‌دهد.

 

اما مُفرد و قارن موی سر خود را نه کوتاه، و نه می ‌تراشند و نه حق همبستری و یا سایر محرمات احرام را دارد، بلکه در حال احرام باقی می ‌مانند تا آنکه در روز عید پس از رمی جمره‌ ی عقبه موی سر خود را بتراشند یا کوتاه کنند.

 

سپس در روز ترویه یعنی روز هشتم ذی الحجه، شخص متمتع به هنگام چاشت از جایی که در مکه بوده احرام می ‌کند و همان کارهایی که در احرام عمره مستحب است یعنی غسل و خوش بویی و نماز را انجام می ‌دهد سپس نیت احرام حج می‌ کند و به این صورت لبیک می‌ گوید که: "لَبیکَ اللهُمَّ حَجاً".

 

و اگر ترسید مانعی وی را از اتمام حجش باز بدارد شرط می‌ کند و می‌گوید: "وإن حبسنی حابس فمحلی حیث حبستنی" ترجمه: اگر مانعی مرا باز داشت، خارج شدن من از احرام همانجایی است که باز داشته شده‌ ام.

 

اما اگر ترس این را نداشت، شرط نمی ‌کند. همچنین مستحب است که تا شروع رمی جمره‌ ی عقبه در روز عید، با صدای بلند لبیک بگوید.

رفتن به مِنیٰ:

سپس به سوی مِنیٰ می‌ رود و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را به صورت قصر می‌ خواند اما آن‌ ها را جمع نمی‌ کند، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم "در منی نمازها را قصر می‌ خواند و جمع نمی‌ کرد"[8]. قصر یعنی: دو رکعت خواندن نمازهای چهار رکعتی. اهل مکه و دیگران نیز در منی و عرفه و مزدلفه نمازهایشان را قصر می‌ کنند، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم در حجة الوداع با مردم نماز خواند در حالی که اهل مکه نیز با وی بودند و دستور نداد که نمازشان را کامل بخوانند، حال آنکه اگر واجب بود نمازهایشان را کامل کنند همانند سال فتح مکه به آنان دستور می ‌داد. اما از آنجایی که در حال حاضر ساختمان‌ های مکه گسترش یافته و مِنیٰ را در بر گرفته و گویا که یکی از محله ‌های مکه است، بنابراین اهل مکه در مِنیٰ نمازشان را قصر نمی ‌کنند.

 

رفتن به سوی عرفه:

هنگام طلوع خورشید روز عرفه، از منی به سوی عرفه می ‌رود و در صورت توانایی تا هنگام ظهر در نمره توقف می‌ کند. نمره جایی است که دقیقا پیش از عرفه قرار دارد. اما اگر امکانش نبود اشکالی ندارد آنجا توقف نکند، زیرا نزول در نمره مستحب است و واجب نیست. هنگامی که وقت نماز ظهر وارد شد نماز ظهر و عصر را به صورت قصر - دو رکعت - با یکدیگر به صورت جمع تقدیم می‌ خواند - یعنی در وقت ظهر - همانطور که رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام دادند تا وقت بیشتری برای وقوف در عرفه و دعا باقی بماند.

 

با پایان نماز به ذکر و دعا و راز و نیاز به درگاه الله عزوجل می ‌پردازد و هر دعایی که دوست داشت را می‌ کند و دستانش را بالا می ‌برد و رو به قبله دعا می‌ کند حتی اگر کوه عرفه پشت سر او باشد، زیرا سنت این است که برای دعا رو به قبله کند نه کوه، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم کنار کوه ایستادند و فرمودند: "من اینجا توقف نمودم، اما همه‌ ی عرفه محل توقف است"[9].

بیشترین دعای رسول الله صلی الله علیه وسلم در آن موقف بزرگ این بود که می‌ فرمودند: "لا إله إلا الله وحده لا شریک له له الملک وله الحمد وهو علی کل شیء قدیر"[10].

 

اگر دچار خستگی شد و خواست با دوستانش سخنان مفید بگوید یا به هدف تقویت امید به مطالعه‌ی کتب سودمندی بپردازد، به ویژه کتبی که به بخشش و بزرگواری الله عزوجل و پاداش جزیل وی پرداخته است، عمل خوبی است. سپس دوباره به تضرع به درگاه الله و دعا مشغول شود و فرصت روزِ عرفه را غنیمت شمارد چرا که بهترین دعا، دعای روز عرفه است.[11]

رفتن به مُزدَلَفه:

هنگام غروب خورشید به سوی مزدلفه حرکت می ‌کند و هنگامی که به آنجا رسید مغرب و عشاء را با یک اذان و دو اقامه به جای می ‌آورد. اما اگر ترسید پس از نیمه ی شب به مزدلفه برسد در راه نماز را به جای می‌ آورد و به تأخیر انداختن نماز تا پس از نیمه ی شب جایز نیست.

 

شب را در مزدلفه می‌ ماند و با فرا رسیدن فجر، نماز صبح را در اول وقتش با یک اذان و اقامه می ‌خواند و به سوی مشعر الحرام می‌ رود - مشعر الحرام همان جایی است که مسجد مزدلفه قرار دارد -. در آنجا توحید الله و تکبیرش را می‌ گوید و هر دعایی که دوست داشت می‌ کند تا اینکه وقت اِسفار شود - اسفار زمان پیش از طلوع خورشید که هوا کاملا روشن شده است را می گویند-. اما اگر نتوانست به مشعر الحرام برود در همان جا دعا می‌ کند زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم می ‌فرماید: "من اینجا توقف نمودم اما تمام آن - یعنی تمام مزدلفه - محل وقوف است"[12] و در حال ذکر و دعا به سوی قبله رو کرده و دستانش را بلند می‌ کند.

 

رفتن به منی:

هنگامی که هوا پیش از طلوع خورشید به خوبی روشن شد به سوی مِنی می رود و در وادی محسر – دره ‌ای بین مزدلفه و منی - سرعتش را بیشتر می ‌کند. پس از رسیدن به منی، رمی جمره‌ ی عقبه که آخرین جمره و نزدیک‌ ترین آن‌ ها به مکه است را با هفت سنگریزه پی در پی که تقریباً به اندازه‌ ی بادام زمینی باشند انجام می ‌دهد و همراه پرتاب هر سنگریزه تکبیر می‌ گوید. سنت در رمی جمره‌ ی عقبه این است که روبروی آن قرار گیرد به طوری که مکه در سمت چپ و منی در سمت راستش باشد. پس از پایان رمی جمره ‌ی عقبه قربانی‌ اش را انجام می ‌دهد، سپس اگر مرد باشد موی سرش را کوتاه می‌ کند یا می‌ تراشد و بانوان به اندازه ‌ی یک بند انگشت موی خود را کوتاه می ‌کنند. با این کار حاجی تحلیل اول را انجام می ‌دهد و از احرام بیرون می‌ آید و همه‌ ی کارها به جز جماع با همسرش بر وی حلال می ‌شود. بعد به مکه می ‌رود و طواف و سعی حج را انجام می‌ دهد و سپس تحلیل دومش هم کامل شده و همه‌ ی چیزهایی که به سبب احرام بر وی حرام شده بود دوباره برایش حلال می ‌گردد.

 

سنت این است که پس از رمی و تراشیدن موی سرش وقتی می‌ خواهد برای طواف به مکه برود از خوش ‌بویی استفاده کند؛ زیرا عائشه رضی الله عنها می‌ گوید: "من رسول الله صلی الله علیه وسلم را پیش از آنکه احرام کند و پس از آنکه از احرام خارج شود پیش از طواف خوش بو می‌ کردم"[13].

 

پس از طواف و سعی به منی بر می‌ گردد و شب یازدهم و دوازدهم در آنجا می‌ ماند و جمرات سه ‌گانه را در این دو روز پس از زوال خورشید - وقت نماز ظهر - به جای می‌ آورد. بهتر آن است که در حال پیاده رمی کند اما اگر سواره هم رمی کند اشکالی ندارد. نخست جمره‌ ی اول که دورترین جمره از مکه است را با هفت سنگریزه‌ ی پی در پی رمی می ‌کند و با هر سنگریزه تکبیر می‌ گوید، سپس اندکی جلو می ‌رود و به مدتی طولانی هر دعایی که خواست می‌ کند، اما اگر ایستادن و دعا برایش سخت بود هر اندازه که توانش را دارد این کار را می کند حتی اگر شده اندکی دعا‌ کند تا سنت را انجام داده باشد.

 

سپس جمره‌ ی میانی را با هفت سنگریزه‌ی پشت سر هم می ‌زند و با هربار پرتاب سنگریزه‌ ها تکبیر می‌ گوید و پس از پایان رمی به سمپ چپ می ‌رود و رو به قبله دستانش را به دعا بلند می ‌کند و اگر توانست مدتی طولانی به دعا می ‌ایستد وگرنه در حد توان دعا می ‌کند و شایسته نیست ایستادن برای دعا را ترک کند، زیرا این کار سنت است و بسیاری از مردم از روی جهالت یا اهمال آن را ترک می‌ کنند. هرچه سنت بیشتر ترک شده باشد انجام و انتشار آن میان مردم باید بیشتر مورد تأکید واقع شود تا از بین نرود.

 

سپس جمره‌ ی عقبه  را با هفت سنگریزه‌ ی پی در پی می ‌زند و همراه با هر سنگریزه تکبیر می ‌گوید و پس از پایان بدون آنکه دعا کند می ‌رود.

 

پس از پایان رمی جمار در روز دوازدهم اگر خواست تعجیل می ‌کند و از مِنی خارج می‌ شود و اگر خواست تأخیر می ‌کند و شب سیزدهم در آنجا می‌ ماند و سپس بعد از زوال روز سیزدهم جمرات سه ‌گانه را مانند روز گذشته رمی می ‌کند. تأخیر و ماندن در شب سیزدهم بهتر است و در صورتی واجب می‌ شود که پس از غروب روز دوازدهم در منی باشد که در این صورت لازم است تا رمی جمرات سه ‌گانه پس از زوال روز بعد صبر کند. اما اگر بدون اختیار وی خورشید روز دوازدهم غروب کرد و وی همچنان در منی بود مثلا بار سفر را بسته بود و سوار وسیله‌ ی نقلیه بود اما به سبب ترافیک و ازدحام تا غروب در منی باقی ماند در این صورت لازم نیست که حتماً تأخیر کند؛ زیرا ماندنش تا غروب به اختیار وی نبوده است.

 

هرگاه خواست از مکه به سوی سرزمین خود خارج شود حتماً پیش از رفتن طواف وداع را انجام می ‌دهد؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم می ‌فرمایند: "کسی قصد رفتن نکند مگر آنکه آخرین عهد وی با خانه – کعبه – باشد"[14] و در روایتی دیگر می ‌فرمایند: "مردم امر شده‌ اند که آخرین عهدشان با خانه – کعبه - باشد، جز آنکه برای حائض تخفیف قرار داده شده است"[15].

 

بنابراین زنی که در عادت ماهیانه یا خون ریزی پس از زایمان است طواف وداع بر وی لازم نیست و درست نیست که برای وداع کنار در مسجد الحرام بایستد زیرا چنین چیزی از رسول الله صلی الله علیه وسلم نقل نشده است.

هنگامی که شخص قصد سفر و بازگشت به سرزمینش کرد آخرین کاری که نزد خانه ی کعبه انجام می‌ دهد طواف است، اما اگر پس از طواف وداع برای انتظار دوستانش یا جمع کردن وسایلش منتظر بماند یا چیزی را در راه خریداری کند اشکالی ندارد و نیازی به انجام دوباره‌ ی طواف نیست، مگر آنکه نیت کند بازگشتش را به تأخیر اندازد، مثلا در آغاز روز، طواف وداع نماید سپس سفرش را تا پایان روز به تأخیر بیندازد که در این صورت باید طواف را دوباره تکرار کند تا آخرین کارش نزد خانه باشد.

نکته:

کسی که برای حج یا عمره احرام نموده باید موارد زیر را رعایت کند:

باید به شرایع دینی که الله بر وی واجب کرده مانند نماز سر وقت آن همراه با جماعت پایبند بماند.


از رفتار و کردار و گفتار زشت و سرکشی دوری کند، چرا که الله متعال می ‌فرماید:

{پس هرکس در این  ماه ها حج برایش واجب شد - بداند که - در اثنای حج همبستری و گناه و جدال جایز نیست}[16].

در مشعر الحرام و دیگر اماکن از آزار رساندن به مسلمانان با گفتار و کردار خودداری کند.
از همه ‌ی این ممنوعات احرام دوری کند:

الف: چیزی از مو یا ناخن‌ های خود را برندارد. اما در آوردن خار از بدن اشکالی ندارد حتی اگر موجب بیرون آمدن خون شود.

ب: پس از احرام از عطر و خوش بویی بر روی لباس یا بدن یا خوراک و نوشیدنی‌ اش خودداری کند و از صابون خوش بو استفاده نکند. اما اثر عطری که قبل از احرام استفاده کرده اشکالی ندارد.

 

ج: شکار را نکشد.

د: با همسر خود همبستری نکند.

ه: کارهایی مانند لمس و بوسیدن از روی شهوت انجام ندهد.

و: برای خود عقد نکاح نبندد و برای کسی هم عقد نکاح نکند و برای خود یا دیگری خواستگاری نکند.

 

ز: دستکش به دست نکند؛ اما پیچاندن پارچه به دور دست اشکالی ندارد.

این هفت مورد برای مرد و زن ممنوع است.

اما مواردی که مخصوص مردان است:

سر خود را با چیزی که مستقیماً بر روی آن قرار می ‌گیرد نپوشاند (مانند کلاه و دستمال و...)، اما قرار گرفتن در زیر سایه ‌ی چتر و سقف اتوموبیل و خیمه و آوردن سایه بان برای وی اشکالی ندارد.
پیراهن و عمامه و برنس - نوعی لباس که کلاه دارد - و شلوار و خُف – پاپوش – نپوشد. اما اگر ازار نیافت می ‌تواند شلوار بپوشد و اگر نعلین نیافت می‌ تواند پاپوش به پا کند.


هر آنچه در معنای موارد پیشین است نپوشد، مانند عبا و قبا و کلاه و زیرپوش و مانند آن.


پوشیدن نعلین – دمپایی – و انگشتر و عینک و گوشی و به دست کردن ساعت و انداختن ساعت به دور گردن و استفاده از کمربند برای بستن کیف جایز است.
استفاده از صابون و استحمام با مواد غیر خوشبو و شستن سر و چنگ زدن سر برای شستشو جایز است حتی اگر بدون قصد باعث ریختن مو شود.


اما زن در حال احرام نقاب نمی ‌پوشد. نقاب یعنی روبندی که با آن صورتش را می ‌پوشاند و جلوی چشمانش دو سوراخ است. همینطور پوشیدن بُرقِع در حال احرام جایز نیست. سنت این است که زن چهره‌ ی خود را در حال احرام نپوشاند مگر آنکه مردان نامحرم او را ببینند که در این صورت باید چهره‌ ی خود را در حال احرام و غیر آن بپوشاند.

 

برای اطلاعات بیشتر می توانید به کتاب های «مناسک الحج والعمرة» اثر شیخ آلبانی رحمه الله و کتاب «صفة الحج والعمرة» و کتاب «المنهج لمرید العمرة والحج» اثر شیخ ابن عثیمین رحمه الله مراجعه نمایید.

 

برگرفته از: https://islamqa.info

 

 

 

 

[1] "افْعَلُوا مَا أَمَرْتُکُمْ فَلَوْلَا أَنِّی سُقْتُ الْهَدْیَ لَفَعَلْتُ مِثْلَ الَّذِی أَمَرْتُکُمْ" روایت بخاری.

[2] روایت بخاری و مسلم.

[3] روایت احمد؛ آلبانی آن را در "السلسلة الصحیحة" صحیح دانسته است.

[4] "وَکَانَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا یَزِیدُ فِیهَا: لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْکَ، وَالْخَیْرُ بِیَدَیْکَ، لَبَّیْکَ وَالرَّغْبَاءُ إِلَیْکَ وَالْعَمَلُ" روایت مسلم.

[5] "إن لک علی ربک ما استثنیت" روایت بخاری و مسلم.

[6] "وَیَذْکُرُ عَنْ النَّبِیِّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَنَّهُ فَعَلَهُ" روایت بخاری و مسلم.

[7] "وَدُعَاؤُهُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لِلْمُحَلِّقِینَ ثَلَاثًا ثُمَّ لِلْمُقَصِّرِینَ مَرَّةً" روایت مسلم.

[8] مجموع الفتاوی: 24/77؛ جامع المسائل، تألیف ابن تیمیة: 6/330؛ مجموع فتاوی ورسائل العثیمین: 12/255.

[9] "وَوَقَفْتُ هَاهُنَا وَعَرَفَةُ کُلُّهَا مَوْقِفٌ" روایت مسلم.

[10] "خیر الدعاء دعاء یوم عرفة، وخیر ما قلت أنا والنبیون من قبلی لا إله إلا الله وحده لا شریک له له الملک وله الحمد وهو علی کل شیء قدیر" بهترین دعا دعای روز عرفه است و بهترین چیزی که من و پیامبران قبل از من گفته ایم: لا إله إلا الله وحده لا شریک له له الملک وله الحمد وهو علی کل شیء قدیر است. روایت ترمذی و مالک در "موطأ". آلبانی آن را حسن دانسته است.

[11] حدیث آن ذکر شد.

[12] "وَوَقَفْتُ هَاهُنَا وَجَمْعٌ کُلُّهَا مَوْقِفٌ" روایت مسلم.

[13] "کُنْتُ أُطَیِّبُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لِإِحْرَامِهِ حِینَ یُحْرِمُ وَلِحِلِّهِ قَبْلَ أَنْ یَطُوفَ بِالْبَیْتِ" روایت بخاری و مسلم.

[14] "لَا یَنْفِرَنَّ أَحَدٌ حَتَّی یَکُونَ آخِرُ عَهْدِهِ بِالْبَیْتِ" روایت مسلم.

[15] "أُمِرَ النَّاسُ أَنْ یَکُونَ آخِرُ عَهْدِهِمْ بِالْبَیْتِ إِلَّا أَنَّهُ خُفِّفَ، عَنِ الْمَرْأَةِ الْحَائِضِ" روایت بخاری و مسلم.

[16] {فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ} بقره:197

 

 

    منبع: islamtape

 

نصیحت و حکمت

عن عبد الرحمن بن عبد الله بن مسعود، عن أبیه، قال: أتاه رجل فقال: یا أبا عبد الرحمن علمنی کلمات جوامع نوافع. فقال: «أعبد الله ولا تشرک به شیئاً، وزل مع القرآن حیث زال، ومن جاءک بالحق فاقبل منه وإن کان بعیداً بغیضاً، ومن جاءک بالباطل فاردد علیه وإن کان حبیباً قریباً».

مردی نزد عبدالله بن مسعود آمد و گفت: کلمات مختصر و مفیدی را به من یاد بده، فرمود: «الله را عبادت کن و برای او شریک قرار مده، و همواره عمر خود را با قرآن سپری کن، و هرکس که با حق نزد تو آمد از وی بپذیر هرچند که غریب و دشمن باشد، و هرکس که با باطل نزد تو آمد آنرا نپذیر هرچند که دوست نزدیک باشد».

الحلیة الأولیاء؛ أبی نعیم اصفهانی

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.