بسم الله الرحمن الرحیم
سخنی بر حدیث "توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده باشد"
این حدیث را ابن ماجه با شماره ی (4250)، طبرانی در "معجم الکبیر" با شماره ی (10281)، ابونعیم در "حلیة الأولیاء" /4/210، بیهقی در "السنن" با شماره ی (20561) از طریق ابو عبیده بن عبدالله بن مسعود از پدرش روایت کرده که فرمود: "رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: التَّائِبُ مِنْ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ". ترجمه: توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده باشد.
رجال – راویان – این حدیث همگی ثقه – مورد اعتماد – هستند جز اینکه ابو عبیده آن را از پدرش نشنیده پس آن مُنْقَطِع است[1].
اما آن با شواهد دیگری ثابت شده است و برخی از علما آن را صحیح و برخی دیگر آن را حسن دانسته اند.
ابن حجر رحمه الله در مورد این حدیث می فرماید: "سندش حسن است"[2].
ابن مفلح رحمه الله می گوید: "تمام رجال آن ثقه هستند"[3].
سخاوی رحمه الله می فرماید: "رجال آن ثقه هستند، بلکه شیخ مان آن را به خاطر شواهدش حسن دانسته است"[4].
سیوطی[5]، آلبانی[6] رحمهما الله آن را حسن دانسته اند و ابن باز[7] رحمه الله آن را صحیح می داند.
برای این حدیث شاهدی از حدیث عائشه رضی الله عنها هست که بیهقی رحمه الله در حدیث شماره ی (6640) روایت کرده و سندش ضعیف است.
همچنین شاهد دیگر آن حدیث ابن عباس رحمه الله است که باز در نزد بیهقی در کتاب "الشعب" با شماره ی (6780) روایت شده که سند آن واه – ضعیف – می باشد.
شاهد دیگر آن حدیث ابو سعید انصاری در نزد ابو نعیم در کتاب "الحلیة"[8] و طبرانی در کتاب "الکبیر" با شماره ی حدیث (775) است که سندش ضعیف می باشد.
این حدیث از طریق های دیگری نیز روایت شده که در آن ها جملات اضافه و زیاده هایی است که ضعیف هستند. از جمله ی آن ها روایت: "توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده باشد و اگر الله بنده ای را دوست بدارد گناه به او ضرری نمی رساند"[9]. این جلمه ی اضافی ضعیف است[10].
همچنین روایت: "توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده باشد و کسی که از گناه استغفار کند و همچنان بر انجام آن گناه پایبند است مانند کسی است که پروردگارش را به مسخره و استهزاء گرفته و هرکس مسلمانی را آزار دهد گناهش به اندازه ی کشت زارهای نخل است"[11]. این اضافه نیز ضعیف است[12].
همچنین روایت: "مرگ، غنیمت است؛ معصیت، مصیبت است؛ فقر، راحتی است؛ ثروت، مجازات است، عقل، هدیه ای است از سوی الله؛ جهل، گمراهی است؛ ظلم، پشیمانی است؛ طاعت، روشنی چشم است؛ گریه از خشیت الله، نجات از آتش است؛ خنده، هلاک بدن است و توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده باشد"[13]. این زیاده ها نیز منکر هستند[14].
اما روایت: "توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده باشد"[15] روایتی ثابت شده است[16].
معنی حدیث: اگر بنده مرتکب گناهی شود سپس از آن توبه ای خالصانه و نصوح کند، آن را ترک کند، پشیمان شود و استغفار کند و به سوی آن باز نگردد الله متعال توبه اش را می پذیرد و به مانند کسی که گناهی نکرده با او تعامل می کند؛ بلکه گناهانش را به حسنات و نیکی ها تبدیل می کند و او را دوست می دارد و از جمله ی بندگان باتقوایش قرار می دهد؛ زیرا او به سوی پروردگارش توبه کرده و به خاطر محبتی که به الله دارد بازگشته است و برای رضایت الله تلاش می کند و از او خوف دارد که این از صفات با تقوایان است.
شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می فرماید: "توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده باشد و اگر گناه از بین برود، مجازات و کیفرهای آن از بین می رود"[17].
همچنین فرموده است: "توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده باشد، در این هنگام در زمره ی کسانی قرار می گیرد که تقوای الله را پیشه می کنند پس مستحق و سزاوار این است که الله برایش راه گشایش و مخرجی قرار دهد. همانا نبی مان محمد صلی الله علیه وسلم نبی رحمت و نبی شجاعت است. پس هرکس که توبه کند راه خروجی در شریعتش وجود دارد بر خلاف شریعت های قبل از ما که حتی توبه کنندگان آنان بازهم با عقوبت هایی مانند: خودکشی و غیره مجازات می شدند"[18].
ابن قیم رحمه الله می فرماید: "سپس الله تعالی توبه کننده از گناه را مانند کسی قرار داده که گناهی نکرده باشد؛ پس هرکس، وی را با توبه ای نصوح و خالصانه ملاقات کند او را به خاطر آنچه که از آن توبه کرده، عذاب نمی دهد. احکام دنیاییی نیز این چنین است؛ زمانی که قبل از رفتن به نزد قاضی توبه ی نصوح و خالصانه کند، مجازات از وی ساقط می شود، این بر اساس صحیح ترین قول علماست. اما اگر به نزد قاضی برده شد توبه اش باعث ساقط شدن کیفر و مجازاتش نمی شود تا این امری باعث تعطیل شدن و از بین رفتن حد و حدود الهی نشود"[19].
همچنین گفته است: "و الله سبحان برای کسی که از شرک، قتل و زنا توبه کند ضمانت کرده که گناهان و بدی هایش را به حسنات و نیکی ها تبدیل می کند و این حکم عامی است برای هرکسی که از گناهش توبه کند. الله تعالی می فرماید: {قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَیٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚإِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ}[20] ترجمه: بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و زیاده روی کرده اید! از رحمت الله ناامید نشوید، همانا الله همه ی گناهان را می بخشد، یقیناً او بسیار آمرزنده ی مهربان است.
از این عمومیت و شمولیت حتی یک گناه هم مستثنا نمی گردد اما این خاص به توبه کنندگان است"[21].
همچنین می فرماید: "پس همانا توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده باشد و زمانی که اثر گناه با توبه محو و پاک شود پس وجود آن مانند این می شود که گویا اصلا نبوده است"[22].
قاری رحمه الله می فرماید: "بدان که اگر توبه با شرط های معتبرش صورت گیرد، پس شکی در قبول آن نیست و موجب مغفرت می شود؛ زیرا الله تعالی می فرماید: {وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِه}[23] ترجمه: و او کسی است که توبه را از بندگانش می پذیرد.
پس مخالفت و تناقض در اخبار و وعده اش جایز نیست"[24].
مترجم: ام احمد
https://islamqa.info
[1] التهذیب:5/65
[2] الفتح:13/471
[3] الآداب الشرعیة:1/87
[4] المقاصد الحسنة: ص/249
[5] الجامع الصغیر، حدیث شماره (3386).
[6] صحیح الجامع، حدیث شماره ی (3008).
[7] مجموع الفتاوی:10/314
[8] 13/398
[9] "التائب من الذنب کمن لا ذنب له، وإذا أحب الله عبدا لم یضره ذنب".
[10] به "سلسلة الأحادیث الضعیفة والموضوعة" شماره ی 615 مراجعه کنید.
[11] "التائب من الذنب کمن لا ذنب له، والمستغفر من الذنب وهو مقیم علیه کالمستهزئ بربه، ومن آذی مسلما کان علیه من الأثم مثل منابت النخل".
[12] سلسلة الأحادیث الضعیفة والموضوعة، شماره ی 616
[13] "الموت غنیمة، والمعصیة مصیبة، والفقر راحة، والغنی عقوبة، والعقل هدیة من الله، والجهل ضلالة، والظلم ندامة، والطاعة قرة العین، والبکاء من خشیة الله النجاة من النار، والضحک هلاک البدن، والتائب من الذنب کمن لا ذنب له".
[14] سلسلة الأحادیث الضعیفة والموضوعة، شماره ی 6526
[15] الندم توبة، والتائب من الذنب کمن لا ذنب له.
[16] صحیح الجامع الصغیر، شماره ی 6803
[17] شرح العمدة:4/39
[18] مجموع الفتاوی:33/35
[19] إعلام الموقعین:3/115
[20] زمر:53
[21] الجواب الکافی: ص/165
[22] طریق الهجرتین: ص/231
[23] شوری:25
[24] مرقاة المفاتیح:4/1637
منبع: islamtape