
ردی بر یکی از دروغ های روافض درباره ی امیر المؤمنین عمر بن خطاب رضی الله عنه
همانطور که همگی اطلاع داریم روافض از جمله گروه های گمراهی است که تهمت ها و دروغ های بسیاری را بر صحابه رضی الله عنهم اجمعین می زنند؛ بخصوص به خلیفه ی بزرگوار عمر بن خطاب رضی الله عنه. صحابی که رسول الله صلی الله علیه و سلم درباره اش چنین فرموده اند: (در میان امتهای گذشته افرادی وجود داشت که به آنها الهام می شد. اگر یکی از آنان در میان امت من وجود داشته باشد، آن عمر بن خطاب خواهد بود)[1].
از جمله افتراءاتی که این فرقه ی گمراه به ایشان زده اند این است که ادعا می کنند خلیفه ی بزرگوار عمر بن خطاب رضی الله عنه (خمر) شراب نوشیده اند.
در حالی که همه می دانیم برای مسلمان جایز نیست به مسلمان دیگر تهمت گناهی را بزند مگر با داشتن دلیلی واضح و آشکار.
و اگر تهمت زدن گناه به مسلمانان بدون داشتن دلیل؛ از گناهان بزرگ به حساب می آید؛ پس چگونه خواهد بود تهمت زدن به شخصی مانند عمر رضی الله عنه؟
فردی که از لحظه ی اسلام آوردنش اعلام جنگ به شراب کرد؛ به گونه ای که قبل از تحریم آن خطرهای ناشی از آن وی را اندوهگین و ناراحت کرده بود.
چنانکه در حدیث صحیح چنین آمده: (وقتی که تحریم خمر نازل شد؛ عمر رضی الله عنه فرمود: پروردگارا در مسأله ی خمر بیانی واضح و روشن نازل فرما. پس آیه ی سوره بقره: (از تو درباره شراب و قمار می پرسند بگو: در آن دو گناهی بزرگ است)[2] نازل گردید، راوی می گوید: عمر را فرا خواندند و به وی این آیه قراءت شد، عمر رضی الله عنه گفت: پروردگارا در مسأله ی خمر بیانی واضح و روشن نازل فرما، بعد از آن آیه سوره نساء نازل گردید: (ای مؤمنین به نماز نزدیک نشوید در حالیکه شما مستید)[3]. بعد از آن منادی رسول الله صلی الله علیه و سلم در هنگام اقامت نماز فریاد برمی آورد: آگاه باشید! افراد مست به نماز نزدیک نشوند .باز هم این آیه بر عمر قرائت گردید، امّا بار دیگر عمر رضی الله عنه عرضه داشت: پروردگارا! در مورد شراب بیانی روشن و واضح نازل فرما! تا اینکه در آخر این آیه نازل شد: (همانا شیطان می خواهد با شراب و قمار در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند و شما را از یاد الله و از نماز باز دارد؛ پس آیا بس می کنید؟!)[4]، در این هنگام عمر رضی الله عنه فرمود: بس کردیم)[5].
و بعد از اینکه ایشان خلیفه نیز شدند به این مسئله اهمیت می دادند تا جایی که مردم را از خمر برحذر می داشتند و حکم آن را بیان می کردند.
از ابن عمر رضی الله عنهما روایت شده که فرمود: (عمر رضی الله عنه بر منبر رسول الله صلی الله علیه و سلم سخنرانی کردند و بعد از حمد و ثنای الله متعال، فرمود: آگاه باشید، روزی که تحریم شراب، نازل گردید، از پنج چیز، شراب ساخته می شد: گندم، جو، خرما، کشمش و عسل. و بدانید که خمر (شراب) به آن چیزی گفته می شود که عقل را بپوشاند و زایل کند)[6].
همچنین ایشان به دلیل عدم وجود نص صریح در این باره با مشورت کردن با صحابه به تحدید عقوبت این ذنب اهمیت می دادند.
از انس بن مالک رضی الله عنه روایت شده: (نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم مردی را آوردند که شراب خورده بود؛ پس رسول الله صلی الله علیه و سلم به اندازه چهل ضربه با جریده (شاخه ی درخت خرما) وی را شلاق زد. و ابوبکر (در زمان خلافتش) نیز اینگونه کردند. اما وقتی (خلافت) عمر رسید؛ با مردم مشورت کردند، عبدالرحمن بن عوف گفت: خفیف ترین حدود هشتاد ضربه است، پس عمر به آن دستور داد)[7].
پس آیا می توان تصور کرد که کسی برای پاک کردن مجتمع از این گناه بزرگ تا این درجه اهمیت دهد؟ سپس همان شخص در خوردن شراب به این اندازه سهلنگار باشد؟
البته چنین تهمت هایی از روافض عجیب و غریب نیست. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله درباره ی این فرقه ی گمراه چنین می فرماید: (به صورت مطلق روافض دروغگوترین فرقه ی این امت است)[8].
و جالب اینجاست که در کتب سنت و آثار موجود هیچ اثری وجود ندارد دلیل بر اینکه عمر بن خطاب رضی الله عنه خمر خورده باشد؛ بلکه نهایت آنچه وارد شده این است که ایشان نبیذ نوشیده اند و این در داستان وفاتشان ثابت شده از این جهت که طبیب به ایشان نبیذ را نوشاند.
و همانطور که می دانیم نبیذ هم بر شراب و هم بر آبی که در داخل آن مقداری خرما یا کشمش انداخته می شود تا مزه شیرین به خود گیرد و آن را قبل از تبدیل به خمر می نوشند؛ اطلاق می گردد. و این نوشیدنی دوم همان چیزی بوده که عمر رضی الله عنه آن را نوشیده است. و این همان نوشیدنی بوده که رسول الله صلی الله علیه و سلم نیز نوشیده بودند و علما هیچ اختلافی در جایز بودن آن ندارند.
از ابن عباس رضی الله عنهما روایت شده: (رسول الله صلی الله علیه و سلم در حالی که اسامه پشت سرشان سوار بود، تشریف آوردند وآب خواستند. ما به ایشان یک ظرف نبیذ (آبی که در آن از شب خرما یا کشمش انداخته اند) تقدیم نمودیم. رسول الله صلی الله علیه و سلم نوشیدند و باقیماندهاش را به اسامه دادند و فرمودند: کار خوب و زیبایی انجام دادید؛ اینگونه عمل کنید)[9].
امام نووی رحمه الله در این باره می فرماید: (نبیذ: آبی است که در آن کشمشی یا چیز دیگری انداخته می شود؛ طوری که مزه خوبی می گیرد؛ و آن مسکر نیست اما اگر مدت زمان بسیاری بر آن بگذر به مسکر تبدیل می شود که در این حالت حرام می شود)[10].
و جای تعجب دارد که این فرقه ده ها حدیث محکم و ثابت شده را که دلالت بر فضل و برتری و قوت دین عمر رضی الله عنه، و همچنین دلالت دارد بر اینکه ایشان بهترین فرد بعد از رسول الله صلی الله علیه و سلم و بعد ابو بکر صدیق رضی الله عنه است و تمام صحابه بر آن اتفاق دارند و حتی علی رضی الله عنه بر منبر کوفه به آن گواهی داده است را رها می کنند. و برای اینکه از ایشان عیبجویی کنند؛ می آیند به روایتی استدلال می کنند که چون فقط در آن لفظ (نبیذ) محتمل است!! و این فقط راه و روش کسانی است که قلب هایشان از حق منحرف شده، همان طور که الله سبحانه و تعالی در این آیه می فرماید: (اما کسانی که در دلهایشان کژی و انحراف است، برای فتنه جویی(و گمراه کردن مردم) و بخاطر تأویل آن (به دلخواه خود) از متشابه آن پیروی می کنند)[11].
و الله اعلم.
منبع: islamqa.info
مترجم: ام محمد
[1] ـ صحیح مسلم: (قد کان فی الأمم قبلکم محدثون ، فإن یکن فی أمتی منهم أحد فإن عمر بن الخطاب منهم ).
[2] ـ بقره: 219: (یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ ۖ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ ).
[3] ـ نساء:43: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَیٰ ).
[4] ـ مائده:91: (إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّـهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ ).
[5] ـ سنن ابی داود: (لَمَّا نَزَلَ تَحْرِیمُ الْخَمْرِ قَالَ عُمَرُ : اللَّهُمَّ بَیِّنْ لَنَا فِی الْخَمْرِ بَیَانًا شِفَاءً ، فَنَزَلَتِ الْآیَةُ الَّتِی فِی الْبَقَرَةِ ( یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ ) ، قَالَ : فَدُعِیَ عُمَرُ فَقُرِئَتْ عَلَیْهِ ، قَالَ: اللَّهُمَّ بَیِّنْ لَنَا فِی الْخَمْرِ بَیَانًا شِفَاءً ، فَنَزَلَتِ الْآیَةُ الَّتِی فِی النِّسَاءِ ( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَی) فَکَانَ مُنَادِی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا أُقِیمَتِ الصَّلَاةُ یُنَادِی: أَلَا لَا یَقْرَبَنَّ الصَّلَاةَ سَکْرَانُ ، فَدُعِیَ عُمَرُ فَقُرِئَتْ عَلَیْهِ ، فَقَالَ : اللَّهُمَّ بَیِّنْ لَنَا فِی الْخَمْرِ بَیَانًا شِفَاءً ، فَنَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ ( فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ ) قَالَ عُمَرُ : انْتَهَیْنَا).
[6] ـ صحیح بخاری و مسلم: (خَطَبَ عُمَرُعَلَی مِنْبَرِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ، فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَی عَلَیْهِ ، ثُمَّ قَالَ : أَمَّا بَعْدُ ، أَلَا وَإِنَّ الْخَمْرَ نَزَلَ تَحْرِیمُهَا یَوْمَ نَزَلَ وَهِیَ مِنْ خَمْسَةِ أَشْیَاءَ مِنَ الْحِنْطَةِ ، وَالشَّعِیرِ ، وَالتَّمْرِ ، وَالزَّبِیبِ ، وَالْعَسَلِ - وَالْخَمْرُ : مَا خَامَرَ الْعَقْلَ).
[7] ـ صحیح مسلم: (أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أُتِیَ بِرَجُلٍ قَدْ شَرِبَ الْخَمْرَ ، فَجَلَدَهُ بِجَرِیدَتَیْنِ نَحْوَ أَرْبَعِینَ ، قَالَ : وَفَعَلَهُ أَبُو بَکْرٍ ، فَلَمَّا کَانَ عُمَرُ اسْتَشَارَ النَّاسَ ، فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ: أَخَفَّ الْحُدُودِ ؛ ثَمَانِینَ . فَأَمَرَ بِهِ عُمَرُ).
[8] ـ مجموع الفتاوی: (27/125).
[9] ـ صحیح مسلم: (قَدِمَ النَّبِیُّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَلَی رَاحِلَتِهِ وَخَلْفَهُ أُسَامَةُ ، فَاسْتَسْقَی ، فَأَتَیْنَاهُ بِإِنَاءٍ مِنْ نَبِیذٍ : فَشَرِبَ ، وَسَقَی فَضْلَهُ أُسَامَةَ، وَقَالَ : أَحْسَنْتُمْ وَأَجْمَلْتُمْ ، کَذَا فَاصْنَعُوا).
[10] ـ شرح صحیح مسلم: 9/64.
[11] ـ آل عمران:7: (فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ).
منبع: islamtape