حکم گفتن: الله تعالی از مکان و زمان منزه است؛...
حکم گفتن: الله تعالی از مکان و زمان منزه است؛... موضوع: متفرقه تاریخ انتشار: 2017-04-06 | بازدید: 836

حکم گفتن: الله تعالی از مکان و زمان منزه است؛...

 

گفتن اینکه الله سبحانه وتعالی از مکان و زمان منزه است به طور مطلق صحیح نیست، به دو سبب:

 

اول اینکه: اطلاق این سخن در سنت نیامده و در سخن سلف نیز معروف و شناخته شده نیست.

 

دوم آنکه: از این اطلاق ممکن است معنای فاسدی فهمیده شود و بیشتر کسانی که این سخن را تقریر نموده‌ و بیان کرده‌اند منظورشان نفی علو الله متعال بر بندگانش و نفی استوای او بر عرش بوده است.

 

شکی در این نیست که نفی علو الله عزوجل و بالا بودن وی بر مخلوقات، اعتقادی است باطل و از بزرگترین مسائلی است که جهمیه در آن با اهل سنت اختلاف کرده ‌اند و سلف نیز این گمراهی آنان را رد کرده و پاسخ داده و بیان داشته‌ اند که چنین اعتقادی کفر به پرورگار و مخالف  با نصوص متواتر شرعی و اجماع سلف و در تناقض با ضرورت عقلی و مقتضای فطرت سلیم است.

 

ثانیا: با وجود گمان غالب بر اینکه این عبارت برای یک معنای باطل به کار برده می ‌شود اشکالی ندارد هدف از به کار بردن چنین عبارتی را از گوینده ‌اش بپرسیم تا مطمئن شویم منظور وی یک معنای شرعی صحیح است یا یک معنای بدعی و مردود، البته با هشدار در مورد به کار بردن چنین عباراتی که ممکن است در حق پروردگار حاوی نوعی ابهام باشند.

 

بنا بر این اگر کسی گفت: ما پروردگار را از مکان منزه می ‌دانیم، می ‌گوییم: منظورت چیست؟

 

اگر گفت: یعنی اینکه هیچ یک از مخلوقات الله تعالی به او احاطه ندارند، می‌ گوییم: این یک معنای صحیح است که در موردش با تو موافقیم؛ زیرا چگونه ممکن است چیزی از مخلوقات الله عزوجل که اول و آخر و ظاهر و باطن است، بر وی احاطه داشته باشد؟ بلکه الله متعال بزرگتر و برتر و والاتر از هر مخلوق دیگری است و کرسی او آسمان‌ها و زمین را در بر گرفته است. امام بخاری و مسلم رحمهما الله از ابی‌هریره ـ رضی الله عنه ـ روایت کرده‌اند که فرمود: از رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ شنیدم که فرمودند: (الله زمین را در مشت خود می ‌گیرد و آسمان‌ها را به دست راست خود در هم می ‌پیچاند، سپس می ‌فرماید: منم پادشاه، کجایند پادشاهان زمین؟!)[1].

 

اما اگر گفت: من این را می‌ دانم، ولی منظور من از مکان، علو و بلندیِ ورای عالم است، پس وی عُلو الله تعالی بر مخلوقات را نفی کرده است.

 

اینجا به وی می ‌گوییم: این معنایی است فاسد و باطل که ناقض عقل صریح و نقل صحیح می ‌باشد.

 

شیخ ابن عثیمین ـ رحمه الله ـ می فرماید: (اگر منظورش از نفی مکان، مکانی است که الله عزوجل را در بر بگیرد، این نفی، درست است، زیرا هیچ یک از مخلوقات الله وی را احاطه نمی‌ کند و او بزرگتر و گرامی تر از آن است که چیزی وی را در بر گیرد، زیرا چگونه ممکن است در حالی که می فرماید:﴿وَالْأَرْضُ جَمِیعًا قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ﴾[2]، یعنی: (زمین در روز قیامت یکسره در قبضه‌ ی اوست و آسمان‌ها پیچیده به دست او).

 

اما اگر منظورش از نفی مکان، نفی بودن الله تعالی در علو و بلندی است، این نفی صحیح نیست، بلکه به دلیل کتاب و سنت و اجماع سلف و عقل و فطرت، باطل است.

 

از رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ ثابت است که ایشان خطاب به آن جاریه فرمود: (الله کجاست؟، او گفت: در آسمان. پس خطاب به صاحبش فرمود: او را آزاد کن، چرا که مؤمن است)[3].

 

و همه‌ ی کسانی که الله تعالی را به دعا می‌ خوانند با قلب خود به بالا رو می ‌آورند و این همان فطرتی است که الله عزوجل خلق خود را بر آن سرشته و جز کسانی که توسط شیاطین گمراه شده ‌اند کسی از این فطرت منحرف نمی ‌شود. هیچ انسانی که فطرتش سالم است را نمی‌ یابی که هنگام دعای الله عزوجل دلش به راست یا چپ یا پایین روی آورد یا به هیچ سویی مایل نشود، بلکه حتما با قلب خود متوجه بالا می ‌شود)[4].

 

و اگر منظورش این است که الله در همه جا هست به طوری که هیچ مکانی او را محصور نمی ‌کند، این نیز سخنی باطل و بلکه باطل‌ ترین سخن است. علمای کمیسیون دائم فتوا می‌ گویند:

 

(هر که بگوید: الله با نفس و ذات خود در همه جا هست، چنین کسی حلولی و خطاکار و کافر است، و هر که بگوید: الله با علم خود و نه با ذاتش در همه جا هست، سخن او صحیح است)[5].

 

ابن قیم ـ رحمه الله ـ در نونیه‌ ی خود (۲۹۵) چنین می ‌سراید:

و پروردگار بر عرش و کرسی است و آنچه در دل انسان‌ها می ‌گذرد بر وی مخفی نمی ‌ماند

او را در مکان محصور نکنید آنگاه که می‌ گویید: پروردگار ما حقیقتا در همه جا هست

او را با نادانی خود از عرش منزه دانستید و سپس در جای دیگری محصور کردید!

با این سخن که (او نه داخل عالم است و نه خارج آن) وی را معدوم و ناموجود ندانید!

 

همینطور گفتن اینکه: (الله متعال از زمان منزه است) صحیح نیست؛ چرا که این سخن در کلام سلف شناخته شده نیست، و باید از گوینده‌ی آن پرسیده شود که منظورش چیست؟

 

اگر گفت: منظورم این است که الله تعالی قبل هر چیز و بعد از هر چیز بوده و خواهد بود، می ‌گوییم: این معنایی است صحیح و با تو در این باره موافقیم.

 

از جمله دعاهای رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ چنانکه مسلم روایت کرده این بود که: (اللَّهُمَّ أَنْتَ الْأَوَّلُ فَلَیْسَ قَبْلَکَ شَیْءٌ وَأَنْتَ الْآخِرُ فَلَیْسَ بَعْدَکَ شَیْءٌ وَأَنْتَ الظَّاهِرُ فَلَیْسَ فَوْقَکَ شَیْءٌ وَأَنْتَ الْبَاطِنُ فَلَیْسَ دُونَکَ شَیْءٌ). یعنی: (پروردگارا تویی آن اول که قبل از تو چیزی نیست، و تویی آن آخر که پس از تو چیزی نیست، و تویی آن ظاهر که بالاتر از تو چیزی نیست، و تویی آن باطن که نزدیک‌ تر از تو چیزی نیست).

 

شیخ بن باز ـ رحمه الله ـ در این باره می فرماید: (اول و ظاهر، تنها الله سبحانه است و اوست که قبل از هر چیزی و بعد از هر چیز است. و اوست آن ظاهر که بالای همه ‌ی مخلوقات است و پس از آنان باقی می ‌ماند)[6].

 

و اگر بگوید: منظورم نفی صفاتی است که متعلق به زمان است، یعنی صفات فعلیه یا افعالی اختیاری مانند استواء و نزول و خندیدن و خشنودی و خشم و مانند این صفات که به مشیئت و اراده‌ ی الله سبحانه و تعالی مربوط است، که هر وقت و هر گاه بخواهد این کارها را انجام می ‌دهد وهر وقت و هرگاه بخواهد انجام نمی ‌دهد؛ و با نفی این باب ادعا نماید الله از زمان منزه است. در این صورت به او می‌ گوییم: این معنایی است باطل و فاسد و با تو در این مورد موافق نیستیم؛ به دلیل اجماع اهل سنت بر اثبات صفت نزول پروردگار در یک سوم پایان شب، به گونه ‌ای که شایسته‌ ی او سبحانه و تعالی است، چنانکه بر اساس نصوص ثابت شده است، و این اصل را برای همه‌ ی صفات مشابه در این باب، تطبیق می‌ دهند.

 

بر ما مسلمانان شایسته است که دروازه‌ی وسوسه‌ها و شبهات را به روی خود ببندیم، و هنگامی که الله تعالی با اعتقاد صحیح بر ما منت نهاده همه‌ ی مطالعه و پژوهش و یادگیری خود را به کتب اهل سنت و علمای معروف قدیم و معاصر تمرکز کنیم؛ همانند کتاب های شیخ الاسلام ابن تیمیه و ابن قیم و کتاب های شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب و مشایخ دعوت امثال شیخ ابن باز و شیخ ابن عثیمین، و همینطور توصیه می‌کنیم از سلسله کتاب‌های «العقیدة فی ضوء الکتاب والسنة» (عقیده در پرتو کتاب و سنت) اثر شیخ عمر سلیمان الاشقر ـ رحمه الله ـ بهره ببریم.

 

و به یاد داشته باشیم که هر کس از شیطان رجیم به الله متعال پناه ببرد و از او عصمت و محافظت و ثبات بر دین و روش اهل سنت و جماعت را خواستار شود و در پنهان و آشکار تقوای الله را در پیش بگیرد، هرگز شیطان با وسوسه‌ها و تردیدهای خود بر وی مسلط نخواهد شد.

 

منبع: اسلام سؤال و جواب

 


[1] ـ صحیح بخاری و مسلم: (یَقْبِضُ اللَّهُ الْأَرْضَ وَیَطْوِی السَّمَوَاتِ بِیَمِینِهِ ثُمَّ یَقُولُ : أَنَا الْمَلِکُ أَیْنَ مُلُوکُ الْأَرْضِ ؟ ).

[2] ـ زمر: 67.

[3] ـ صحیح مسلم: (أنه قال للجاریة : أین الله ؟ . قالت : فی السماء . قال لمالکها : ( أعتقها فإنها مؤمنة ).

[4] ـ (مجموع فتاوی ورسائل ابن عثیمین: ۱/ ۱۹۶ ـ ۱۹۷).

[5] ـ (فتاوی اللجنة الدائمة ـ المجموعة الأولی: ۲/ ۳۸).

[6] ـ (مجموع فتاوی ابن باز: ۷/ ۲۹۲).

 

 

    منبع: نوار اسلام

 

نصیحت و حکمت

قال سفیان الثوری رحمه الله: «إذ أحببت الرجل فی الله، ثم أحدث فی الإسلام فلم تبغضه علیه فلم تحبه فی الله» الحلیة الأولیاء (7/34) 

امام سفیان ثوری رحمه الله می فرمایند: «هرگاه کسی را بخاطر الله دوست داشتی، سپس آن شخص بدعتی در اسلام ایجاد کرد و تو بخاطر آن بدعتش وی را مبغوض نداری، پس بدان که او را بخاطر خدا دوست نداشته ای».

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.