رکن اول: ایمان به الله سبحانه و تعالی
رکن اول: ایمان به الله سبحانه و تعالی موضوع: ایمان تاریخ انتشار: 2017-04-06 | بازدید: 2529

رکن اول: ایمان به الله سبحانه و تعالی

 

همه می دانیم که عقیده ی اسلامی بر شش رکن تأسیس شده که عبارتند از: ایمان به الله تعالی، ایمان به فرشتگان، ایمان به کتاب های آسمانی، ایمان به پیامبران، ایمان به روز آخرت، ایمان به قضا و قدر و خیر و شر.

 

و این شش رکن همان اصول عقیده ی اسلامی صحیح را تشکیل می دهند که کتاب الله تعالی یعنی قرآن و پیامبر اسلام یعنی رسول الله صلی الله علیه و سلم برای دعوت به آن فرستاده شده اند.

 

همانطور که گفتیم اولین رکن ایمان؛ ایمان به الله سبحانه و تعالی است که در این مقاله به صورت مفصل به آن خواهیم پرداخت.

 

ایمان به الله سبحانه وتعالی یعنی:

1ـ ایمان می‌آوریم به الله ‌تعالی؛ یعنی او تربیت کننده، خالق، مالِک و تدبیرکننده ی  تمام کارهاست.

 

2ـ ایمان می‌ آوریم به الوهیت الله متعال؛ یعنی اوست پروردگار حق و هر خدایی غیر از او باطل است.

 

3- ایمان می ‌آوریم به نام‌ها و صفت‌های باری ‌تعالی؛ یعنی نام‌های نیک و صفت‌های عالی و کامل، مخصوص اوست.

 

4- ایمان می‌آوریم به یکتایی او؛ یعنی اینکه: الله یکتاست (ربوبیت) و در پروردگاری (الوهیت)، نام‌ها و صفت‌ها (اسماء و صفات) هیچ شریکی ندارد.

 

الله تعالی می ‌فرماید: (همان پروردگار آسمان‌ها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد؛ او را پرستش کن و در راه عبادتش شکیبا باش. آیا مثل و مانندی برای او می ‏یابی؟)[1].

 

5ـ ایمان می ‌آوریم به این که: (الله (معبود بر حق است) هیچ معبودی بحق جز او نیست، زنده (و جهان هستی را) نگه دار و مدبر است ، نه چرت او را فرا گیرد و نه خواب، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست کیست که در نزد اوجز به فرمان او شفاعت کند ؟ آنچه در پیش روی آنان و آنچه در پشت سرشان است می داند. و به چیزی از علم او، جز به آنچه بخواهد احاطه نمی یابد، کرسی او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگاهداری آن دو (زمین و آسمان) بر او گران و دشوار نیاید، و او بلند مرتبه و بزرگ است)[2].

 

6- ایمان می‌آوریم به اینکه: (او پروردگاری است که معبودی بِحَق جز او نیست؛ دانای آشکار و نهان است، و او رحمان و رحیم است* او پروردگاری است که معبودی جز او بحق نیست؛ حاکم و مالک اصلی اوست؛ از هر عیب منزه است؛ به کسی ستم نمی ‌کند؛ امنیت‌ بخش است و مراقب [همه چیز]است؛ او قدرتمندی شکست‌ ناپذیر است که با اراده ی نافذِ خود هر امری را اصلاح می‌ کند و شایسته ی  عظمت است؛ الله منزه است از آنچه شریک برای او قرار می ‌دهند* او پروردگاری است خالق، آفریننده‌ ای بی ‌سابقه، و صورتگری بی‌نظیر؛ برای او نام‌های نیک است؛ و آنچه در آسمان‌ها و زمین است تسبیح او می ‌گویند؛ و او عزیز و حکیم است)[3].

 

7- ایمان می‌ آوریم به اینکه: برای اوست مُلک آسمان‌ ها و زمین: (هر چه را بخواهد می‏ آفریند؛ به هر کس اراده کند دختر می‏ بخشد و به هر کس بخواهد پسر؛ یا [اگر بخواهد] پسر و دختر ـ هر دوـ را برای آنان جمع می ‏کند، و هر کس را بخواهد عقیم می ‏گذارد؛ زیرا که او دانا و قادر است)[4].

 

8- ایمان می ‌آوریم به اینکه: (هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست؛ کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آنِ اوست؛ روزی را برای هر کس بخواهد گسترش می ‏دهد یا محدود می ‏سازد؛ او به همه چیز داناست)[5].

 

9- ایمان می‌ آوریم به اینکه: (هیچ جنبنده ‏ای در زمین نیست مگر اینکه روزیِ او بر الله است؛ او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را می ‏داند؛ همه اینها در کتاب آشکاری ثبت است [در لوح محفوظ در کتاب علم الله])[6].

 

10- ایمان می ‌آوریم به اینکه: (کلیدهای غیب، تنها نزد اوست، و جز او کسی آنها را نمی ‏داند. او آنچه را در خشکی و دریاست می ‏داند؛ هیچ برگی [از درختی]نمی ‏افتد، مگر اینکه از آن آگاه است؛ و نه هیچ دانه‏ ای در تاریکی‌های زمین، و هیچ تَر و خشکی نیست مگر اینکه در کتابی آشکار [در کتاب علم الله] ثبت است)[7].

 

11- ایمان می ‌آوریم به اینکه: (آگاهی از زمان قیامت مخصوص الله است، و اوست که باران را نازل می ‏کند، و آنچه را که در رحِم‏ها[ی مادران] است می ‏داند؛و هیچ کس نمی ‏داند فردا چه به دست می ‏آورد، و هیچ کس نمی‏ داند در چه سرزمینی می‏ میرد؛ الله عالم و آگاه است)[8].

 

12- ایمان می‌ آوریم به اینکه: الله تعالی سخن می ‌گوید با هر چیز، درهر زمان و هرگونه که بخواهد: (و الله با موسی [حقیقتاً و بدون واسطه] سخن گفت)[9] .

(و هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت)[10].

 

13- ایمان می‌ آوریم به اینکه: (بگو: اگر دریاها برای [نوشتن] کلمات پروردگارم مرکّب شود، دریاها پایان می ‏گیرد، پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد)[11].

 

14ـ ایمان می‌ آوریم به اینکه: کلمات و سخنان الله عزوجل کامل ‌ترین کلمات و سخنان است؛ صادق در اخبار، عادل در احکام، و نیکو در گفتار؛ چنان ‌که می‌ فرماید: (و کلام پروردگار تو با صدق و عدل به حد تمام رسید)[12].

 

15- ایمان می ‌آوریم که قرآن کریم، کلام الله ‌متعال است؛ در آن از روی حقیقت سخن گفته است، و آن را به سوی جبریل؛ فرو فرستاده؛ سپس جبریل آن را بر قلب رسول الله صلی الله علیه و سلم نازل کرده است؛ چنان ‌که می ‌فرماید: (بگو: روح القُدُس [جبرئیل] آن را از جانب پروردگارت به حق نازل کرده)[13].

 

16- ایمان می‌ آوریم به اینکه: الله بزرگوار، به ذات و صفت خود، بر خلقش برتری دارد؛ چنان ‌که می ‌فرماید: (او (الله تعالی) بالا و بلند مرتبه و با عظمت است)[14]. و می ‌فرماید: (اوست که بر بندگان خود غالب است؛ و اوست حکیم آگاه)[15].

 

17- ایمان می ‌آوریم به اینکه: (پروردگارتان الهی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید؛ سپس بر عرش قرار گرفت و به تدبیرِ کار [جهان] پرداخت)[16].

 

قرار گرفتنِ الله عزوجل بر عرش و قرار گرفتن بر آن با ذات مقدسِ خود، خاص و شایسته ی جلال و عظمت او است و هیچ کس جز الله تعالی چگونگی آن را نمی ‌داند.

 

18- ایمان می‌آوریم به اینکه: الله سبحانه و تعالی بر عرش قرار دارد، و از احوال مخلوقاتش آگاه است، گفتارشان را می ‌شنود، کارهای آنها را می ‌بیند و امور و شئون آنها را تدبیر می ‌کند؛ فقیر را رزق و روزی می‌ دهد، هر کس را بخواهد عزتِ مُلْک و سلطنت می ‌بخشد، از هر که بخواهد می ‌گیرد، و به هر که بخواهد عزت و اقتدار می ‌بخشد، هر که را خواهد خوار و ذلیل می ‌گرداند، هر خیر و نیکی به دست اوست، و تنها او بر هر چیز تواناست. آن ذاتی که چنین مرتبه و مقامی دارد، حقیقتاً با آفریدگانش همراه است؛ با آنکه در حقیقت، بر فرازِ آنان بر عرش خود قرار دارد؛ چنان ‌که می‌ فرماید: (هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست)[17].

 

ما عقیده ی  گروه حلولیه مانند «جَهمیه» را نمی‌ پذیریم که می‌ گویند: «روح از جسمی به جسم دیگرمنتقل شده یا حلول می ‌کند، یا اینکه الله تعالی با خلقش در زمین است»؛ بلکه بر این باوریم که هرکس اینچنین بیندیشد، کافر و گمراه است؛ زیرا خداوند را به عیب‌هایی توصیف کرده است که شایستۀ  او نیست.

 

19- ایمان می ‌آوریم به آنچه رسول الله صلی الله علیه و سلم خبر داده است که الله متعال هر شب، آنگاه که یک‌ سومِ شب باقی مانده باشد، به آسمانِ دنیا فرود می‌ آید و می ‌فرماید: (چه کسی مرا دعا می‌ خواند تا او را اجابت کنم؟ و چه کسی از من خواسته­ ای دارد تا به او عطا نمایم؟ چه کسی از من آمرزش می‌ خواهد تا گناهانش را ببخشایم؟)[18].

 

20- ایمان می‌ آوریم که الله عزوجل در روز قیامت برای جدا کردن حق از باطل (فصل) و حکم کردن بین بندگان می ‌آید؛ چنان‌ که می‌ فرماید: (و چنان نیست که آنها [دنیاطلبان]می ‌پندارند؛ در آن هنگام که زمین سخت در هم کوبیده شود * و الله برای فصل قضاوت بین خلایق بیاید و فرشتگان صف در صف حاضر شوند * و در آن روز، جهنم را حاضر می‌ کنند. [آری] در آن روز انسان پند می ‌گیرد؛ اما این پند گرفتن چه سودی برایش دارد؟)[19].

 

21- ایمان می‌آوریم به اینکه: الله عزوجل: (آنچه را می ‌خواهد، انجام می ‌دهد)[20].

 

22- ایمان می‌آوریم که: الله ‌تعالی دو نوع اراده دارد:

أـ اراده کونی (متعلق به جهانِ هستی): اینکه مراد و خواست او باید واقع گردد و لازم نیست که آن مراد (آن چیزی که طبق اراده ی کونی واقع می‌ گردد) برای او محبوب و دوست داشتنی باشد؛ این نوع اراده را «مشیّت» نیز گوید؛ چنان‌ که می‌ فرماید: (اگر الله می ‏خواست، با هم جنگ نمی ‏کردند؛ ولی پروردگار آنچه را می‏ خواهد؛ انجام می‏ دهد)[21].

 

ب: اراده شرعی (متعلق به اوامر و نواهی): حتمی نیست که مرادِ الله تعالی طبق این اراده واقع گردد؛ ولی مراد پروردگار در اینجا محبوب است؛ چنان ‌که می‌ فرماید: (و الله تعالی می خواهد توبه شما را بپذیرد)[22].

 

23- ایمان می ‌آوریم به اینکه: مراد و خواستِ الله عزوجل ـ چه کونی و چه شرعی‌ـ بر اساس حکمتِ اوست. پس هر چه که الله تعالی اراده ی وقوعش را کرده، و یا شرعاً بندگانش را به آن مکلف نموده باشد، همه  طبق اراده ی اوست؛ خواه به حکمت آن پی ببریم یا عقل و فهم ما از درک دلایلِ آن قاصر باشد؛ چنان ‌که می‌ فرماید: (آیا خداوند بهترین حکم‌کنندگان و داوران نیست؟)[23].

 

24- ایمان می ‌آوریم که: الله سبحانه و تعالی دوستان خود را دوست دارد، و دوستان الله عزوجل او را دوست دارند؛ چنان ‌که می ‌فرماید: (بگو: اگر الله را دوست می ‏دارید، از من پیروی کنید تا الله [نیز] شما را دوست بدارد)[24].

 

25- ایمان می‌ آوریم به اینکه اگر بندگان رفتار و گفتاری را که الله عزوجل امر فرموده انجام دهند، موجب خشنودی باری تعالی است، و اگر آنچه را که نهی فرموده انجام دهند، آن را نمی‌ پسندد؛ چنان‌ که می‌ فرماید: (اگر کفران کنید، الله از شما بی ‏نیاز است و هرگز کفران را برای بندگانش نمی پسندد؛ و اگر شکر او را به جای آورید، آن را برای شما می ‏پسندد)[25].

 

26- ایمان می ‌آوریم به اینکه الله عزوجل از کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند، راضی و خشنود است؛ چنان ‌که می ‌فرماید: (هم الله از آنها خشنود است و [هم] آنها از الله خشنودند؛ و این [مقام والا و پاداش‌های مهم و بی ‌نظیر] برای کسی است که از پروردگارش بترسد)[26].

 

27- ایمان می‌ آوریم به اینکه الله ‌تعالی بر کسانی ‌که سزاوار عِقاب [و عذاب] هستند، مانند کافران و غیر آنها، خشم و غضب می‌ گیرد؛ چنان‌ که می ‌فرماید: (و آنانی ‌که درباره الله بد اندیشند، گردشِ بدِ روزگار بر آنان باد و الله بر آنان خشم گرفته است)[27].

 

28- ایمان می‌ آوریم به اینکه الله تعالی دارای چهره ‌ای آراسته به عظمت و بزرگی و اِنعام و احسان است: (و تنها وجه پروردگار با عظمت و ارجمند تو می‌ ماند و بس)[28].

 

29- ایمان می‌آوریم به اینکه الله عزوجل دارای دو دست گرامی و عظیم است (که مثل و مانند هیچ دستی نیستند و چون بنابر نصوص صحیح و صریح بیان شده­اند، جای تأویل ندارند و نفی این صفات عُلیا را نمی ­کنیم؛ چرا که ایمان بدانها واجب است و از کیفیت آنها سئوالی نمی­ پرسیم؛ چون اصحاب گرامی رسول الله صلی الله علیه و سلم از کیفیت آنها نپرسیده­ اند)، چنان‌ که می‌ فرماید: (بلکه هر دو دست او گشاده است؛ هرگونه بخواهد، می ‏بخشد)[29].

 

و می­فرماید: (آنها الله را آن‌ گونه که شایسته است نشناختند؛ در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه ی اوست و آسمانهای پیچیده در دست اوست؛ الله منزه و بلند مقام است از شریک‌هایی که برای او می‏ پندارند)[30].

 

30- ایمان می ‌آوریم به اینکه برای الله‌ تعالی دو چشم حقیقی است؛ چنان ‌که می ‌فرماید: (و کشتی را با وحی ما و زیر نظر ما بساز)[31]. چنان ‌که رسول‌ الله صلی الله علیه و سلم می ‌فرمایند: (حجاب الله عزوجل نور است، اگر آن را ظاهر و آشکار کند، جلال و عظمت و روشنایی چهره ‌اش [تمامی] آن آفریدگانش را که چشمش به آن برسد؛ می‌ سوزاند)[32].

 

اهل سنّت و جماعت، همگی بر این باورند که چشمان الله متعال دوتاست؛ چنان ‌که رسول الله صلی الله علیه و سلم درباره ی دَجال فرموده: (دجال یک چشم دارد و چشم دیگرش کور است، و الله ‌تعالی چنین نیست)[33].

 

31- ایمان می‌ آوریم به اینکه: (چشم‌ها او را [در دنیا] نمی ‏بینند [لیکن در آخرت مؤمنان او را خواهند دید] و او همه ی چشم‌ها را می ‏بیند؛ و او بخشنده ی [انواع نعمت‌ها، و باخبر از دقایق موجودات،] و آگاه [از همه] چیز است)[34].

 

32- ایمان می‌ آوریم به اینکه مؤمنان در روز قیامت الله را خواهند دید؛ چنان‌ که می ‌فرماید: (در آن روز صورت‌های [اهل سعادت] شاداب و مسرور است*[و با شادابی] به پروردگارش می ‌نگرد)[35].

 

33- ایمان می‌ آوریم به اینکه الله سبحانه و تعالی مثل و مانندی ندارد؛ زیرا صفت‌های او کامل است: (هیچ چیز همانند او نیست، و او شنوا و بیناست)[36].

 

34- ایمان می ‌آوریم به اینکه: (هیچ‌ گاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمی ‏گیرد)[37]؛ زیرا زندگی و قیومیت [تدبیر عالم] الله در بلند ترین درجه کمال است.

 

35- ایمان می ‌آوریم به اینکه الله سبحانه وتعالی به هیچ ‌کس ظلم نمی‌ کند؛ زیرا عادل است، و اینکه از اعمال و کردار بندگانش غافل نیست؛ زیرا او کاملاً آگاه و مراقب آفریدگانش است.

 

36ـ ایمان می ‌آوریم به اینکه الله تعالی، از آنچه در آسمان‌ها و زمین است، عاجز و ناتوان نیست؛ زیرا او در علم و قدرت خود کامل است: (فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‏گوید: "موجود باش" آن نیز بی‏درنگ موجود می‏شود)[38]، و اینکه هیچ خستگی و سختی بر او وارد نمی ‌شود؛ چرا که توانش کامل است؛ چنان ‌که می ‌فرماید: (ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را در میان آنهاست، در شش روز آفریدیم، و هیچ ‌گونه رنج و سختی به ما نرسید [با این حال چگونه زنده‏کردن مردگان برای ما مشکل است؟])[39].

 

37- ایمان می‌آوریم به صحیح بودن نام‌ها و صفت‌های الله ‌تعالی که خودش برای خود ثابت کرده و رسول الله صلی الله علیه و سلم برای او اثبات و تصدیق کرده است؛ اما از دو امرِ نادرست به شدت دوری، و آن را انکار می ‌کنیم:

 

اول: همانندی و تشبیه، یعنی [شباهت دادن و مانند کردن] اینکه کسی با قلب یا زبان خود بگوید که صفت‌های الله عزوجل همانند صفت‌های مخلوقات است.

 

دوم: کیفیت: یعنی چگونگیِ چیزی، اینکه با قلب یا زبان خود بگوید صفت‌های الله تبارک و تعالی چنین و چنان است.

 

38- ایمان می‌ آوریم به نفی آنچه الله سبحانه وتعالی از خود نفی کرده، یا رسول‌ الله صلی الله علیه و سلم انکار کرده و از پروردگار دور دانسته‌ است، و اینکه آن نفی و دوری، شامل اثباتِ کمال ضد آن [صفت‌های نفی شده برای پروردگار است]، و آنچه الله تعالی و رسولش صلی الله علیه و سلم در آن سکوت کرده‌اند، ما نیز درباره ی آن خاموش و ساکت می ‌مانیم.

 

39- بر این باور و عقیده‌ ایم که پیروی از این راه و روش، بر ما واجب است و باید آن را بپذیریم؛ زیرا آنچه را الله تعالی ثابت کرده، یا آن را از خود نفی کرده، خبری است که از سوی خود بر ما وحی نموده است، و الله سبحانه و ‌تعالی درباره ی خود، از هر کسی داناتر و آگاه ‌تر است. کیست که در گفتارش از پروردگار راستگو تر است؟ و کیست که نیکوتر از الله عزوجل سخن گوید؟ و بندگانش به علم او نمی توانند برسند.

 

آنچه رسول الله صلی الله علیه و سلم برای الله عزوجل ثابت کرده و یا از او نفی نموده، خبری است که درباره ی پروردگارگفته و خبر داده است؛ او از هر بنده ‌ای به پروردگار یکتا عالم‌ تر، دانا تر وآگاه ‌تر است، و او خیر خواه‌ ترین مردم و راستگوترین و شیواسخن ‌ترینِ انسانهاست.

 

در کلام الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه و سلم دانش کامل و صدق و راستی است و هیچ عذری در رد کردن یا شک کردن در آن نیست.

 

منبع: برگرفته از کتاب: عقیده ی اهل سنت و جماعت، تألیف: شیخ محمد بن صالح العثیمین رحمه الله، با اندکی تصرف.

 

 

 

 

 


[1] ـ مریم:65: (رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ ۚ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا).

[2] ـ بقره: 225: (اللَّـهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚلَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ).

[3] ـ الحشر:22-24: (هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ * هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚسُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ * هُوَ اللَّـهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَیٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖوَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ).

[4] ـ شوری:49-50: (لِلَّـهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ الذُّکُورَ * أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَإِنَاثًا ۖ وَیَجْعَلُ مَنْ یَشَاءُ عَقِیمًا ۚ إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ ).

[5] ـ شوری:11-12: (لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ۖ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ *  لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ ۚ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ).

[6] ـ هود:6: (وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللَّـهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ).

[7] ـ انعام:59: (وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ ).

[8] ـ لقمان:34: (إِنَّ اللَّـهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْأَرْحَامِ ۖ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَاذَا تَکْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ).

[9] ـ نساء:164: (وَکَلَّمَ اللَّـهُ مُوسَیٰ تَکْلِیمًا).

[10] ـ اعراف: 143: (وَلَمَّا جَاءَ مُوسَیٰ لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ).

[11] ـ کهف:109: (قُلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا).

[12] ـ انعام:115: (وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).

[13] ـ نحل:102: ( قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا وَهُدًی وَبُشْرَیٰ لِلْمُسْلِمِینَ).

[14] ـ بقره:255: (وَهُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡعَظِیمُ).

[15] ـ انعام:18: (وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۚ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ ).

[16] ـ یونس:3: (إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّـهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَیٰ عَلَی الْعَرْشِ ۖ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ).

[17] ـ شوری: 11: (لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ۖ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ ).

[18] ـ متفق علیه: (من یدعونی فأستجیب له، من یسألنی فأعطیه، من یستغفرنی فأغفر له).

 

[19] ـ الفجر: 21-23: (کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا * وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا * وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ۚ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّیٰ لَهُ الذِّکْرَیٰ ).

[20] ـ بروج:16: (فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ).

[21] ـ بقره:253: (وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰکِنَّ اللَّـهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ).

[22] ـ نساء:27: (وَاللَّـهُ یُرِیدُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ ).

[23] ـ تین:8: (أَلَیْسَ اللَّـهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ).

[24] ـ آل عمران:31: (قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّـهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ).

[25] ـ زمر:7: (إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ ۖ وَلَا یَرْضَیٰ لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ ۖ وَإِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ).

[26] ـ بینة:8: (رَضِیَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ).

[27] ـ فتح:6: (الظَّانِّینَ بِاللَّـهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّـهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِیرًا).

[28] ـ الرحمن:27: (وَیَبْقَیٰ وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ).

[29] ـ مائده:64: (بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ).

[30] ـ زمر:67: (وَمَا قَدَرُوا اللَّـهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِیعًا قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَیٰ عَمَّا یُشْرِکُونَ ).

[31] ـ هود:37: (وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا).

[32] ـ سنن الدارمی: (حجابه النور لو کشفه لأحرقت سبحات وجهه ما انتهی إلیه بصره من خلقه).

[33] ـ متفق علیه: (إنَّه أعور، وإنَّ ربکم لیس بأعور).

[34] ـ انعام:103: (لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ).

[35] ـ قیامت:22-23: (وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ * إِلَیٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ).

[36] ـ شوری:11: (لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ۖ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ).

[37] ـ بقره:225: (لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ).

[38] ـ یس:82: (إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ).

[39] ـ ق:38: (وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ).

 

 

    منبع: نوار اسلام

 

نصیحت و حکمت

أنس بن مالک رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت می‏‏کند که فرمودند: «ثَلاَثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَجَدَ حَلاَوَةَ الإِیمَانِ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَأَنْ یُحِبَّ الْمَرْءَ لاَ یُحِبُّهُ إِلاَّ لِلَّهِ، وَأَنْ یَکْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الْکُفْرِ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ». بخاری (16) ومسلم (43).

یعنی: «کسی که این سه خصلت را داشته باشد، شیرینی ایمان را می‏‏چشد، یکی اینکه: خدا و رسولش را از همه بیشتر دوست داشته باشد، دوم اینکه: محبتش با هر کس، بخاطر خوشنودی خدا باشد. سوم اینکه: برگشتن به سوی کفر، برایش مانند رفتن در آتش، ناگوار باشد».

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.