اسباب تکفیر کردن ابن سینا
اسباب تکفیر کردن ابن سینا موضوع: تکفیر تاریخ انتشار: 2017-07-01 | بازدید: 1047

اسباب تکفیر کردن ابن سینا

ابن سینا که اسم کاملش ابو علی الحسین بن عبد الله بن الحسن بن علی بن سینا البلخی سپس بخاری است صاحب کتب زیادی در پزشکی و فلسفه و منطق بوده است. وی در سال 370 هجری به دنیا آمد و در سال 428هجری وفات کرد.

ابن سینا از فرقه ی قرامطه ی باطنیه بود که مقاله های کفری مشهوری را تألیف کرده بود. به همین دلیل علمای بسیاری وی را کافر می دانند. اما حکایت شده که وی قبل از مرگش توبه کرده. و الله تعالی از هر کسی عالم تر است که وی بر اساس چه عقیده ای مرده است.

امام ابن قیم رحمه الله درباره ی وی می فرماید: (ابن سینا همانطور که خودش گفته: من و پدرم از اهل دعوت حاکم هستم. "یعنی: حاکم به امر الله عبیدی که بر مصر حکومت می کرد".

پس وی از قرامطه ی باطنی بود؛همان کسانی که به مبدأ، معاد، الله سبحانه و تعالی و رسولش ایمان نداشتند)[1].

و همچنین ابن قیم رحمه الله وی را به ملحد بلکه به رأس ملحدها توصیف کرده بود[2].

و ابن حجر رحمه الله می فرماید: (ابن ابی الحموی فقیه شافعی صاحب شرح الوسیط در کتاب الملل و النحل فرموده: هیچ کس از فلاسفه ی اسلام قویم تر از ابی نصر فارابی و ابی علی ابن سینا نبود و در بین این دو هم ابن سینا بهتر و عالم تر از فارابی بود.

وی در ادامه می گوید: و همه ی علماء متفق اند که ابن سینا معاد جسمانی را انکار اما معاد نفسانی را انکار نمی کرد.

و نقل شده که گفت: الله تعالی علم کلی را می داند نه علم جزئیات.

در نتیجه علمای عصرش و بعد از آن از او قطع رابطه کردند در نتیجه او و فارابی را به خاطر اعتقاداتش در این مسائل تکفیر کردند؛ زیرا اعتقادات آنان بر خلاف عقیده ی مسلمین بود)[3].

و از جمله علمایی که وی را تکفیر کرد ابو حامد غزالی است که در کتاب (المنقذ من الضلال) به این موضوع اشاره کرده است.

اما در باره ی توبه اش ابن خلکان رحمه الله می فرماید: (بعد از اینکه بسیار ضعیف شده بود و نیرویش را از دست داده بود؛ درمان را کنار گذاشت و می گفت: مدبر بدن من از تدبیرش عاجز شده پس معالجه هیچ فایده ای ندارد.

پس از آن غسل کرد و توبه نمود و از اموالی که داشت به فقرا صدقه داد. و حق مظلومانی را که می شناخت برگرداند و برده هایش را آزاد کرد و هر سه روز قرآن را ختم می کرد و بعد از آن وفات نمود)[4].

و ابن کثیر رحمه الله می فرماید: (گفت شده که در هنگام مرگ ابن سینا توبه کرده و الله سبحانه و تعالی آگاه تر است)[5].

بنا بر آنچه علماء گفته اند واجب این است که از الحاد و کفریات وی بریء باشیم و از بدعت ها و گمراهی هایش برحذر داریم.

اما در مورد توبه اش امیدواریم که چنین چیزی برایش حاصل شده باشد.

مترجم: ام محمد

منبع: islamqa.info

 

 

[1] ـ إغاثة اللهفان: (2/ 1031).

[2] ـ مراجعه شود به: الصواعق المرسلة (3/1105).

[3] ـ لسان المیزان (2/ 293)

 

[4] ـ وفیات الأعیان (2/ 160).

[5] ـ البدایة والنهایة (15/ 668).

 

 

    منبع: نوار اسلام

 

نصیحت و حکمت

قال أَیُّوبُ السَّخْتِیَانِیُّ رحمه الله: «مَنْ أَحَبَّ أَبَا بَکْرٍ الصِّدِّیقَ فَقَدْ أَقَامَ الدِّینَ، وَمَنْ أَحَبَّ عُمَرَ فَقَدْ أَوْضَحَ السَّبِیلَ، وَمَنْ أَحَبَّ عُثْمَانَ فَقَدِ اسْتَنَارَ بِنُورِ الدِّینِ، وَمَنْ أَحَبَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالعُرْوَةَ الْوُثْقَی، وَمَنْ قَالَ الْحُسْنَی فِی أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَدْ بَرِئَ مِنَ النِّفَاقِ».

رواه اللالکائی فی " شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة " (7/1316).

ایوب سختیانی رحمه الله فرمودند: «هرکس ابوبکر صدیق را دوست بدارد، براستی که دین را برپا داشته، و هرکس عمر را دوست بدارد، براستی که روشن ترین راه (را یافته است)، و هرکس عثمان را دوست بدارد، براستی که به نور دین منور گشته، و هرکس علی ابن ابطالب را دوست بدارد، براستی که به دستاویزی‌ محکم‌ و استوار چنگ‌ زده‌ است، و هرکس در باره اصحاب محمد صلی الله علیه وسلم نیکو بگوید و گمان نیک داشته باشد، براستی که از نفاق بریء است».

 

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.