آیا قضا و قدر با هم فرق دارند؟
برخی از علما بر این باور هستند که قضا و قدر مترادف یکدیگرند.
و این موافق سخن برخی از علمای لغت است که قدر را به قضا تفسیر کرده اند.
مثلا در (قاموس المحیط) تألیف فیروزآبادی آمده است: (قدر: یعنی قضا و حکم)[1].
و از شیخ ابن باز ـ رحمه الله ـ پرسیده شد: قضا و قدر چه تفاوتی با هم دارند؟
ایشان گفتند: (قضا و قدر یک چیز است، چیزی که الله پیش تر قضا نموده و تقدیر کرده است، به این چیز قضا گفته می شود و قدر هم گفته می شود)[2].
اما گروهی دیگر از علما بر تفریق بین این دو هستند.
طوریکه برخی گفته اند: قضا سابق بر قدر است. به این معنی که قضاء یعنی آنچه الله تعالی ازل دانسته و به آن حکم نموده و قدر یعنی وجود مخلوقاتِ موافق این علم و حکم.
حافظ ابن حجر رحمه الله می فرماید: (علما گفته اند: قضاء یعنی حکم کلی اجمالی در ازل، و قدر جزئیات این حکم و تفاصیل آن است)[3].
و در جای دیگر می فرماید: (قضاء یعنی حکم به کلیات بر سبیل اجمال در ازل، و قدر حکم به وقوع جزئیاتِ این کلیات است بر سبیل تفصیل)[4].
راغب اصفهانی می فرماید: (قضای الله تعالی خاص تر از قدر است، زیرا آن فصل و جدایی بین دو تقدیر است، بنابراین قدر همان تقدیر است و قضاء همان فصل و قطع است. و برخی از علما گفته اند که قدر به منزله ی چیزی است که برای پیمانه آماده شده و قضا به منزله ی پیمانه است و این سخن الله متعال شاهد بر آن است که: (و [این] دستوری قطعی بود)[5].
و آنجا که می فرماید: (این [امر] همواره بر پروردگارت حکمی قطعی است)[6].
و می فرماید: (و کار یکسره شود)[7] یعنی قطعی و تمام شود، یعنی دیگر رخ داده و نمی توان جلوی آن را گرفت)[8].
گروهی دیگر از علما این رای را برگزیدهاند که این دو کلمه اگر جدا از هم بیایند یک معنی دارند و اگر در یک جمله با هم بیایند هر یک معنای متفاوتی خواهند داشت.
شیخ ابن عثیمین رحمه الله می فرماید: (قدر در لغت به معنای تقدیر (اندازه گیری) است. الله متعال می فرماید: (ماییم که هر چیزی را به اندازه آفریدهایم)[9]. و می فرماید: (پس [چگونگیِ نوزاد را] تعیین نمودیم و چه نیک تواناییم)[10]. اما قضاء در لغت به معنای حکم است. برای همین می گوییم: قضاء و قدر اگر همراه با یکدیگر بیایند یک معنا ندارند و اگر جدا از هم بیایند مترادفند.
اگر گفته شد: این قَدَر الله است، در این حالت قضا را شامل می شود ولی اگر هر دو با هم بیایند هر یک معنای مختلفی دارد:
ـ تقدیر: یعنی آنچه پروردگار در ازل دربارهی خلق خود مقدر نموده.
ـ و قضاء یعنی: آنچه الله سبحانه و تعالی در خلق خود حکم نموده، از جمله ایجاد یا عدم یا تغییر. بر این اساس تقدیر پیش تر است.
حال اگر کسی بگوید: هرگاه بگوییم در صورت یکجا آمدن این دو، قضا یعنی آنچه الله سبحانه و تعالی در مورد خلق خود از جمله ایجاد یا اعدام یا تغییر حکم نموده، و قدر پیش تر از آن است. این سخن با کلام الله متعال متعارض است که می فرماید: (و همه چیز را آفرید و آنگونه که در خور آن است تقدیر نمود)[11]. زیرا بر اساس ظاهر این آیه، تقدیر پس از خلقت بوده است.
پاسخ این اشکال بر دو وجه است:
ـ یا آنکه بگوییم این از باب ترتیب ذکری است نه معنوی (یعنی معنای ترتیب نمی دهد) و بلکه برای تناسب پایان آیات خلق را قبل از تقدیر آورده است.
مگر نمی دانید که موسی از هارون بهتر است، اما در سوره ی طه هنگام سخن درباره ی ساحران هارون را پیش از موسی ذکر کرده و می فرماید: (پس ساحران به سجده افتادند [و] گفتند: ایمان آوردیم به پروردگار هارون و موسی)[12]. که این برای تناسبِ پایان آیات است و معنی اش این نیست که متأخر از نظر لفظ در رتبه نیز متأخر باشد.
ـ یا می گوییم: تقدیر در اینجا به معنای یکنواختی است؛ یعنی: او را به اندازه ی معین آفرید، مانند این سخن الله متعال که می فرماید: (آنکه آفرید و هماهنگ [خلق] نمود)[13]. که اینجا (تقدیر) به معنای هماهنگی است.
این معنای دوم [از نظر صحت] نزدیک تر از معنای نخست است، زیرا کاملا مطابق این سخن الله متعال است که فرموده است: ﴿الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّی﴾ بنابراین اشکالی در آن نیست)[14].
اما این مساله ی چندان مهمی نیست و فایده ی زیادی از آن حاصل نمی شود و هیچ اعتقاد و عملی به آن وابسته نیست. نهایت این مساله اختلاف در تعریف است و دلیلی از کتاب و سنت وجود ندارد که به صورت قطعی این بحث را روشن کند. مساله ی مهم، ایمان به این رکن بزرگ از ارکان ایمان و باور داشتنِ آن است.
امام خطابی ـ رحمه الله ـ پس از ذکر آنکه قدر همان تقدیر سابق است و قضا همان خلق است، می فرماید: (برآورد سخن در این باب ـ یعنی قضا و قدر ـ این است که این دو مساله از یکدیگر جدا نیستند، زیرا یکی از آنها به منزله ی اساس و دیگری در منزله ی بنا است، بنابراین هر که قصد جدا سازی این دو را داشته باشد ویرانی این بنا را هدف گرفته است)[15].
از شیخ عبدالعزیز آل شیخ پرسیده شد: قضا و قدر چه تفاوتی با هم دارند؟
ایشان چنین پاسخ داد: (برخی از علما قضاء و قدر را یکی دانسته و گفته اند: قضا همان قدر است و قدر همان قضاء است، و برخی تفاوتی را ذکر کرده و گفته اند: قدر عام تر است و قضاء خاص تر، بنابراین قدر عام است و قضاء نیز جزئی از آن. اما ایمان به همه ی اینها واجب است، یعنی هرچه الله تعالی تقدیر نمود و قضا کرد باید به آن ایمان داشت و تصدیقش نمود...)[16].
منبع: https://islamqa.info/fa
[1] ـ (ص:591).
[2] ـ سایت شیخ بن باز: http://www.binbaz.org.sa/noor/1480
[3] ـ فتح الباری (۱۱/ ۴۷۷).
[4] ـ فتح الباری: (۱۱/ ۱۴۹).
[5] ـ مریم:21: ﴿وَکَانَ أَمْرًا مَّقْضِیًّا﴾.
[6] ـ مریم:71: ﴿ کَانَ عَلَی رَبِّکَ حَتْمًا مَقْضِیًّا ).
[7] ـ بقره:210: ﴿وَقُضِیَ الأَمْرُ﴾.
[8] ـ المفردات: (ص:675).
[9] ـ قمر:49: ﴿إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ﴾.
[10] ـ مرسلات:23: ﴿فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ﴾.
[11] ـ فرقان:2: ﴿وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا﴾.
[12] ـ طه:70: ﴿فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَی﴾.
[13] ـ اعلی:2: ﴿الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّی﴾.
[14] ـ شرح العقیدة الواسطیة: (۲/ ۱۸۹).
[15] ـ معالم السنن: (۲/ ۳۲۳).
[16] ـ القضاء والقدر فی ضوء الکتاب والسنة: (ص:۴۴).
منبع: https://islamqa.info/fa