عصمت
عصمت موضوع: پاسخ به شبهات تاریخ انتشار: 2017-09-04 | بازدید: 1042

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عصمت امامان از دیدگاه شیعیان اثناعشری

شیعیان اثناعشری ادعا می‌کنند کسانی که آن‌ها عقیده به امامتشان دارند معصوم نیز هستند یعنی از هرگناه و خطا و اشتباه و فراموشی پاکند.

محمد رضا المظفر از علمای معاصر شیعه اثناعشری می‌نویسد:

«ما عقیده داریم که امام مانند پیامبر است و الزاما از هرگونه سهو و خطا و فراموشی نیز پاک می‌باشد»[1].

این ادعا از دو حالت خالی نیست، یا راست است یا دروغ، برای اینکه راست و دروغ بودن این ادعا مشخص شود باید زندگی عملی این افراد را با دقت مطالعه کنیم، از امیر المؤمنین علی بن ابی طالب رضی الله عنه شروع می‌کنیم و خیلی کوتاه و خلاصه مرور می‌کنیم:

زندگی علی امامت را نقض می‌کند

هنگامی که پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم وفات کردند و صحابه (و طبعا عموم مردم) ابوبکر صدیق رضی الله عنه را به خلافت برگزیدند، و علی رضی الله عنه نیز در بین مردم و در کل این جریانات وجود داشت موضع علی در قبال آنچه که پیش آمد چه بود؟ اقدامات و عملکرد علی رضی الله عنه را بر می‌شماریم:

* با ابوبکر رضی الله عنه بیعت کرد.

*تا وقتی ابوبکر رضی الله عنه زنده بود پشت سر ایشان نماز خواند.

*طبق ادعای امامی‌ها خلافت ابوبکر رضی الله عنه نادرست، جنگ با مرتدین به رهبری ابوبکر رضی الله عنه نادرست، و کنیزهایی که از این جنگ‌ها بدست آمده بود غیر شرعی بوده است! اما علی رضی الله عنه بر خلاف این ادعاها از آن کنیزها همسری انتخاب کرد یعنی حنفیه از قبیله بنی حنیفه که از او فرزندی بنام محمد معروف به محمد بن حنفیه متولد شد.

*(چنانکه در نامه ششم نهج البلاغه ملاحظه شد) علی رضی الله عنه بیعت با خلفای سه گانه را درست می‌دانست.

* علی رضی الله عنه با عمر رضی الله عنه نیز بیعت کرد و تا زمانیکه ایشان زنده بود پشت سرش نماز خواند.

* (چنانکه در نهج البلاغه آمده) علی رضی الله عنه از ترس اینکه مبادا به ایشان آسیبی برسد به عمر فاروق رضی الله عنه توصیه کرد که شخصا به جنگ رومیان و ایرانیان نرود.

* چنانکه در کتب شیعه و سنی آمده علی رضی الله عنه سه تن از فرزندانش را به نام‌های ابوبکر و عمر و عثمانش نامگذاری کرد.

* چنانکه در کتب شیعه آمده دخترش ام کلثوم را به ازدواج عمر فاروق رضی الله عنه در آورد.

*به شرکت در شورای شش نفره‌ای که عمر فاروق برای انتخاب خلیفه آن را پیشنهاد نمود راضی شد و عملا شرکت کرد.

* علی رضی الله عنه با عثمان ذی النورین خلیفه سوم نیز بیعت کرد و تا زمانیکه ایشان زنده بود پشت سرش نماز خواند.

 این ده مورد بارزترین نمونه‌های عملکرد علی رضی الله عنه مشتمل بر گفتار و کردار ایشان است، اگر ایشان معصوم بوده پس تمام این اعمال امام معصوم درست است، و اگر این اعمال نادرست باشد پس ادعای امامت باطل است، زیرا معصوم کار اشتباه انجام نمی‌دهد و سخن اشتباه نمی‌گوید، خصوصا اگر کفر یا تأیید کفر باشد، و اگر این اعمال اشتباه باشد پس علی امام نبوده است، زیرا به ادعای شما امام از ارتکاب هرگونه خطا و اشتباه معصوم است!

زیرا انکار امامت، یا آن را به غیر اهل آن سپردن از دیدگاه تمام شیعیان اثناعشری کفر است و علی رضی الله عنه با این اعمال نعوذ بالله گویا به کفر راضی می‌شود!

آنچه که ملاحظه فرمودید یعنی مجموعه رفتارهای علی رضی الله عنه ثابت می‌کند که ایشان خودش را از طرف خداوند امام نمی‌دانست، بلکه امامت را از اختیارات شورا می‌دانست بنابراین آنچه که ایشان انجام داده (طی25 سال خلافت خلفای سه گانه رضی الله عنهم) کاملا درست و طبیعی بوده است، و ایشان خیلی شجاعتر و مؤمن‌تر از آن بوده که خودش را از یک طرف امام بداند اما در عین حال از اعلان امامتش عاجز بماند، یا کارهای نادرست مخالفینش را تأیید کند و بر خلاف میل و عقیده باطنی‌اش با آنان بیعت کند و پشت سر آنان نماز بخواند، و فرزندانش را به نام آنان بنامد، و فقط بخاطر نجات خودش به عقیده شیعیان اثناعشری نعوذ بالله بیست و پنج سال کفر و نظام حاکم کفار را ببیند و در زیر پرچم آن زندگی کند!!

کسی که کمترین آشنایی با دین و علم شرعی دارد نمی‌تواند چنین کاری بکند چه رسد به کسی که از جانب خدا به امامت تعیین شده باشد و به ادعای شما اصلا هدف امامتش بر پایی دین و جانشینی پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم باشد!! و در واقع ایشان از بهترین صحابه و یکی از بهترین قهرمانان میدان‌های جنگ باشد.

آری! علی بن ابی طالب رضی الله عنه در کنار سایر صحابه بزرگوارش برای سربلندی اسلام و به اهتزاز در آمدن پرچم توحید، و دفاع از مقدسات اسلامی در راه خدا آنقدر جهاد کردند که مردم گروه گروه به دین الله داخل شدند، اما چطور ممکن است که به ادعای شیعیان اثناعشری وقتی بنیان اسلام رو به خرابی می‌رود، ایشان نه تنها تماشاچی این خرابی باشد که حتی در خراب کردن بنیان اسلام و بلکه کندن ریشه اسلام - زیرا که امامت مهمترین اصل دین اسلام است نعوذ بالله - با دشمنان اسلام همکاری کند و با آنان بیعت نماید و حتی همکار و مشاور آنان قرار گیرد!!

کنارهگیری حسنس از امامت

وانگهی حسن بن علی بن ابی طالب رضی الله عنهما که امام دوم شما شیعیان اثناعشری است از امامت دست می‌کشد! و با وجود اینکه ده‌ها هزار مرد جنگی و هوادار در اختیار دارد زمام امور را به دست رقیب خودش معاویه رضی الله عنه می‌سپارد. اگر ایشان معصوم بوده و امامت را به معاویه رضی الله عنه سپرده، و به این امر راضی شده، که به ادعای شما نعوذ بالله یک کافر بر امت حکمرانی کند! این کردار خود عصمت و امامت را نقض می‌کند. واگر معصوم نبوده و این کار را کرده پس امام نیست زیرا که عصمت از شروط امامت است.

پذیرش ولی عهدی مأمون توسط امام هشتم

امام هشتم شما علی بن موسی الرضا چگونه می‌پذیرد که ولی عهد مأمون باشد؟! روشن است که ولی عهدی و نیابت یک غاصب خلافت را پذیرفتن، اعتراف به مشروعیت اوست، و به عقیده شما به غاصب امامت، مشروعیت بخشیدن کفر است!! اگر امام هشتم شما معصوم بوده پس کردار ایشان دلیل بر صحت خلافت مأمون است! و این خود نقض امامت است! و اگر معصوم نیوده پس امام نیست زیرا عصمت در مذهب شما از شروط امامت است، و روشن است که اگر امامت یکی از امامان شما مختل شود تئوری امامت به طور کلی مختل می‌گردد.

این‌ها نمونه‌های کوتاه وگذرایی بود که خواستیم موضوع را روشن کنیم و إلا تعارضات و تناقضات در مذهب شیعه اثناعشری آنقدر فراوان است که در شمارش نمی‌گنجد، و انسان عاقل نباید اختیار خودش را به کسی بسپارد که او را از پیروی حق محروم کند، زیرا که زندگی کوتاه است، و روز حساب و روبرو شدن با خداوند نزدیک، و بهشت و جهنم قطعی و حتمی است. از خداوند می‌خواهیم که حق را به رنگ حق و باطل را به رنگ باطل به ما بنمایاند، و توفیق پیروی از حق و اجتناب از باطل را به ما عنایت فرماید. آمین.

 

 

 

برگرفته از کتاب: گفتگوی عقلانی با شیعیان

نوشته: پرفسور احمد سعد حمدان الغامدی

مترجم: یوسف صداقت

 

[1]- عقاید الإمامیه ص104.

 

 

    منبع: برگرفته از کتاب: گفتگوی عقلانی با شیعیان

 

نصیحت و حکمت

قال أبو سلیمان الدارانی رحمه الله : «اختلفوا علینا فی الزهد بالعراق ؛ فمنهم من قال: الزهد فی ترک لقاء الناس ، ومنهم من قال: فی ترک الشهوات ومنهم من قال : فی ترک الشبع، وکل منهم قریب بعضه من بعض ، قال: وأنا أذهب إلی أن الزهد فی ترک ما یشغلک عن الله عز وجل». "جامع العلوم والحکم " (ص : 310).

ابو سلیمان دارانی رحمه الله فرمود: «علمای عراق درباره تعریف زُهد اختلاف کرده اند: بعضی گفته اند: زهد با ترک مردم (و دنیا) حاصل می شود، و بعضی گفته اند: زهد با ترک شهوات بدست می آید، و بعضی دیگر گفته اند: زهد در ترک سیر شدن از غذا است، و هرکدام از این معانی به هم نزدیکند، و بنظر من زهد یعنی ترک هرآنچیزی که تو را از خداوند عزوجل غافل می کند».

 

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.