آداب نصیحت
آداب نصیحت موضوع: امر به معروف و نهی از منکر تاریخ انتشار: 2018-10-18 | بازدید: 5470

بسم الله الرحمن الرحیم

آداب نصیحت

نصیحت از جمله نشانه‌ های بارز برادری اسلامی و از کمال ایمان و تمامِ احسان است؛ چرا که ایمان مسلمان کامل نمی ‌شود مگر هنگامی که آنچه را برای خود می ‌پسندد برای برادرش نیز بخواهد و برای برادرش همان چیزی را بد بداند که برای خودش بد می ‌داند و این انگیزه ی نصیحت است.

از جریر بن عبدالله رضی الله عنه روایت شده که فرمود: "با رسول الله صلی الله علیه وسلم بر اقامه ی نماز و دادن زکات و نصیحت برای هر مسلمان بیعت کردم"[1].

و از تمیم داری رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: "دین نصیحت است. گفتیم برای چه کسی؟ فرمودند: برای الله و برای کتابش و برای پیامبرش و برای امامان مسلمان و عموم مردم"[2].

ابن اثیر رحمه الله می فرماید:

"نصیحت عموم مسلمانان به معنای راهنمایی آنان به سوی مصلحت‌ های آنان است"[3].

نصیحت آدابی کلی دارد که باید شخص نصیحتگر دلسوز، آنها را رعایت نماید، از جمله:

1- انگیزه ‌اش خواستار خیر برای برادر مسلمانش باشد و شر و بدی را برایش نخواهد.

ابن رجب رحمه الله می فرماید: "اما درباره نصیحت برای مسلمانان: باید همان چیزی را برایشان دوست داشته باشد که برای خود دوست دارد و همان چیزی را برای آنان بد بدارد که برای خود بد می ‌دارد و برایشان دلسوزی کند و نسبت به کوچک آنان مهربان و نسبت به بزرگشان احترام نگه دارد. بخاطر غمشان غمگین شود و بخاطر شادی ‌شان شاد شود اگرچه این برای دنیایش زیان داشته باشد، مانند کم کردن نرخ و قیمت برای آنها و اگرچه باعث از دست رفتن سود در تجارتش شود و همینطور [اجتناب از] هرچیزی که به طور کلی باعث زیانشان شود. و آنچه را به صلاح آنهاست و باعث الفت آنان می ‌شود و مداومت نعمت‌ هایشان و پیروزی‌ شان بر دشمنان و دور شدن هرگونه آزار و بدی از آنان را دوست بدارد. ابن الصلاح می ‌فرماید: نصیحت کلمه‌ ای است جامع که دربرگیرنده ی تلاش نصیحت کننده برای نصیحت شونده برای اراده و انجام همه ی انواع خیر است"[4].

2- اینکه در نصیحتش مخلص باشد و هدفش خشنودی الله باشد نه اظهار فضل و برتری جویی بر برادرش.

3- اینکه نصیحت خالی از فریب و خیانت باشد. شیخ ابن باز رحمه الله می‌ فرماید: "نصیحت یعنی اخلاص در یک چیز و خالی بودن آن از فریب و خیانت. مسلمان به سبب بزرگداشت ولایت برادرش و محبتش در حق او، وی را به سمت هر آنچه به سود اوست راهنمایی می ‌کند و آن را خالصانه و بدون هیچ شائبه و غل و غش می‌ بیند. و از همین روی است سخن عرب که می‌ گویند: طلایی ناصح، یعنی بدون فریب [و ناخالصی]. و می ‌گویند: عسل ناصح یعنی خالی از فریب – ناخالصی - و موم"[5].

4- قصدش از نصیحت عیب‌جویی و سرزنش نباشد. حافظ ابن رجب رحمه الله رساله ‌ای خاص در این باره دارد به نام «الفرق بین النصیحة والتعییر» یعنی فرق بین نصیحت و عیب جویی

5- این نصیحت با روحیه ی برادرانه و از روی مودت باشد نه از روی خشونت و شدت، الله تعالی  می‌ فرماید: {با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت ده و با آنان با روشی که نیکوتر است مجادله نمای}[6].

6- اینکه از روی علم و روشنگری و حجت باشد. علامه سعدی رحمه الله می فرماید: "از حکمت است که دعوت بر اساس علم باشد نه جهل و با آغاز از موارد مهم‌تر و سپس مهم‌ و از مواردی باشد که به ذهن و فهم نزدیک‌تر و پذیرش آن کاملتر و از روی نرمش و مهربانی باشد. پس اگر از روی حکمت پذیرفت [چه بهتر] وگرنه به دعوت از روی موعظه ی حسنه که امر و نهی همراه با ترغیب و ترهیب است منتقل می ‌شود. پس اگر شخص مقابل فکر می ‌کند آنچه می‌ گوید حق است یا دعوتگر بر باطل است با او به جدال می پردازد بر اساس روشی که بهتر است و آن روش‌هایی است که پذیرش آن از نظر عقل و نقل امکانِ بیشتری دارد، از جمله استدلال به ادله‌ ای است که او به آن معتقد است، زیرا این برای حصول مقصود امکان بیشتری دارد و نباید مجادله به مخاصمه و ناسزاگویی بکشد که در این صورت هدف از مجادله از بین می رود و فایده‌ ای از آن برده نمی‌ شود، زیرا هدف از مجادله باید هدایت خلق به سوی حق باشد نه پیروزی بر آنان و مانند آن"[7].

7- اینکه نصیحت به صورت پنهانی باشد و کسی را در میان مردم نصیحت نکند مگر در صورت وجود مصلحت راجح. ابن رجب رحمه الله می‌ فرماید: "اهل سلف هرگاه می ‌خواستند کسی را نصیحت کنند او را در نهان، پند می ‌دادند تا جایی که یکی از آنان می‌ گوید: هرکس برادرش را بین او و خودش نصیحت کند این کارش خیرخواهی است، اما کسی که او را در میان مردم پند دهد در واقع او را تنبیه کرده. فضیل می‌ گوید: مومن می ‌پوشاند و نصیحت می‌ کند، اما فاجر پرده‌ دری می کند و عیب‌ جویی می‌ کند"[8]. ابن حزم رحمه الله می‌ فرماید: "هرگاه نصیحت کردی در نهان اندرز گوی نه در آشکار و به صورت غیر مستقیم بگو نه به صراحت مگر آنکه شخص مقابل نصیحت تو را به صورت غیر مستقیم نفهمد که باید صریح گفت... پس اگر از این روش ‌ها تجاوز کردی تو ستمگری نه نصیحتگر!"[9] جز آنکه اگر فرض کند که در نصیحت عیان مصلحتی راجح است آنگاه اشکال ندارد که نصیحتگر نصیحتش را علنی کند، مانند آنکه بخواهد به کسی که در مسائل اعتقاد در برابر مردم اشتباه کرده پاسخ گوید تا مردم از سخن او دچار فریب نشده و از اشتباهش پیروی نکنند، یا مانند کسی که به انکار کسی می ‌پردازد که ربا را حلال می‌ داند یا بدعت و فجور را در بین مردم نشر می ‌دهد که درمورد چنین کسی باید نصیحت علنی باشد و بلکه به سبب مصلحت راجح و دوری از فساد غالب چه بسا این کار واجب باشد.

ابن رجب رحمه الله می فرماید: "اگر هدف او صرفا روشن کردن حق باشد تا مردم به سخن کسی که اشتباه کرده فریفته نشوند، قطعا بخاطر کارش اجر می‌ برد و با این کار و این نیتش در ضمن نصیحت برای الله و پیامبرش و حاکمان مسلمان و عموم آنان قرار گرفته است"[10].

8- اینکه نصحیتگر بهترین کلمات را برگزیند و بر نصیحت شونده از در لطف و نرمش وارد شود.

9- اینکه نصیحتگر در برابر آزاری و اذیتی که بخاطر نصیحتش به او می‌ رسد صبر کند.

10- پوشاندن راز و ستر مسلمان و تعرض نکردن به آبروی او. نصیحتگر دلسوز و دوستار خیر است و ستر و پوشاندن دیگران را دوست می دارد.

11- اینکه قبل از نصیحت، مطمئن باشد و بر اساس گمان نصیحت نکند تا برادرش را به آنچه که مرتکب نشده متهم نکند.

12- اینکه وقت مناسبی را برای نصیحت انتخاب کند. ابن مسعود رضی الله عنه می‌ فرماید: "این قلب ‌ها دارای اشتیاق و روی آوردن و رخوت و روی گرداندنی هستند، پس آن را به هنگام اشتیاق و روی آوردنش بگیرید و به وقت رخوت و روی گرداندنیش رها کنید"[11].

13- اینکه شخص ناصح خودش به آنچه که مردم را به آن امر می ‌کند عمل نماید و از آنچه نهی می‌ کند دوری کند. الله متعال در توبیخ بنی اسرائیل به سبب تناقض در گفتار و کردارشان می‌ فرماید: { آیا مردم را به نیکی فرمان می ‌دهید و خود را فراموش می ‌کنید با اینکه شما کتاب آسمانی را می‌ خوانید؟ آیا نمی‌ اندیشید؟!}[12] آیا نمی اندیشید در کسی که مردم را به معروف امر می ‌کند و خود انجامش نمی‌ دهد و آنان را از منکر باز می ‌دارد و خودش انجامش می ‌دهد؟!

الله اعلم

 

برگرفته از: https://beta.islamqa.info

با اندکی تصرف

 

[1] عَنْ جَرِیرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ رضی الله عنه قَالَ: "بَایَعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَلَی إِقَامِ الصَّلَاةِ، وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ، وَالنُّصْحِ لِکُلِّ مُسْلِمٍ". روایت بخاری ومسلم.

[2] عَنْ تَمِیمٍ الدَّارِیِّ رضی الله عنه أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: "الدِّینُ النَّصِیحَةُ، قُلْنَا لِمَنْ؟ قال: لِلهِ وَلِکِتَابِهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ وَعَامَّتِهِمْ". روایت مسلم.

[3] النهایة: 5/142

[4] جامع العلوم و الحکم: ص/80

[5] مجموع فتاوی ابن باز: 5/90

[6] {ادْعُ إِلَیٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖوَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ} النحل: 125

[7] تفسیر السعدی: ص/452

[8] جامع العلوم والحکم: 1/236

[9] الأخلاق والسیر: ص/45

[10] الفرق بین النصیحة والتعییر: ص/7

[11] ابن مبارک در "الزهد": 1331

[12] {أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ} بقره:44

 

 

    منبع: https://beta.islamqa.info

 

نصیحت و حکمت

به نام او
به یاد او
به ذکر بی پایان او
به نام آن یگانه معبود عابدان، و آن یگانه معشوق عاشقان، و آن یگانه قاضی محکمه عدل الهی. قرة العین جهان را هم زند، کس نباشد که در آنجا دم زند.
زندگی یعنی عشق به او، یعنی محبت به او، یعنی به نام او زیستن، به نام او بودن.
خداوندا نمی دانم کوزه‌گر بعد از مرگم از اندامم چه خواهد ساخت، ولی سخت مشتاقم که از گلویم سوتکی سازد در دست کودکی گستاخ و بازیگوش تا پی در پی نفس گرمش را در آن بدمد و انسانهای در خواب و غفلت افتاده را بیدار و نسیت به آینده شان امیدوار سازد.

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.