در این روزها رسانههای تبلیغاتی به مناسبت فرا رسیدن سال 2000 میلادی و آغاز هزاره ی سوم برنامههایی را پخش میکنند. کفار، اعم از یهود، نصاری و... به همین مناسبت ابراز شادمانی میکنند و آرزوهایی را با این مناسبت مرتبط میدانند.
استاد محترم! سوال این است، که بعضی از کسانی که خود را مسلمان میدانند نیز به این جشنها اهمیت میدهند، اینها را مناسبتهای ارزشمندی میدانند لذا کارها و ازدواجشان را با این مناسبت مرتبط میدانند یا به همین مناسبت اقدام به برگذاری دعوتی در محلهها یا شرکتهای خود و... میکنند. که این عمل تأثیر بدی برای مسلمانان دارد. حکم شریعت دربارهی بزرگداشت، جشن گرفتن، تبادل تبریک و تهنیت به صورت زبانی یا چاپ پوستر،... در این روز چیست؟ الله از طرف اسلام و مسلمانان به شما جزای خیر دهد.
در سؤال دیگرآمده: یهود و نصارا به مناسبت حلول سال 2000 میلادی بر حسب تاریخ خود به صورت غیرمستقیم به ترویج برنامهها و اعتقادات خود در جهان به خصوص در کشورهای اسلامی میپردازند. بعضی از مسلمانان تحت تأثیر تبلیغات آنها برای (بزرگداشت این مناسبت) آمادگی میگیرند و به همین مناسبت برای فروش کالاهای خود تخفیف اعلان میکنند، لذا بیم آن میرود که این کار بر عقاید مسلمانان تأثیر بگذارد، در نتیجه با غیرمسلمانان رابطه ی دوستی برقرار کنند. لطفاً حکم همسایگی با کفار و مشارکت با آنها در مناسبتهایشان، تبلیغات برای این مناسبتها، جشن گرفتن در مناسبتهایشان و تعطیل کارها در مؤسسهها و شرکتها را توضیح دهید. آیا انجام این امور و مشابه اینها یا رضایت داشتن از اینها برعقیدهی مسلمان تأثیر میگذارد؟
الحمدلله،
بزرگترین نعمتی که الله تعالی به بندگانش بخشیده، نعمت اسلام و هدایت به صراط مستقیم الهی است و از رحمت الهی به بندگان مؤمن این است که برایآنها فرض نموده تا در نمازها از الله تعالی هدایت و صراط مستقیم را بخواهند. این صراط به راهی وصف شده است که از آنِ نعمت دادهشدگان از جانب الله، اعم از پیامبران، صدیقان، شهدا و صالحان است نه راه منحرفان از این مسیر (یعنی) یهود، نصارا و سایر کفار و مشرکان. به این ترتیب روشن میشود که بر فرد مسلمان واجب است که شکر نعمت الهی را بداند، با گفتار و کردار و اعتقاد به جا آورد، از این نعمت پاسداری نماید و در پی انجام کارهایی باشد که این نعمت از نابودی حفظ شود. در دنیای امروز که حق و باطل بر بسیاری از افراد پوشیده است آگاهان در دین الهی و اهل بصیرت آشکارا میبینند که دشمنان اسلام تلاش دارند تا حقایق اسلام را از بین ببرند، نور آن را خاموش کنند، مسلمانان را از اصل اسلام دور نمایند و با هر وسیلهی ممکن تلاش دارند رابطهی مسلمین را با دین قطع نمایند، علاوه بر اینها تصویر لکهداری از اسلام معرفی میکنند و انواع تهمت و دروغ به این دین نسبت میدهند، تا تمام افراد بشر را از راه الله، ایمان به آن چه بر پیامبرش، محمد بن عبدالله صلی الله علیه وسلم نازل کرده است، باز دارند. مصداق این واقعیت آیهی قرآن است که الله تعالی میفرماید: «وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ » «بقره /109»
(بسیاری از اهل کتاب از روی حسدی که در وجود آنها ریشه دوانده، آرزو میکردند شما را بعد از اسلام و ایمان آوردن به الله به کفر بازگردانند، بعد از این که حق برای آنها کاملاً روشن شده است).
و میفرماید: «وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَمَا یُضِلُّونَ إِلا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ (٦٩)» (جمعی از اهل کتاب [از یهود] دوست داشتند [آرزو میکردند] شما را گمراه کنند. آنها گمراه نمیکنند
مگر خودشان را و نمیفهمند). «آل عمران/69»
و میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ (١٤٩)» (ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از کسانی که کافر شدهاند اطاعت کنید شما را بر (عقیدهی)
گذشتهیتان باز میگرداند و سرانجام زیانکار خواهی شد). «آل عمران/149»
و میفرماید: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (٩٩)»
(بگو ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه الله باز میدارید و در پی انحراف هستید، در حالی که به درستی این راه گواه هستید و الله از آن چه که انجام میدهید، غافل نیست). «آل عمران/99»
و دیگر آیات در این موضوع، با این همه الله تعالی وعده داده است که دین و کتابش را حفظ میکند.
و میفرماید: » إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (٩)»
(ما ذکر (قرآن و دین) را نازل کردیم و محافظ آن هستیم). «حجر/9»
رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیثی میفرماید: «أنه لا تزال طائفة من أمته علی الحقّ ظاهرین لایضرّهم من خَذَلهم، ولامن خالفهم حتی تقوم السّاعة»: (همواره گروهی از امتم با حق پیروزند، هر کس دست از یاریشان بردارد و هرکس با آنها مخالفت کند، به آنها ضرری نمیرساند، تا زمانی که قیامت بر پا شود). مسلم(1920) فالحمد لله کثیراً
از الله تعالی – که نزدیک واجابتکننده است- میخواهیم که ما و برادران ما را جز آنها قرار دهد، چرا که او تعالی دارای جود و سخاوت و لطف و مهربانی است.
آری، انجمن دایمی مباحث علمی و افتا مشاهده میکند و میشنود که چه طور طوایف یهود و نصاری و کسانی که خود را منسوب به اسلام میدانند و تحت تأثیر آنها هستند به مناسبت کامل شدن سال دوهزار میلادی و استقبال از هزاره سوم به حساب غربیها با آمادگی بسیار زیاد به آن اهمیت میدهند. اما کاری جز نصیحت و بیان حقیقت حکم شریعت به مسلمانان تا از دینشان آگاه شوند، کاری دیگر از دست این انجمن برنمیآید تا مسلمانان از انحراف به گمراهیهای غضبشدگان و گمراهان بر حذر باشند.
ما میگوییم: اولاً- یهود و نصارا قهراً میخواهند با این هزاره تحقق حوادث، دردها و رؤیاهایی را قاطعانه یا به گمان نزدیک به قطعی بودن نسبت میدهند، چرا که اینها ناشی از مباحث و درسهایی میشود که باور کردهاند. همان طور که برخی از اتفاقات را بنا بر عقیدهیای که دارند به این هزاره ربط میدهند و به تصور این که این حوادث درکتابهای تحریفشدهیشان آمده است.
پس بر مسلمانان واجب است که به آنها توجه نکند و هیچ گونه تمایلی به آنها نشان ندهد. بلکه فقط با کتاب پروردگار و سنت پیامبرش صلی الله علیه وسلم خود را از باورهای دیگران بینیاز بداند و نظریات و آراء مخالف با قرآن وسنت را چیزی جز توهم نشمارد.
دوم- این مناسبتها و مانند اینها از مخلوط شدن حق به باطل و دعوت به کفر، گمراهی، بی بند و باری، الحاد و اظهار منکرات، خالی نیستند. مانند: فراخوان به سوی وحدت ادیان، برابر دانستن اسلام با دیگر ادیان و مذاهب باطل، تبرک جستن به صلیب و اظهار شعائر قولی و عملی و کفار یهود، نصارا و... که پیامدهایی دارد؛ یا دینهای تحریفشده و منسوخشدهی نصرانی و یهودی را راه رسیدن به الله میپندارند، یا تأیید نمودن برخی از مسایلی که در آن دو دین موجود می باشد و مخالف اسلام است. یا قبول نمودن مسایلی که به اجماع امت کفر به الله، رسول الله صلی الله علیه وسلم ، و اسلام است، علاوه بر این که چنین اعمالی وسیلهای برای بیگانه شدن مسلمانان از دینشان است.
سوم- ادلهی قرآن، سنت آثار صحیح بسیارند که ما را از مشابهت به کفار در مسایلی که مختص به آنهاست، نهی میکند، از جمله مشابهت به آنها در اعیاد و جشنهای آنها است.
عید: اسم جنس است و به هر روزی که برگردد و تکرار شود، اطلاق میشود. هر روزی که کفار آن را بزرگ شمارند یا مکانی که کفار جلسات دینی خود را در آن برگزار کنند، یا هر عملی را که در این زمانها و مکانها انجام میدهند، از اعیاد آنهاست. نهی فقط به بزرگداشت اعیاد آنها محدود نیست، بلکه هر وقت یا هر مکانی که کفار بزرگ میپندارند و در شریعت اسلام دارای اصلی نیست، یا هر عملی که در آن روز انجام دهند، را نیز شامل میشود و همچنین روزهای قبل و بعد از آن را که همانند حریم آن روز است، در بر میگیرد. همانگونه که ابنتیمیه در این باره هشدار داده است.
استدلال از قرآن درباره ی نهی از مشابهت کفار: « وَالَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا (٧٢)»
(و کسانی که شهادت به باطل نمیدهند [و در مجالس باطل شرکت نمیکنند] و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه ازآن میگذرند). »فرقان/72»
چون این آیه در بحث ذکر صفات بندگان مؤمن است. جماعتی از سلف، مانند ابن سیرین، مجاهد و ربیع ابن انس این چنین تفسیر کردهاند: که منظور از «زور» اعیاد کفار است.( نگا تفسیر ابن کثیر(3/329،330) ) از انس بن مالک رضی الله عنه ثابت است، که رسول الله صلی الله علیه وسلم به مدینه آمد، درحالی که (در هر سال مردم مدینه) دو روز را دست از کار میکشیدند و با بازی و سرگرمی جشن میگرفتند. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: « مَا هَذَانِ الْیَوْمَانِ »؟ این دو روز چیست؟ گفتند: ما این دو روز را از گذشته با بازی و سرگرمی سپری میکنیم. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: « إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَبْدَلَکُمْ بِهِمَا خَیْرًا مِنْهُمَا یَوْمَ الْأَضْحَی وَیَوْمَ الْفِطْرِ»: (الله عوض آن دو چیز بهتری را به شما داد و آن دو روز عید قربان و عید فطر است). ابوداود (1134)
در روایت صحیح، ثابت بن ضحاک رضی الله عنه میگوید: « إِنِّی نَذَرْتُ أَنْ أَنْحَرَ بِبُوَانَةَ ، فَقَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم: هَلْ کَانَ فِیهَا ، وَثَنٌ مِنْ أَوْثَانِ الْجَاهِلِیَّةِ یُعْبَدُ ؟ قَالَ : لا ، قَالَ : فَهَلْ کَانَ فِیهَا عِیدٌ ، مِنْ أَعْیَادِهِمْ ؟ قَالَ : لا ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: أَوْفِ بنذْرِکَ ، فَإِنَّهُ لا وَفَاءَ لِنَذْرٍ ، فِی مَعْصِیَةِ اللَّهِ ، وَلا فِی قَطِیعَةِ رَحِمٍ ، وَلا فِیمَا لا یَمْلِکُ ابْنُ آدَمَ. »: (مردی در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم نذر کرد که شتری را به بوانه ذبح کند (بوانه: سرزمین سر سبزی است که پشت ینبع نزدیک ساحل دریاست.)، لذا نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: من نذر کردم که شتری را در بوانه ذبح کنم. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: آیا درآن جا بتی هست که عبادت شود. گفت: خیر. پرسید: آیا درآن جا مراسم عیدی از اعیادشان برگزار میشود! گفتند: خیر. فرمود: به نذر خود وفا کن؛ چرا که وفای به نذر در امری که در آن معصیت الله باشد جایز نیست و همچنین وفای به نذری که انسان توان انجام آن را ندارد، روا نیست). ابوداود(3313)و آلبانی درصحیح ابوداود(2834) آن را صحیح دانسته است.
عمر بن خطاب رضی الله عنه میگوید: « لَا تَدْخُلُوا عَلَی الْمُشْرِکِینَ فِی کَنَائِسِهِمْ یَوْمَ عِیدِهِمْ فَإِنَّ السَّخْطَةَ تَنْزِلُ عَلَیْهِمْ »: (در روز عید مشرکین به معبدهای آنان وارد نشوید، چرا که غضب الله برآنها فرود میآید). بیهقی در السنن کبری (18640).
و نیز میگوید: « اجْتَنِبُوا أَعْدَاءَ اللَّهِ فِی عِیدِهِمْ »: (از دشمنان الله در روز عیدشان اجتناب کنید). بخاری در تاریخ کبیر (1804).
عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنه میگوید: «مَن بَنَی ببلادِ الأعاجم فصنع نَیرُوزَهُم و مهر جانهم و تشبَّهَ بهم حتی یموت و هو کذلک؛ حُشِرَ معهم یوم القیامة»: (هر کس در بلاد عجم خانه بسازد، به مناسبت نوروز و مهرگان اعمال آنها را انجام دهد و تا وقت مرگ خود، شبیه آنها بماند، روز قیامت با آنها حشر میشود). بیهقی در السنن کبری (18642).
چهارم- رسول الله صلی الله علیه وسلم با توجه به بسیاری از مسایل (و پیامدها) از اعیاد کفار نهی کرده است. از جمله: تشابه با آنها در اعیادشان موجب شادی قلب و خوشحالی آنها در کار باطلشان میشود.
مشابهت در امور ظاهری سبب مشابهت در امور باطنی مانند عقاید فاسد میشود که این عقاید فاسد دزدانه و پنهانی به صورت تدریجی در فرد اثر میگذارد و از بزرگترین مفاسدی که از این طریق پدید میآید، این است که مشابهت ظاهری با کفار سبب ایجاد محبت و دوستی باطنی با آنها میگردد و محبت و دوستی نسبت به آنها با ایمان منافی است.
الله تعالی میفرماید: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَی أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (٥١)» «مائده/51»
(ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصارا را ولی [دوست و تکیهگاه خود] نگیرید. آنها اولیای یکدیگرند و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند از آنها هستند. الله ستمکاران را هدایت نمیکند).
الله تعالی میفرماید: » لا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ » «مجادله/22»
(هیچ قومی را که به الله و روز آخرت ایمان دارند نمییابی که با دشمنان الله و رسولش دوستی کنند).
پنجم: بنابر مطالبی که گذشت، برای مسلمانی که الله تعالی را بعنوان پروردگار، اسلام را بعنوان دین، و محمد صلی الله علیه وسلم را بعنوان پیامبر پذیرفته اجازه ندارد برای اعیادی که در اسلام هیچ اصلی ندارند، جشن بگیرد. بنابراین جشن هزارهی دوم و سوم از همین نوع جشنهاست. لذا حضور، مشارکت و هیچ نوع کمک به آنها جایز نیست، چون گناه و تجاوز از حدود الهیست.
الله تعالی میفرماید: « وَلا تَعَاوَنُوا عَلَی الإثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ »
(هرگز در راه تعدی و گناه همکاری ننمایید و از [مخالفت با فرمان] الله بپرهیزید که مجازات الله شدید است). «مائده/2»
ششم- برای مسلمان تعاون و همکاری با کفار در اعیاد و مراسم آنها به هیچ صورتی جایز نیست. از جمله: معرفی و اطلاع رسانی برای اعیاد آنها که هزاره میلادی مذکور از همین نوع است.
دعوت دادن به سوی آن با هیچ وسیلهای جایز نیست، برابر است که این دعوت به وسیله رسانههای گروهی باشد یا با نصب ساعتهای ویژه، تقویمهای دیواری، تولید لباسهای مخصوص به هدف یادگاری آن روز، چاپ پلاکارتهای تبلیغاتی، یا تبلیغات بر روی انواع دفتر دانش آموزان، تخفیفهای ویژه برای کالاهای تجاری، تعیین جوائز برای خرید کالاهای مخصوص عید، مسابقات ورزشی به چنین مناسبتی و یا پخش شعار خاصی به مناسبت عید کفار (همهی اینها ناروا و از نظر شریعت ممنوع است).
هفتم- برای مسلمان جایز نیست که اعیاد کفار را معتبر بداند از جمله همین هزارهی مذکور، مانند آن و دیگر مناسبتها و اوقاتی که از نظر آنان ارزشمند و مبارک است. به این صورت که کارهای خود را در آن روزها تعطیل کنند، مراسم عقد وازدواج خود را درآن روز برگذار کنند، آغاز کارهای تجارتی را به آن روز موکول نمایند، پروژههای آبادانی و... را در آن روز افتتاح کنند. بطور کامل برای فرد مسلمان جایز نیست که تصور کند این روزها بر دیگر روزها برتری دارد، چون این روزها مانند روزهای دیگر است و این از باورهای فاسدی است که حقیقت هیچ چیز را تغییر نمیدهد، بلکه چنین باوری گناه روی گناه است. از الله تعالی خواهان عافیت و سلامتی هستیم.
هشتم- برای مسلمان جایز نیست که اعیاد کفار را به آنها تبریک بگوید، چون این عمل، بمنزله ی رضایت از عقیدهی باطل آنها است که سبب خوشحالی آنها میشود.
ابن قیم میگوید: تبریک گفتن شعائر مختص کفار، به اتفاق حرام است.مانند: تبریک گفتن عیدها و روزهیشان که بگوید: عید شما مبارک! یا عید مبارک! و... چنین فردی اگر از کفر سالم بماند، عملش از محرمات است. چنین عملی مانند: تبریک گفتن بخاطر سجده برای صلیب است!؟ گناه این عمل در نزد الله بزرگتر و عذابش از تبریک گفتن به شارب خمر، قاتل، زناکار و... سخت تر است.
بسیاری از کسانی که دین برایآنان ارزشی ندارد به این گمراهی مبتلا میشوند؛ حال آن که از زشتی عمل خود بیخبر است، به این ترتیب هر کس به فردی در ارتکاب معصیت، بدعت، یا کفر تبریک بگوید خود را در معرض خشم و غضب الهی قرار داده است. احکام اهل ذمه(1/441).
نهم- شرافت مسلمانان در این است که به تاریخ هجرت پیامبرشان محمد صلی الله علیه وسلم افتخار کنند. که صحابه بر آن اجماع کردهاند، و به این تاریخ پایبند باشند و آن را بدون هیچ گونه جشنی تاریخ خود قرار دهند، چرا که مسلمانان از چهارده قرن پیش تا به امروز آن را به ارث بردهاند. به این ترتیب اکنون روا نیست که مسلمانان از تاریخ هجری روی گردانند و تاریخ دیگری –از دیگر ادیان- را جایگزین آن کنند. مانند تاریخ میلادی!؟ چرا که این عمل جایگزین کردن چیزی بیارزش به جای چیزی بهتر است.
ما تمام برادران مسلمان خود را به رعایت تقوای الهی آن هم طوری که حق رعایت کردن است، سفارش میکنیم تا با عمل به اطاعت الهی، دوری از معصیت، و سفارش یکدیگر به این امور و صبر بر این اعمال توصیه مینماییم. باید هر فرد مؤمن تلاش کند که خیرخواه خود باشد و برای رهایی از غضب و لعنت الله در دنیا و آخرت در دستیابی به علم و ایمان حریص باشد و الله را تنها هادی، یاریدهنده، حاکم و ولی خود بداند، چرا که او بهترین حامی و بهترین یاریدهنده است و پروردگار تو در هدایت و نصرت کافی است. و باید این دعای پیامبر صلی الله علیه وسلم را بخواند که میفرماید: « اللَّهُمَّ رَبَّ جَبْرَائِیلَ وَمِیکَائِیلَ وَإِسْرَافِیلَ، فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ، اهْدِنِی لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنْ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ، إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ »
(بارالها، ای پروردگار جبرئیل، میکائیل و اسرافیل، پدیدآورندهی آسمانها و زمین، عالم غیب و آشکار، تو بین بندگان خود در آن چه اختلاف میکنند داوری میکنی، [از تو میخواهم که] مرا درآن چه اختلاف شده، به یاری خود به حق راهنمایی کنی، همانا تو هر کس را بخواهی به راه راست هدایت میکنی). مسلم (770) و سپاس الهی را که پروردگار عالمیان است.
والله ولی التوفیق و صلی الله علی نبینا محمد و آله و صحبه و سلم
انجمن دایمی پژوهشهای علمی و افتا-ش(21049) و تاریخ(12/8/1420)
IslamPP.Com
منبع: کتاب فتاوي علماء البلد الحرام