مدت سفری که می توان نماز را شکسته خواند
مدت سفری که می توان نماز را شکسته خواند موضوع: نماز مسافر و مریض تاریخ انتشار: 2013-07-14 | بازدید: 1283

در مورد قصر نماز از جنابعالی فتوایی شنیده ام که زبانزد طلبه هاست، اکثر این طلبه ها از طرف شما می گویند که قصر نماز در مسافرت محدود به مدت معینی نیست، می خواهیم دلایل این مسئله را به طور مفصل برای ما بیان کنید.

 

الحمدلله،

این مسئله(اقامت مسافر در یک شهر که آیا حکم سفر را قطع می کند یا نه؟) مورد اختلاف علماست. آنگونه که امام نووی در(المجموع شرح المذهب) بیان نموده در این خصوص بیش از بیست فتوا وجود دارد. این اختلاف نظرها بدان خاطر است که در این زمینه نص قاطعی وجود ندارد که صاحب نظران را متقاعد سازد؛ از این جهت شیخ الاسلام تیمیه و جمعی دیگر از علما گفته اند که این مسئله به استیطان (وطن قرار دادن) با مسافرت برمی گردد. چون حالت انسان همواره بین استطان و مسافرت دورمی زند. اقامت دائم اگر به کار یا زمان معینی محدود نشود در حکم استیصال است. این فتوا اطمینان بخش تو بوده و ظواهر و دلایل شرعی نیز برآن دلالت می کند.

چون نه در قرآن ونه درسنت حتی یک حرف هم دیده نمی شود که بیانگر تعیین مدتی باشد که حکم سفر را قطع می کند. چنانچه کسی در این موضوع دلایلی دارد به ما ارائه دهد.

بزرگترین دلایل کسانی که این مدت را معین ومحدود نموده اند، این است که رسول الله صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ مسافرت های زیادی نموده و مدتی را مقیم شده است. بنابراین عده ای از این علما، کمترین مدت زمان اقامت ایشان صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ و عده ای بیشترین آنرا معیار قرار داده اند. مثلاً؛ ابن عباس رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ گفته است: (هرگاه مسافر در یک جا نوزده روز یا بیشتر از آن نیت اقامت بکند، نمازش را تمام بخواند. چون رسول الله صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ نوزده روز در مکه ماندگار شد و نمازش را قصرمی خواند، بنابراین اگر تنها نوزده روز (یا کمتر از آن) ماندگار شویم، نماز را قصر و اگر بیشتر از آن بمانیم، نماز را کامل می خوانیم)  

امام احمد و امام شافعی و به گمانم امام مالک گفته اند: (اگر بیشتر از چهار روز نیت بکند نماز را تمام بخواند و اگر چهار روز یا کمتر از آن نیت بکند، نماز را کوتاه بخواند). لیکن امام شافعی روزهای دخول و خروج را حساب نکرده و روزهای مفید و خالص را چهار روز می داند. طبق این مذهب روزهای مفید برای اتمام نماز شش روز است، روزهای دخول و خروج و چهار روز مفید در وسط. ولی امام احمد روز دخول وخروج را حساب می کند، دلیلش چیست؟

دلیلش این است که رسول الله صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ درسفر حجة الوداع- آخرین حجش- در روز یک شنبه چهارم  ذی الحجه وارد مکه شد. روزهای، یک شنبه، دو شنبه، سه شنبه و چهار شنبه، در آنجا ماندگار شد و در چاشتگاه روز پنج شنبه به سوی منی رهسپار گشت. ثابت شده که ایشان در این مدت نماز را قصر می خواندند.

 انس رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ می گوید:

 « خَرَجَ الَنبی صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ ، یعنِی الَی مَکَةَ فِی حَجَة الَوَدَاع؛ فَلَم یزل یصَلی رَکعَتَینِِ حَتی رَجَعَ إلَی المَدینة فَسُئلَ: کم أقَامُوا فی مکة؟ قال: أقَمنَا بِهَا عَشَراً» بخاری (1081)ومسلم(693)

 

(پیامبر صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ در سفر حجة الوداع رهسپارمکه شد و همواره نمازها را شکسته می خواند تا این که به مدینه برگشت. از انس رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ سؤال شد چند روز در مکه ماندگار شدید؟ گفت: ده روز).

باتوجه به این که پیامبر صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ روز یکشنبه، چهارم ذی الحجه به مکه رسید و صبح چهاردهم ذی الحجه از مکه خارج شد. بدین ترتیب روزهای اقامت آنها ده روز می شود، چهار روز قبل از خروج به مشاعر، و روز های باقیمانده در مشاعر.

ولی سؤال اینجاست که آیا این امر دلیلی برتحدید است یا دلیلی بر عدم تحدید؟

 از نظر من، این امر دلیلی بر عدم تحدید است، چرا؟ چون: رسول الله صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ نفرمود: هر کس بیش از چهار روز ماندگار شود، پس نمازش را تمام بخواند، در حالی که ایشان می دانست که مردم قبل از چهارم ذی الحجه به مکه نمی آیند. بعضی در چهارم، بعضیها در سوم، بعضیها در دوم، بعضیها در اول و حتی عده ای در واپسین روزهای ذی القعده به مکه می آیند. چه بسا برخی از ماه شوّال، شروع به آمدن می کردند، چون مناسک حج در ماههای مخصوص انجام می پذیرد(الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ) [بقره: (١٩٧)] [حج، در ماه‏های معینی است!] و نخستین آنها شوّال است.

پس با توجه به این که پیامبراکرم صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ می دانست که حجاج قبل از ذی الحجه به مکه می آیند و باز هم به آنها نمی گفت آنهایی که قبل از چهارم آمده اند نمازشان را تمام بخوانند، معلوم می شود که اتمام نماز لازم نیست.

بنابراین هنگامی که ایشان در سال فتح مکه در این شهر نماز خواند به ساکنان آن فرمود: « فَإنَا قَومٌ سَفرٌ أَتِمُّوا » ابو داود(1229).

(نمازتان را کامل بخوانید، چون ما مسافر هستیم)

رسول الله صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ دو رکعت نماز می خواند، سلام می داد و به اهل مکه می فرمود: که شما نمازتان را تمام کنید و آنها بلند می شدند و نمازشان را کامل می کردند. .                                                                                  

 پیامبر صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وظیفه رسالت و ابلاغ را به شکل احسن انجام می دادند؛ پس وقتی که ما می دانیم که پیامبر صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ چهار روز در مکه قبل از خروج به منی و شش روز بعد از آن ماندگار شدند. همچنین می دانیم که ایشان بیست روز در تبوک (ابو داود (1235))  و نوزده روز در مکه ماندگار شدند.( بخاری (1080)) در همه ی این مسافرت ها نماز را شکسته می خواندند و تغییری در حکم ایجاد نمی کردند. معلوم می شود که فرق بین اقامت چهار روز یا بیشتر وجود ندارد.

اینجاست که می گوییم: نیت قطع سفر مطلق در آن شهر اعتبار دارد؛ بنابراین مسافری که نیت اقامت در جایی را بکند از اهل آن به حساب می آید و آنچه که برای مقیم لازم است بر او نیز لازم می شود.

 ولی اگرشخصی بگوید: من هم از اهل این شهر نیستم؛ لیکن بخاطر فلان کار در اینجا   می مانم، به او می گوییم شما مسافر هستید، مع الوصف وی را از ادای نماز با جماعت معاف نمی کنیم، بلکه او را ملزم به خواندن نماز جماعت وجمعه می دانیم، مگر آنکه نماز جمعه را بنابر عذری از دست بدهد که در آن صورت باید دو رکعت ظهر را بخواند.

همچنین وی را معاف از روزه نمی دانیم بگونه ای که روزه هایش را بخورد و پس از رمضان دوم نیز قضای آنها را بجا آورد. نه هرگز چنین اجازه ای به او نمی دهیم، زیرا وی در حالت سیر و سفر قرار ندارد. بدین خاطرچنین اجازه ای به او نمی دهیم که اگر روزهای رمضان امسال را ترک بدهد، سپس در سالهای دوم و سوم نیز چنین کند، آن وقت روزهای زیادی بر او لازم القضاء می شود که گاهی از قضای آنها ناتوان می گردد. باید دانست که تأکید روزه نگرفتن در سفر مانند تأکید شکسته خواندن نماز نیست. چون قصر نماز نزد برخی از علما در سفر واجب  است. هرگز به اثبات نرسیده است که رسول الله صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ در حالت سفر نمازی را تمام بخواند. ولی خوردن روزه در سفر چندان تأکید  نمی شود. چون صحابه کرام در سفر همراه پیامبر صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ بودند، برخی روزه می شدند و برخی روزه را می خوردند و هیچ کس بر دیگری ایراد نمی گرفت.

رسول الله صَلَّی اللَّهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ در مسافرت روزه می گرفت. هنگامی که به ایشان (در سفری) گفته شد: گرفتن روزه بر مردم گران شده است اقدام به خوردن روزه نمود. بنابراین می گوییم: مسافری که مدت  طولانی و زیادی در یک شهر ماندگار می شود، نباید روزه هایش تا رمضان دیگری به تأخیر بیندازد، بلکه باید روزه بگیرد تا روزه ی ماههای زیادی بر او متراکم

 

شیخ ابن عثیمین- لقاء الباب المفتوح(10/24) 

 

    منبع: کتاب فتاوي علماء البلد الحرام

 

نصیحت و حکمت

زید بن خالد جهنی رضی الله عنه گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «َمنْ فَطَّرَ صَائِمًا کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ، غَیْرَ أَنَّهُ لا یَنْقُصُ مِنْ أَجْرِ الصَّائِمِ شَیْئًا‏».

یعنی: «هرکس روزه داری را افطار دهد همانند اجر (روزه) او می برد، بدون آنکه از اجر روزه دار چیزی کم شود».

ترمذی (807) وابن ماجه (1746) و ألبانی در "صحیح الترمذی" (647) آنرا صحیح دانسته است.

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.