
رد حدیث جوینی در مورد کشته شدن حضرت فاطمه به دست حضرت عمر
نویسنده: محمد باقر سجودی
شبهه شیعه:
یکی از دلیلهای شیعیان برای اثبات مصیبتهای وارده بر حضرت زهرا سلام الله علیها و شهادت آن بانوی گرامی، روایتی است که، صدر الدین، ابوالمجامع جوینی در کتاب معتبر فرائد السمطین آورده است. وی در این کتاب مینویسد: روزی پیامبر صلی الله علیه وآله نشسته بود، حسن بن علی علیهما السلام وارد شد، دیدگان پیامبر که بر حسن افتاد، اشک آلود شد، سپس حسین بن علی بر آن حضرت وارد شد، مجدداً پیامبر گریست. در پی آن دو، فاطمه و علی علیهما السلام بر پیامبر وارد شدند، اشک پیامبر با دیدن آن دو نیز جاری شد، از پیامبر علت گریه بر فاطمه را پرسیدند، فرمود:
وَأِنِّی لَمَّا رَأَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی کَأَنِّی بِهَا وَقَدْ دَخَلَ الذُّلُّ فی بَیْتِهَا وَانْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَغُصِبَتْ حَقُّهَا وَمُنِعَتْ إِرْثُهَا وَکُسِرَ جَنْبُهَا [وَکُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَأُسْقِطَتْ جَنِینُهَا وَهِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابْ وَتَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثْ... فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَتَقَدَّمَ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة. فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَعَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَخَلِّدْ فِی نَارِکَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّی أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ عِنْدَ ذَلِکَ آمِین. زمانی که فاطمه را دیدم، به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا میبینم ذلت وارد خانه او شده، حرمتش پایمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته شده و فرزندی را که در رحم دارد سقط شده؛ در حالی که پیوسته فریاد میزند: وا محمداه!؛ ولی کسی به او پاسخ نمیدهد، کمک میخواهد؛ اما کسی به فریادش نمیرسد. او اول کسی است از خاندانم که به من ملحق میشود؛ و در حالی بر من وارد میشود که محزون، نالان، غمگین، حقش غصب و شهید شده است. در آن حال عرض میکنم: خدایا لعنت کن هر که به او ستم کرده، کیفر ده هر که حقش را غصب کرده، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا این که فرزندش را سقط کرد، و ملائکه آمین گویند. الجوینی، ابراهیم بن محمد بن مؤید (متوفای 722هـ)، فرائد السمطین، ج2، ص 34 و 35، ناشر: مؤسسة المحمودی ـ بیروت، 1400هـ.
روایت جوینی ثابت میکند که خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها، مورد هجوم واقع شده، حرمت وی شکسته شده، حقش غصب شده، بازویش شکسته شده و.... برخی ادعا میکنند که جوینی حاطب لیل بوده و روایت وی ارزشی ندارد. ما صحت و سقم این مطلب را بررسی میکنیم. ابن حجر عسقلانی در الدرر الکامنة مینویسد: إبراهیم بن محمد بن المؤید بن حمویه الجوینی... وله رحلة واسعة وعنی بهذا الشأن وکتب وحصل وکان دینا وقورا ملیح الشکل جید القراءة وعلی یده اسلم غازان... قال الذهبی کان حاطب لیل جمع أحادیث ثنائیات وثلاثیات ورباعیات من الأباطیل المکذوبة وقال فی المعجم المختص شیخ خراسان وکان حسن الصحبة ذا اعتناء بهذا الشأن وعلی یده أسلم غازان ومات سنة 722 هـ بالعراق . ابراهیم بن محمد بن مؤید بن حمویه جوینی... سفرهای علمی زیادی داشت و به آن اهمیت میداد و آثاری هم نوشت، آدمی متدین، باوقار و خوش صورت بود، غازان پادشاه تاتارها به دست وی مسلمان شد . ذهبی در باره وی میگوید: احادیثی را که دو، سه و چهار موضوع در آن آمده، جمع میکرد که همه از اباطیل و دروغ بودند. و در کتاب معجم المختص میگوید: شیخ خراسان و خوش مجلس بود که به دست وی غازان مسلمان شد و در سال 722 هـ ق در عراق مرده است .
معنای حاطب لیل: شمس الدین سخاوی در فتح المغیث، معنای حاطب لیل را به نقل از شافعی این گونه مینویسد: وعن الشافعی قال مثل الذی یطلب الحدیث بلا إسناد کمثل حاطب لیل. کسی که حدیث و سخنی را بدون سند نقل میکند، میگویند: او مانند حاطب لیل است. السخاوی، شمس الدین محمد بن عبد الرحمن (متوفای902هـ)، فتح المغیث شرح ألفیة الحدیث، ج 3، ص 4، ناشر: دار الکتب العلمیة - لبنان، الطبعة: الأولی، 1403هـ. شعیب الأرنؤوط، محقق کتاب سیر اعلام النبلاء، « حاطب لیل» را این گونه معنا کرده است: یقال: فلان حاطب لیل، أی: یتکلم بالغث والسمین کمن یحطب لیلا، فیحطب الجید والردئ، وهو فی المحدثین من لا یمیز صحیح الحدیث من ضعیفه. حاطب لیل، یعنی کسی که خوب و بد را درمیآمیزد؛ همانند کسی که شب هیزم جمع میکند که در نتیجه خوب و بد را با هم میچیند، شخص مزبور در میان راویان حدیث کسی است که حدیث صحیح را از ضعیف تشخیص نمیدهد.در تاج العروس در باره معنای حاطب لیل میگویند: ویقال للمُخَلِّط فی کلامه أو أَمْرِه حاطِب لیل، معناه أنه لا یَتَفَقَّد کلامَه کالحاطب باللیل الذی یحطِبُ کُلَّ رَدیء وجَیّد لأنه لا یُبْصِر ما یَجْمَع فی حَبْله. به کسی که در کلام و یا کارش خوب و بد را درهمآمیخته باشد حاطب لیل میگویند؛ یعنی همانند کسی که در شب هیزم جمع میکند و نمیتواند بفهمد که چه چیزی جمع میکند، خوب و بد را در هم میآمیزد. الأزهری،
جواب اهل سنت:
شیعه این همه صفحه را در اینجا سیاه کرده تا ثابت کند که بنا بر حدیثی که جوینی در کتاب فرائد السبیطین نوشته فاطمه کشته شده و بمرگ خود نمرده است.
یک روش شیعه این است که با پرگویی سعی میکند طرف مقابل را خسته کند و ناحق را حق جلوه دهد.
اما جواب این شبهه:
یک مکر علمای شیعه این است که می گویند، چون فلان سنی در کتابش فلان حرف را در تایید ما نوشته پس مذهب ما حق است! بعد برای مؤثر کردن مکر خود می گویند که آن سنی از علمای طراز اول اهل سنت است!
اما جواب ما بر این مکر:
اولاً= هیچ سنی نمی تواند بگوید عمر ظالم و قاتل حضرت فاطمه بود و در همان حال سنی باقی بماند! یا بقول شما در همان حال ازعلمای طراز اول اهل سنت هم باشد.
همانطور که هیچ شیعیی نمی تواند بگوید علی ظالم و قاتل فاطمه بود و در همان حال شیعه باقی بماند.
اگر ما بگوییم فلان عالم شیعی گفته که حضرت علی ،پهلوی فاطمه را شکسته او را کشته شما به حرف ما نخواهید خندید؟ شما آن عالم را بعنوان یک عالم بزرگ شیعی قبول خواهید کرد؟! خب ما هم از حرف شما به خنده می افتیم!
شاید بگویید که در دنیا یک عالم شیعی نیست که بگوید علی ظالم بود در جواب می گوییم در دنیا یک عالم سنی هم نیست که بگوید عمر ظالم بود! اگر بگویید پس حدیث جوینی را چگونه جواب میدهید؟
عرض می کنیم که قصه کوتاه!! هر کس گفت که عمر ظالم و قاتل فاطمه است او سنی نیست! بلکه شیعه است!
لذا با این حساب من حکم شیعه بودن و منافق بودن جوینی را صادر می کنم! شما برو در دنیا بگرد اگر کسی از سنی ها به این حکم من اعتراض کرد آنوقت بگو جوینی از علمای بزرگ اهل سنت است! به این حرف من فقط شیعه اعتراض می کند و این خود دلیل است بر بد بود جوینی.
آقای جوینی در قرن هشتم زندگی میکرد.
آیا این حدیث که 8 قرن پنهان بوده در قرن هفتم وقتی که مغولها به کمک شیعه ها کتابخانه های بغداد را می سوزاندند پیدا شده؟!! یا از جعلیات جوینی است؟
در عصر جوینی شیعه ها به خاطر کمک به مغولان به مناصب عالی دست یافته بودند. و جوینی یا شیعه بوده یا یک صوفی که از شیعه ها ترسیده و خواسته آنها را راضی کند. او گمراه یا یک منافق است که لباس سنی ها را پوشیده .
این چه معنی دارد که یکی ادعای مسلمانی کند در همان حال معتقد باشد که حضرت محمد ظالم بوده؟!
این چه معنی دارد که یکی مدعی باشد عالم سنی است و در همان حال بگوید: عمر قاتل بوده؟!
این هیچ معنی ندارد جز اینکه عالمان شیعه می خواهند با این مکر پیروان خود را بفریبند.
همین جوینی را مسلمانان 7 قرن نمی شناختند و بعد از آنکه در قرن هشتم کتاب خود را نوشت تمام مسلمانان او را مردود می دانند و فقط شیعه ها او را حلوا حلوا می مکنند وزارت ارشاد اسلامی ایران کتاب او را چاپ می کند.
جوینی در قرن هشتم میزیسته معقول نیست که حدیثی را دست اول، در کتاب خود نقل کند که در قوطی هیچ عطاری نیست.
گر این یک حدیث و فرموده رسول الله است چرا در کتب پیشین نیست؟
آیا ما شیعه هستیم که مهمترین کتاب حدیث ما300 سال پیش آنهم در 110 جلد نوشته شده باشد؟!!( منظورم بحارالانوار تالیف محمد باقر مجلسی ست )
شاید بگویید شیعه 110 جلد کتاب حدیث تالیف شده در قرن دوازدهم را قبول دارد شما سنی ها چرا یک حدیث ساخته شده در قران هشتم را قبول نمیکنید
در جواب باخنده میگوییم حدیث که نان نیست که شما بسازید حدیث باید سند داشته باشد و در قرن سوم تقریباً احادیث جمع آوری شده و درب آن بسته شد.
جوینی کتابی دارد به نام «فرائد السبتین فی فضایل المرتضی و البتول والسبطین» که در تهران چاپ می شود. امام ذهبی درباره اش گفته است که هیزم جمع کن در شب است؛ یعنی، خوب و بد را جمع آوری کرده و اباطیل دروغین را به نام حدیث در کتابش آورده است.
ابن حجر عسقلانی، او را صوفی می داند . او دوست محسن عاملی (عالم شیعی) بود و همواره انسان را از دوستش بشناسید.
یک مثل انگلیسی می گوید: بمن بگو رفیق تو کیست تا بگویم که تو کیستی؟
سایت نوار اسلام
IslamTape.Com
منبع: سايت نوار اسلام