
جبههی مغرب:
این جبهه، رابطهی تنگاتنگی با جبههی روم داشت؛ زیرا رومیان، مستعمرههای زیادی در مغرب داشتند و همین امر، مانعی جدی در برابر فتوحات اسلامی بهشمار میرفت و روند فتوحات را با مشکل، مواجه مینمود.
جبههی سجستان، خراسان و ماوراءالنهر:[11]
سجستان و خراسان، نخستین سرزمینهایی بودند که مردمان آن دیار، پس از شهادت عثمان بن عفان رضی الله عنه بر ضد مسلمانان شوریدند.[12]
معاویه رضی الله عنه در استراتژی جهادی خویش، خیلی توانمند و ماهر، نمایان شد؛ چنانچه خلیفه بن خیاط، یکی از بارزترین سیاستهای جهادی معاویه رضی الله عنه را در کتاب خویش آورده است. وی، میگوید: آخرین سفارش معاویه رضی الله عنه به فرماندهان لشکر اسلام، این بود که سپاه روم را بهشدت، تحت فشار قرار دهند تا بدین سان از گزند سایر دشمنان، در امان بمانند.[13] معاویه رضی الله عنه برای تحقق این استراتژی، اقدامات ذیل را در دوران حکومتش، انجام داد:
1ـ ساماندهی عملیات منظم و مستمر نظامی در تابستان و زمستان جهت تحقق اهداف ذیل:
· در هم شکستن توان نظامی رومیان.
· پیشدستی کردن بر رومیان در حملات نظامی و در دست گرفتن ابتکار عمل، بهگونهای که سپاه روم، از حالت تهاجمی درآمد و در وضعیت دفاعی قرار گرفت.
· ناگزیر کردن سپاه روم به تقسیم نیروها از طریق گشودن چندین جبهه تا بدینسان رومیان، از ساماندهی حملات سهمگین بر ضد مسلمانان و حکومت اسلامی باز بمانند.
2ـ حملهی همهجانبه به رومیان و لشکرکشی به مناطق مرکزی روم و محاصرهی پایتخت آنها به منظور در هم شکستن روحیهی جنگی ایشان و ایجاد رعب و وحشت در دلهایشان.
3ـ فتح جزایر دریای شام (مدیترانه) به منظور جلوگیری از نفوذ رومیان به سرزمین اسلامی از طریق دریا؛ بدین ترتیب کشتیهای رومیان، لنگرگاههای خود را از دست دادند.
و اما اقدامات معاویه رضی الله عنه در مورد جبههی مغرب:
1ـ معاویه رضی الله عنه توجه ویژهای به این جبهه داشت، بهطوریکه تا سال 47 هجری، شخصاً و به صورت مستقیم با فرماندهان این جبهه ارتباط داشت و بر عملکرد آنان، نظارت میکرد؛ جبههی مغرب در سال 47 هجری به والی مصر واگذار شد.
2ـ معاویه رضی الله عنه در صدد ایجاد پادگانی نظامی و جهادی در مرکز بلاد مغرب بود تا مایهی عزت اسلام و مسلمانان باشد؛ وی، برای این منظور، شهر قیروان را بنا نهاد.[14]
سیاستها و اقدامات معاویه رضی الله عنه در قبال جبههی سجستان، خراسان و ماوراءالنهر به شرح ذیل بود:
1ـ کمک گرفتن از عبدالله بن عامر که در دوران عثمان بن عفان رضی الله عنه ، سجستان و خراسان را فتح نموده بود. معاویه رضی الله عنه از وی خواست تا باری دیگر به این دیار هجوم برد و آن را فتح نماید.
2ـ اسکان پنجاه هزار تن از عربها با خانوادههایشان در خراسان بهمنظور تثبیت احکام اسلامی و نشر دعوت اسلامی در این منطقه.[15]
بهراستی اگر فضل و عنایت خداوند نبود و حسن بن علی رضی الله عنه با معاویه رضی الله عنه صلح نمیکرد، امکان نداشت که باری دیگر فتوحات اسلامی گسترش یابد یا مسلمانان در چارچوب قرآن و سنت، با هم متحد و یکپارچه گردند. آری! تحقق این هدف شرعی، یکی از نتایج صلح حسن رضی الله عنه با معاویه رضی الله عنه بود؛ اتحاد و یکپارچگی مسلمانان با یکدیگر بر اساس کتاب خدا و سنت رسول اکرمص، نتایج نیکی در دنیای امت اسلام به دنبال دارد. از اینرو اگر عموم مسلمانان و بهویژه رهبرانشان، به این هدف بزرگ بیندیشند و آن را در زندگانی خویش، بهاجرا درآورند، اوضاعشان، رو به بهبود و پیشرفت خواهد نهاد.
3ـ زمینگیر شدن خوارج
یکی از نتایج صلح حسن رضی الله عنه با معاویه رضی الله عنه رویارویی جوی و همهجانبه با خوارج بود. معاویه رضی الله عنه توانست تا حد زیادی از توان و شوکت خوارج بکاهد؛ چنانچه با آشوبها و جنبشهایی که امثال فروۀ بن نوفل اشجعی و مستورد بن عُلف تیمی و حیان بن ظبیان سلمی در کوفه رهبری میکردند، به مبارزه برخاست و مانع کار آنان شد.[16] همچنین با شورشهایی که در بصره به سرکردگی یزید باهلی، سهم هجیمی، قریب ازدی و زحاف طائی و... بهراه افتاد، مبارزه نمود.[17] اینک قصد آن ندارم که بهتفصیل درگیریهای حکومت اسلامی و خوارج را در آن دوران، مورد پردازش قرار دهم، اما از آنجا که نتایج صلح حسن رضی الله عنه با معاویه رضی الله عنه را مورد بررسی قرار میدهیم، یادآوری این نکته ضروری است که پس از انعقاد صلح مزبور، خوارج، سازماندهی و شوکت خویش را از دست دادند؛ از آن پس، اقداماتی که توسط خوارج انجام میشد، بیشتر به عملیات انتحاری دستهجمعی شبیه بود. زیرا گاه گروهکهایی از خوارج در برابر حکومت اسلامی، سر بلند میکردند، اما خیلی زود متلاشی و نابود میشدند. این گروهکها، از داشتن رهبر یا فرماندهی که تشکل آنها را رهبری کند و از توان جسمی و فکری ایشان در جهت تحقق اهدافشان استفاده کند، محروم بودند و بههمینخاطر از تجربهی گروهکهای پیشین، بهره نمیبردند و همان اشتباهی را تکرار میکردند که گذشتگان انجام داده بودند. آنان به جای گفتگو و مذاکره با مخالفان برای رفع اختلافات، سعی میکردند افکار و پندارهای خویش را بر دیگران تحمیل کنند. سرانجام، تعصب جاهلی جنبشهای خوارج و افکار و انگیزههای افراطی آنها، دست به دست هم داد و آنان را به قیام و شورش بر ضد حکومت اسلامی واداشت؛ ایشان بهتلافی و قصاص کشتگان خویش، به قتل عدهای از مسلمانان پرداختند. خوارج، آنقدر دچار افراط شده بودند که در جامعهی اسلامی احساس غربت میکردند و از سایر مسلمانان، نفرت داشتند؛ کار به جایی رسید که خوارج، جنگ با سایر مسلمانان را از جهاد با کفار، برتر میدانستند. آنان حوزهی دعوتی و تبلیغی خویش را به برخی از شهرهای عراق همچون کوفه و بصره محدود کرده بودند و در اندیشهی گسترش حوزهی دعوتی خود نبودند.[18]به هر حال، یکی از نتایح صلح، در تنگنا قرار گرفتن خوارج بود.
وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین
منبع: کتاب حسن ابن رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی
سایت عصر اســلام
----------------------------------------------
[1]- معاویۀ بن ابیسفیان، عقاد ص125.
[2]- مرویات خلافة معاویۀ فی تاریخ الطبری ص167.
[3]- الفصل (5/6).
[4]- تفسیر مجاهد ص227.
[5]- دراسات فی الاهواء والفرق و البدع، ناصرالعقل ص49.
[6]- وجوب التعاون بین المسلمین ص5.
[7]- مرویات خلافة معاویۀ ص309.
[8]- الطبقات (1/331).
[9]- مرویات خلافة معاویۀ ص309.
[10]- ریاض النفوس (1/27).
[11]- ماوراءالنهر سرزمینهای واقع در پشت رود جیحون را گویند.
[12]- مرویات خلافة معاویۀ ص314.
[13]- تاریخ خلیفۀ، ص230.
[14]- مرویات خلافة معاویۀ ص363.
[15]- همان ص364-365.
[16]- همان ص179 و 196.
[17]- همان ص197-208.
[18]- همان ص209-210.
منبع: سايت عصر اسلام