بدعت بودن نماز رغائب - بخش اول
بدعت بودن نماز رغائب - بخش اول موضوع: سنت و بدعت تاریخ انتشار: 2013-07-16 | بازدید: 2104

 بدعت بودن نماز رغائب

 

نماز رغائب از بدعت‌هایی است که در ماه رجب پیدا شده است، که در اولین شب جمعة ماه رجب بین نماز مغرب و عشاء صورت می‌گیرد، که روز پنج‌شنبه قبل از این جمعه را روزه می‌گیرند.

ریشة آن حدیثی موضوع و ساختگی است که از زبان پیامبر(ص) درست کرده‌اند، صفت و اجر و ثواب این نماز به صورت زیر وارد شده است:

اوصاف آن

انس بن مالک از پیامبر(ص) روایت کرده است که ایشان فرمود: «رجب شهر الله، وشعبان شهری، ورمضان شهر أمتی ...، وما من أحد یصوم یوم الخمیس، أول خمیس فی رجب، ثم یصلی فیما بین العشاء والعتمة، یعنی لیلة الجمعة، ثنتی عشرة رکعة، یقرأ فی کل رکعة فاتحة الکتاب مرة، و﴿انا انزلناه فی لیله القدر﴾  (القدر:1) ثلاث مراتٍ و ﴿قل هو الله احد﴾ (الإخلاص: 1) اثنتی عشرة مرة، یفصل بین کل رکعتین بتسلیمة، فإذا فرغ من صلاته صلی علی سبعین مرة، ثم یقول: اللهم صلی علی محمد النبی الأمی وعلی آله، ثم یسجد فیقول فی سجوده: سبوح قدوس رب الملائکة والروح سبعین مرة، ثم یرفع رأسه فیقول: رب اغفر لی وارحم وتجاوز عما تعلم، إنک أنت العزیز الأعظم، سبعین مرة، ثم یسجد الثانیة فیقول مثل ما قال فی السجدة الأولی، ثم سأل الله تعالی حاجته فإنها تقضی. قال رسول‌ الله(ص): والذی نفسی بیده ما من عبد ولاأمة صلی هذه الصلاة، إلا غفرالله تعالی له جمیع ذنوبه، وإن کان مثل زبد البحر، وعدد ورق الأشجار، وشفع یوم القیامة سبع مأئة من أهل بیته، فإذا کان فی أول لیلة فی قبره، جاء بواب هذه الصلاة فیجیبه بوجه طلق، ولسانٍ ذلق، فیقول له: حبیبی أبشر فقد نجوتَ من کل شدةٍ، فیقول: من أنت فوالله ما رأیت وجهاً أحسن من وجهک، ولاسمعت کلاماً أحلی من کلامک، ولاشممتُ رائحة أطیب من رائحتک، فیقول له: یا حبیبی أنا ثواب الصلاة التی صلیتها فی لیلة کذا فی شهر کذا جئت اللیلة لأقضی حقک، وأونس وحدتک، وأرفع عنک وحشتک، فإذا نفخ فی الصور أظللت فی عرصة القیامة علی رأسک، وأبشر فلن تعدم الخیر من مولاک أبداً».[1]

ماه رجب ماه خداست، ماه شعبان ماه من (پیامبر(ص))، و ماه رمضان ماه امت من می‌باشد. هر کس روز پنج‌شنبه روزه بگیرد، یعنی اولین پنج‌شنبة ماه رجب، سپس بین مغرب و عشاء یعنی شب جمعه، دوازده رکعت نماز بخواند، در هر رکعت سورة فاتحه را یک مرتبه و سورة قدر را سه مرتبه و سورة توحید (قل هوالله احد) را دوازده مرتبه بخواند، و این دوازده رکعت را به صورت مذکور دو رکعت دو رکعت بخواند، بعد از اتمام نماز هفتاد مرتبه بر من (پیامبر(ص)) صلوات بفرستد و بگوید: «اللهم صل علی محمد النبی الأمی وعلی آله»، سپس سجده برود و در سجده‌اش هفتاد مرتبه بگوید: «سبوح قدوس رب الملائکة والروح»، سپس سرش را بلند کند و هفتاد مرتبه بگوید: «رب اغفر لی وارحم وتجاوز عما تعلم إنک أنت العزیز الأعظم»، سپس سجدة دوم را برود و مثل سجدة اول آن را تکرار نماید، بعد از آن نیاز خود را از خدا بخواهد آن نیاز برآورده می‌شود، پیامبر(ص) فرمود: قسم به آن کسی که جان من در دست اوست هر کس از زن و مرد این نماز را بخواند خداوند تمام گناهان او را می‌بخشد با اینکه گناهانش زیاد و به اندازة کف دریا و به اندازة برگ درختان باشد، و در روز قیامت برای هفتصد نفر از خانواده و طایفه‌اش شفاعت می‌کند، و زمانی که این فرد مُرد در اولین شب قبرش ثواب و پاداش این نماز نزد او می‌آید و با چهره‌ای شاد و زبانی فصیح به او می‌گوید: دوست من، مژده و بشارت بده از تمام ناراحتی‌ها نجات یافتی، می‌گوید: شما کیستی؟ به خدا قسم چهره‌ای زیباتر از چهرة شما را ندیده‌ام، کلامی را شیرین‌تر از کلام شما نشنیده‌ام و بویی خوش‌تر از بوی شما را استشمام نکرده‌ام، به او می‌گوید: ای حبیب من، من ثواب و پاداش نمازی هستم که در فلان شب در فلان ماه خواندی، امشب آمده‌ام تا حق شما را ادا کنم و شما را از تنهایی نجات دهم، و وحشت و ترس شما را از بین ببرم، هرگاه قیامت آمد و نفخ در صور دمیده شد در عرصة قیامت بر سر شما سایه می‌افکنم، و مژده بده که از جانب مولایت هرگز خیر و برکت تمام نخواهد شد.

ابن جوزی می‌گوید: در بدعتش بسیار غلو و افراط کرده است، چون آن فرد که این نماز را می‌خواند باید روزه دار باشد، و شاید روز بسیار گرمی باشد، اگر روزه گرفت و نتوانست چیزی بخورد تا نماز مغرب را بخواند، سپس آن نماز را بخواند و این تسبیحات طولانی و سجده‌های طولانی را انجام دهد، بسیار اذیت می‌شود، و من برای ماه رمضان و نماز تراویح حسرت می‌خورم و رشک می‌ورزم که چگونه این نماز (رغائب) برای آن مزادحم شده است؟! حتی عوام الناس آن را از نماز تراویح بزرگ‌تر و مهم‌تر می‌دانند! و کسانی هستند که در نمازهای جماعت حاضر نمی‌شوند ولی برای این نماز حضور پیدا می‌کنند.[2]

غزالی بعد از اینکه این حدیث انس را در مورد صفت نماز رغائب بیان می‌کند و آن را نماز رجب می‌نامد: (این نماز مستحب است!! و در این بخش آن را آورده‌ایم ـ نماز رجب و شعبان از جمله رواتبی است که با تکرار سال‌ تکرار می‌شود ـ با اینکه به مرتبة تراویح و نماز عید نمی‌رسند، چون این نماز (رغائب) را افراد آحاد روایت کرده‌اند، ولی من تمام اهل قدس را دیده‌ام که خیلی خوب از آن مواظبت می‌‌کردند و هرگز آن را از دست نمی‌دادند، و اجازة ترک آن را نمی‌دادند پس دوست داشتم آن را بیان کنم و بنویسم!![3]

نماز رغائب اولین بار بعد از سال 480 هجری در بیت المقدس پیدا شد که قبل از آن هیچ کس آن را نخوانده بود. از پیامبر(ص) و هیچ یک از صحابه‌ و یا تابعین و سلف صالح وارد نشده است که آن را انجام داده باشند.[4]

 

حکم صلاة الرغائب :

هیچ شکی در بدعت بودن نماز رغائب وجود ندارد، به خصوص اینکه در قرن‌های اخیر پیدا شده و صحابه و تابعین و اتباع تابعین و سلف صالح – رحمهم‌الله – آن را انجام نداده‌اند در حالی که برای انجام کار خیر از کسانی که بعد از آنها آمده‌اند حریص‌تر و فعال‌تر بودند، و میان عزبن عبدالسلام و ابن الصلاح مباحثه و مناقشة علمی خوبی وجود دارد که در لابلای آن به بدعت بودن این نماز تأکید می‌نماید. امام عزبن عبدالسلام قاطعانه بیان می‌کند که صلاة الرغائب به دروغ به پیامبر(ص) نسبت داده شده است، و مخالف شریعت است، از چند جهت علما و از چند جهت عالم و جاهل را شامل می‌شود. اما آنچه شامل علما و به آنها اختصاص دارد دو قسمت است:

1- اگر عالمی این نماز را انجام دهد عموم مردم فکر می‌کنند که این نماز از سنت‌های پیامبر(ص) می‌باشد، با زبان حال که جای گفتن و بیان کردن را می‌گیرد بر پیامبر(ص) دروغی را ساخته و نسبت داده است.

2- اگر عالم آن را انجام دهد باعث می‌شود که عموم مردم برای پیامبر(ص) دروغ بسازند و بگویند: این سنتی از سنت‌های پیامبر(ص) است، و معلوم است که درست نیست باعث دروغ بستن برای پیامبر(ص) شویم.

اما آنچه شامل عالم و جاهل می‌شود از چند جهت است:

 

صورت اول:

انجام و عمل نمودن به بدعت، متبدعین و بانیان آن را تشویق می‌کند که افترا و بدعت‌های خود را بیشتر نمایند، که تشویق و کمک برای کارهای باطل و نادرست در شریعت اسلام ممنوع می‌باشد، بلکه باید با آنها مقابله و مبارزه کرد، چون مبارزه و مقابله با منکرات در شریعت اسلام از خوب‌ترین و عالی‌ترین چیزها می‌باشد.

صورت دوم:

این نوع نماز خواندن با سکون در نماز یعنی عدم حرکات در آن مخالفت دارد، از این جهت که برای سورة اخلاص و سورة قدر عددی را تعیین کرده است، و معلوم است که شمارش آنها جز با حرکات بعضی از اعضا ممکن نخواهد شد.

صورت سوم:

این نوع نماز با سنت‌ خشوع و خضوع و حضور قلب در نماز در تضاد می‌باشد، و قلب در آن برای خدا فارغ نیست، و نمی‌تواند جلال و کبریاء و عظمت خداوند را احساس کند و همچنین نمی‌تواند معانی قرائت و ذکرهای آن را درک کند و در آنها تفکر نماید، چون زمانی که تعداد سوره‌ها را در قلب شمارش کند از خداوند غافل می‌شود، و به چیزی که مشروع نیست مشغول می‌شود، التفات (گرداندن) صورت در نماز از نگاه شرعی بد است، پس با بی‌توجهی به خداوند با قلب که جای عظمت و جلال خداوند است چگونه خواهد بود ؟

صورت چهارم:

با سنت‌های نوافل در تضاد است، سنت این است که انجام سنت در خانه صورت گیرد و فضیلت بیشتری دارد، تا در مساجد، مگر شریعت آن را مستثنی کرده باشد مثل نماز باران، و کسوف، قال(ص): «صلاة الرجل فی بیته أفضل من صلاته فی المسجد إلا المکتوبة».[5]

نماز انسان در خانه‌اش از نمازش در مسجد فضیلت بیشتری دارد مگر نمازهای فرض.

صورت پنجم:

این نماز با انجام سنت‌ها بصورت انفرادی در تضاد است، اصل در انجام نوافل انفراد است، مگر سنتی که شریعت آن را استثنا کرده باشد.

صورت ششم:

با تعجیل در افطار تضاد دارد، چون پیامبر(ص) می‌فرماید: «لایزال الناس بخیر ما عجلوا الفطر».[6]

پیوسته مردم با خیر و برکت همراه هستند به شرطی که در افطار عجله نمایند.

صورت هفتم:

این نماز با سنت خالی شدن قلب قبل از وارد شدن به نماز در تضاد می‌باشد، شخص نماز را شروع می‌کند در حالی که تشنه و گرسنه است، علی‌الخصوص در روزهای بسیار گرم، در صورت وجود مشاغلی که انسان را از نماز مشغول می‌سازد و امکان از میان بردن آنها وجود دارد درست نیست وارد آن نماز شد.

صورت هشتم:

آن دو سجدة آن مکروه هستند، در شریعت وجود ندارد که با یک سجدة منفرد که هیچ دلیل و سببی ندارد قصد تقرب به خدا کرد، تقرب به خدا اسباب و شرایط و اوقات و ارکانی دارد که بدون آنها جایز نخواهد شد، همچنان که بدون اسباب و شرایط و وقت معین وقوف در عرفه و مزدلفه و رجم شیطان و سعی بین صفا و مروه صحیح نخواهد بود، همین طور است با یک سجدة تنها بدون سبب تقرب به سوی خدا ممکن نخواهد شد، مگر اینکه سبب و دلیلی وجود داشته باشد، به همین صورت است که با نماز و روزه در هر وقت و زمانی تقرب صورت نمی‌گیرد، خیلی اوقات جاهلان و نادانان به ظن خود بسوی خدا به چیزی تقرب می‌کنند که باعث دوری آنها از خداوند می‌شود ولی متأسفانه از آن آگاه نیستند.

صورت نهم:

اگر آن دو سجده مشروع و صحیح هم بودند، به علت عدم خشوع و خضوع در آنها با سنت در تضاد می‌باشند، چون شخص با ظاهر و باطن مشغول شمارش عدد تسبیحات می‌باشد.

صورت دهم

پیامبر(ص) می‌فرماید: «لاتختصوا لیلة الجمعة بقیام من بین اللیالی، ولاتختصوا یوم الجمعة بصیام من بین الأیام، إلا أن تکون فی صوم یصومه أحدکم».[7]

شب جمعه را از میان شب‌های دیگر به قیام و عبادت اختصاص ندهید و همچنین روز جمعه را از میان روزها به روزه اختصاص ندهید، مگر اینکه کسی از شما مجبور و واجب باشد آن روز را روزه بگیرد.

صورت یازدهم

با آنچه که پیامبر(ص) در اذکار سجود انتخاب کرده است مخالفت دارد، آن زمان که این آیه نازل شد: ﴿سبح اسم ربک الاعلی  فرمود: «اجعلوها فی سجودکم»[8] آن را

 


[1]- رواه ابن الجوزی فی الموضوعات، (2/124-126) و می‌گوید: این حدیث بر پیامبر(ص) بسته شده است و ابن جهیم (از راویان این حدیث) متهم به کذب است، شوکانی در الفوائد المجموعه، ص (47) آن را آورده و می‌گوید: موضوع است، مردان آن مجهول هستند، فیروزآبادی در المختصر می‌گوید: به اتفاق موضوع است.

[2]- به کتاب الموضوعات ابن جوزی، (2/125-126) مراجعه شود.

[3]- به کتاب احیاء علوم الدین، ص (1/202-203) مراجعه شود.

[4]- به کتاب الحوادث و البدع، للطرطوشی، ص (122) مراجعه شود.

[5]- رواه البخاری فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (2/214)، کتاب الأذان، حدیث (731) به لفظ: «فإن أفضل الصلاة صلاة المرء فی بیته إلا المکتوبة» و مسلم، حدیث: (781) کتاب صلاة المسافرین.

[6]- رواه البخاری فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (4/198)، کتاب الصوم، حدیث (1957) و مسلم، حدیث (1098).

[7]- رواه الإمام احمد فی مسنده، (6/444) و رواه مسلم فی صحیحه، (2/801)، کتاب الصیام، حدیث شماره (1144-148)

[8]- رواه الإمام احمد فی مسنده، (6/444) و ابوداود فی سننه، (1/542)، حدیث (869) و ابن ماجه فی سننه، حدیث (887)، و صحیح ابن حبان. به موارد الظمآن حدیث شماره: 505، و مستدرک حاکم 2/ 477- 478 مراجعه شود.

 

    منبع: سايت نوار اسلام

 

نصیحت و حکمت

زید بن خالد جهنی رضی الله عنه گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «َمنْ فَطَّرَ صَائِمًا کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ، غَیْرَ أَنَّهُ لا یَنْقُصُ مِنْ أَجْرِ الصَّائِمِ شَیْئًا‏».

یعنی: «هرکس روزه داری را افطار دهد همانند اجر (روزه) او می برد، بدون آنکه از اجر روزه دار چیزی کم شود».

ترمذی (807) وابن ماجه (1746) و ألبانی در "صحیح الترمذی" (647) آنرا صحیح دانسته است.

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.