برخواستن به هنگام احوالپرسی
برخواستن به هنگام احوالپرسی موضوع: آداب و اخلاق تاریخ انتشار: 2013-06-22 | بازدید: 1425

برخواستن به هنگام احوالپرسی
 

از ابوالعباس احمد بن تیمیه  _ رحمه الله _ در مورد عادت مردم هنگام ورود اشخاص معین به قصد اکرام آنها برمی خیزند، سؤال شد که آیا اینکار جایز است؟

ایشان در جواب فرمودند: الحمد لله رب العالمین. در زمان رسول الله _ صلی الله علیه و سلم _ و خلفای راشدین  _ رضوان الله تعالی علیهم _  عادت سلف بر این نبوده است که هرگاه رسول خدا را ببینند، برخیزند چنانکه بیشتر مردم آن را انجام می دهند بلکه انس بن مالک  _ رضی الله عنه _ می گوید: هیچ فردی نزد اصحاب محبوبتر از رسول الله _ صلی الله علیه و سلم _ نبود ولی با این حال هرگاه او را می دیدند برایش قیام نمی کردند چون کراهت او را نسبت به این عمل می دانستند اما گاهاً برای استقبال از کسی که مدتی غایب بوده و هم اکنون وارد شده برمی خواستند و این عمل را نیز از رسول الله _ صلی الله علیه و سلم _ دریافت داشته بودند چنانکه از نبی اکرم روایت است که برای استقبال از عکرمه برخواسته است و هنگام ورود سعد بن معاذ که در واقعه بنی قریظه به حکمش راضی شدند خطاب به انصار فرمود:**‏قُومُوا إِلَی سَیِّدِکُمْ‏**[1] (به استقبال از بزرگتان برخیزید).

برای مردم شایسته است که از سلف پیروی کنند و خود را بر آنچه که اصحاب در زمان رسول الله _ صلی الله علیه و سلم _ بر آن بودند عادت دهند چون آنها مردمان بهترین قرنها هستند و بهترین کلام، کلام خدا و بهترین هدایت، هدایت محمد _ صلی الله علیه و سلم _ می باشد و برای هیچ فردی جایز نیست که از هدایت بهترین مخلوقات و بهترین قرنها عدول نماید و برای کسی که افرادی از او پیروی می کنند شایسته است پیروانش را که در هنگام دیدار با او برمی خیزند تأیید ننمایند مگر در ملاقاتهایی که بعد از گذشت مدت زمانی روی دهد.

ولی قیام و برخواستن برای فردی که از سفر بازگشته و امثال آن روی می دهند به تلقی از رسول الله _ صلی الله علیه و سلم _ کاری نیکوست.

و زمانیکه عادت مردم اینگونه است که برای افراد وارد شده به قصد احترام برمی خیزند و در صورت ترک آن فرد وارد شده فکر می کند حق او را رعایت نکرده و قصد خوار نمودنش را داشته اند و عادتی که موافق سنت باشد را نمی داند شایسته است که در چنین وضعی برای او برخیزد چون اینکار موجب اصلاح بین افراد و از بین بردن بغض و حقد می باشد ولی در صورتی که فرد وارد شده عادت مردم را که مبنی بر موافقت با سنت است را می داند ترک قیام برایش موجب اذیت نخواهد شد و مقصود از قیام برخواستنی نیست که در فرموده رسول الله _ صلی الله علیه و سلم _ بیان گردیده است آنجا که می فرماید:**مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَتَمَثَّلَ لَهُ الرِّجَالُ قِیَامًا فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنْ النَّارِ‏**[2] (هرکس از اینکه مردم در مقابل قیام می نمایند خوشحال باشد باید نشیمنگاه خویش را در آتش قرار دهد.) و این امر هنگامی است که فرد نشسته و برایش قیام می نمایند و در مقابلش می ایستند و منظور حالتی نیست که به هنگام آمدنش برمی خیزند لذا بین اینکه به استقبالش بیایند و برخیزیند یا اینکه در مقابل ایستاده و قیام نمایند فرق وجود دارد چون در حالت اولی که هنگام ورود فردی برمی خیزند در قیام و برخواستن هر دو مساویند بر خالف حالت دوم که برای فرد نشسته قیام کرده اند.

در صحیح مسلم ثابت است که رسول الله _ صلی الله علیه و سلم _ آن هنگام که در موقع مریضی برای مردم نشسته نماز خواند به آنها نیز دستور داد تا بنشینند و نشسته نماز بخوانند و فرمود:** لا تعظمونی کما یعظم الأعاجم بعضها بعضًا‏** (همانگونه که غیر عربها بعضی بعض دیگر را تعظیم می نمایند مرا تعظیم نکنید.) رسول خدا در حالیکه خود نشسته بود آنها را از قیام کردن در حالت نماز نهی فرمود تا اینکه کارشان شبیه عجمها نباشد در حالیکه بزرگانشان نشسته اند در مقابلشان قیام می کنند.

خلاصه مطلب اینکه پیروی از عادت و اخلاق سلف بهتر است و باید به اندازه توانایی در آن کوشید و اگر کسی به آن معتقد نبود و عادت سلف را نمی دانست ترک کردن چیزی که در عادات مردم در بین هم نشانه احترام است مفسده راجح است و لازم است در بین دو فساد بوسیله ملزم شدن به کمترین آنها فساد بزرگتر را دفع نمود همانگونه که باید در بین انجام دو امر اصلاحی بوسیله از دست دادن کمترین آنها بزرگترینشان را انجام داد.

 خم شدن به هنگام احوالپرسی

از خم شدن هنگام احوالپرسی نهی شده است چنانکه در سنن ترمذی از رسول الله _ صلی الله علیه و سلم _ روایت است: در مورد مردی سؤال کردند که به هنگام ملاقات با دوستان برایشان خم می شود؟ فرمود:**لا**(نه اینکار را نکند.) و این بدان سبب است که رکوع و سجود جز برای خداوند عزوجل جایز نیست هر چند این امر به قصد تحیت و سلام در شریعت غیر اسلام موجود باشد چنانچه در حکایت یوسف در قرآن آمده:*وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِنْ قَبْلُ*[3] «برایش به سجده افتادند و یوسف گفت: ای پدرم این تفسیر همان خوابی است که قبلاً روی داده بود.» در شریعت ما سجده کردن جز برای پروردگار درست نیست بلکه چنانکه گذشت از قیام کردن نیز بدان صورت که عجمها بعضی برای بعض دیگر انجام می دادند نهی شد، حال چگونه ممکن است رکوع و سجود برای دیگری جایز باشد. و به همین صورت رکوع کرن ناقض داخل در همان مفهوم و معنی نهی می باشد.

و الله اعلم.

و صلی الله علی محمد و آله و صحبه و سلم

آیا انسان پیوسته زمین را ببوسد گناهکار می شود؟

از شیخ الاسلام سؤال شد که: آیا کسی که پیوسته زمین را می بوسد گناهکار می گردد؟ و اگر کسی در حالیکه از آن اکراه دارد به خاطر بدست آوردن روزی انجام دهد حکمش چیست؟

شیخ در جواب می فرماید: زمین را بوسیدن و سر را برداشتن داخل در مفهوم و معنی سجده است؛ چیزی که به هنگام ورود بعضی از شیوخ و یا قدرتمندان روی می دهد درست نیست بلکه حتی خم شدن نیز همچون رکوع جز برای خداوند جایز نیست چنانکه به رسول الله _ صلی الله علیه و سلم _ گفتند: آیا کسانی از ما به هنگام دیدار دوستش می تواند برایش خم شود؟ فرمودند: خیر. هنگام مراجعت معاذ از شام به هنگام ملاقات با پیامبر _ صلی الله علیه و سلم _ برایش سجده کرد. رسول الله _ صلی الله علیه و سلم _ فرمودند: ای معاذ این چیست؟ گفت: ای رسول خدا در شام دیدم که برای اسقفهایشان سجده می کردند و این کار را نیز به پیامبرشان نسبت می دادند. پیامبر در جواب فرمود:** کذبوا علیهم، لَوْ کُنْتُ آمِرًا أَحَدًا أَنْ یَسْجُدَ لِأَحَدٍ لَأَمَرْتُ الْمَرْأَةَ أَنْ تَسْجُدَ لِزَوْجِهَا من أجل حقه علیها‏.‏ یا معاذ، إنه لا ینبغی السجود إلا لله‏** (بر آنها دروغ بستند. اگر قرار بود به کسی دستور به سجده مخلوقی بدهم، دستور می دادم که زنان برای همسرانشان به خاطر حقی که به عهده دارند، سجده کنند. ای معاذ سجده جز برای خداوند شایسته نیست.)

انجام دادن سجده برای غیر خداوند به عنوان دین و به قصد تقرب از جمله بزرگترین منکرات است و هرکس چنین کاری را تقرب و دین بداند چنین فردی گمراه و افترا کننده می باشد و لازم است برایش توضیح داده شود که این کار دین و تقرب به خداوند نیست و در صورت اصرار بر آن باید از او درخواست شود که توبه نماید و در صورت اعراض از توبه کشته می شود.

ولی در صورت مجبور کردن فردی بر انجام آن، چنانچه در صورت انجام ندادنش او را بزنند و یا زندانی کنند یا مالش را بگیرند و یا روزیش را که از بیت المال دریافت می دارد، قطع می کنند و ضررهای دیگر از این نوع شاملش می شود نزد اکثر علما انجام آن برایش جایز است چون بیشتر علما اجبار و اکراه را مباح کننده کارهای حرام چون شرابخواری و امثال آن می دانند و این نظر از امام احمد و دیگران مشهور است ولی با این حال باید قلباً از آن متنفر باشد و به اندازه توانایی  بر خودداری کردن از آن حریص باشد و خداوند متعال صداقت هرکس را بداند او را کمک خواهد نمود و به سبب برکت صداقت و راستی او را بر انجام آن کار عفو می نماید، ولی جمعی معتقدند که اکراه و اجبار فقط موجب مباح شدن اقوال خواهد بود و انجام عمل خلاف را مباح نمی کند و این نظر از ابن عباس و دیگران روایت است و گفته اند:[ إنما التقیة باللسان] (تقیه و خود را محفوظ داشتن تنها با زبان است) و این دیگری از احمد است. ولی اگر کسی به خاطر بدست آوردن مقام بهتر و یا افزودن مال آن را انجام دهد انجامش بر او جایز نیست. و اگر بر انجام سجده مجبور شود و در دل قصد کند که اینکار را برای خداوند متعال انجام می دهد انجامش برای او حسنه خواهد بود و همچنین اگر او را بر انجام کلمه کفری مجبور نمایند ولی او معنی درستی را قصد کند نیز همانگونه است. و الله اعلم.

تألیف: شیخ الاسلام ابن تیمیه  _ رحمه الله _

مترجم: عبدالودود

 

 


 


[1] متفق علیه

[2] رواه ترمذی

[3] یوسف 100

[4] رواه ترمذی

[5] غافر 60

[6] بقره 87

[7] رواه مسلم

[8] رواه مسلم

[9] رواه ترمذی

[10] رواه ترمذی

[11] رواه ترمذی

 

 

 

 

    منبع: سایت نوار اسلام

 

نصیحت و حکمت

از ابوایوب انصاری رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:

«من صام رمضان ثم أتبعه ستا من شوال کان کصیام الدهر». مسلم (1164).

یعنی: «کسی که ماه رمضان و بدنبال آن شش روز از ماه شوال را روزه بگیرد مانند اینست که یک سال کامل روزه گرفته باشد».

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.