
برای شخصی که زود عصبانی میشود و در مقابل رفتار بد دیگران زود عکس العمل نشان میدهد دعا یا ایتی هست جهت خواندن ؟
الحمدلله،
خشم بعضی وقتها خوب، و بعضی وقتها بد (حرام) است، و بعضی وقتها مباح است:
خشم و غضب خوب:
آن است که خشم و غضب بخاطر خدا، و بر علیه دشمنان خدا باشد. مانند خشم گرفتن بر یهود و نصارا و امثال آنان از کفار و منافقین، و یا خشم بخاطر اینکه حریم احکام الهی شکسته شود؛ خداوند (جل جلاله) میفرماید:
« وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَی مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ یَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ یُکَلِّمُهُمْ وَلاَ یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً اتَّخَذُوهُ وَکَانُواْ ظَالِمِینَ * وَلَمَّا سُقِطَ فَی أَیْدِیهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَیَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ * وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَی إِلَی قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَی الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُواْ یَقْتُلُونَنِی فَلاَ تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ * قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ * إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ * وَالَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ * وَلَمَّا سَکَتَ عَن مُّوسَی الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًی وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ» (الأعراف: 148-154).
«قوم موسی بعد (از رفتن) او (به میعادگاه خدا)، از زیورهای خود گوسالهای ساختند; جسد بیجانی که صدای گوساله داشت! آیا آنها نمیدیدند که با آنان سخن نمیگوید، و به راه (راست) هدایتشان نمیکند؟! آن را (خدای خود) انتخاب کردند، و ظالم بودند! و هنگامی که حقیقت به دستشان افتاد، و دیدند گمراه شدهاند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نکند، و ما را نیامرزد، بطور قطع از زیانکاران خواهیم بود!»، و هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من، بد جانشینانی برایم بودید (و آیین مرا ضایع کردید)! آیا درمورد فرمان پروردگارتان (و تمدید مدت میعاد او)، عجله نمودید (و زود قضاوت کردید؟!)» سپس الواح را افکند، و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید; او گفت: «فرزند مادرم! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند; و نزدیک بود مرا بکشند، پس کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده!»، (موسی) گفت: «پروردگارا! من و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل فرما، و تو مهربانترین مهربانانی!»، کسانی که گوساله را (معبود خود) قرار دادند، بزودی خشم پروردگارشان، و ذلت در زندگی دنیا به آنها میرسد; و اینچنین، کسانی را که (بر خدا) افترا میبندند، کیفر می دهیم! و آنها که گناه کردند، و بعد از آن توبه نمودند و ایمان آوردند، (امید عفو او را دارند; زیرا) پروردگار تو، در پی این کار، آمرزنده و مهربان است. هنگامی که خشم موسی فرو نشست; الواح (تورات) را برگرفت; و در نوشتههای آن، هدایت و رحمت برای کسانی بود که از پروردگار خویش میترسند (و از مخالفت فرمانش بیم دارند)».
خشم و غضب پسندیده خشمی است که صاحب آن با حلم و بردباری در آن خویشتنداری میکند.
خشمهایی که بخاطر ملیت و قومگرایی باشد، از زمره خشمهای مذموم است.
خشم مباح آن است که در آن معصیت خداوند نباشد، خداوند میفرماید:
« وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» (الشوری: 43).
«اما کسانی که (در برابر ظلم دیگران) شکیبایی و عفو کنند، این از کارهای پرارزش است».
اما برای علاج غضب باید نیتی صادقانه داشت که خداوند آنرا برطرف سازد. باید از خداوند بخواهد که او را از چنین خصلتی دور نماید. به یاد آوردن اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم را خشمگین و ناراحت کردهاند مثلاً یک اعرابی او را کشیده و فشار میدهد ولی پیامبر صلی الله علیه وسلم در برابر، او را ناراحت و یا جواب نمیدهد. باید سعی و کوشش نمود که نفس خویش را آماده و آموزش داد.
انجام دادن اسباب و کارهای مشروع برای علاج خشم و غضب مانند:
1- به خدا پناه بردن و گفتن "اعوذبالله من الشیطان الرجیم"، سلیمان بن صرد گفته است: با پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بودم و دو نفر با هم مشاجره نمودند و یکی از آنها صورتش قرمز شد و رگهای گردنش بالا آمدند، در این حال پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: من کلمهای را میدانم اگر آن مرد آنرا بگوید، خشمش فرو مینشیند و آن گفتن: "اعوذبالله من الشیطان الرجیم"میباشد.
البته برخی از علما گفتهاند: نباید شخصی را که خیلی خشمگین شده است به ذکر خدا یادآوری نمود، چون شاید بیشتر ناراحت شود و فحش دهد، چون در اتمام حدیث آمده که به مردیکه خشمگین شده بود، گفتند بگو: "اعوذبالله من الشیطان الرجیم" در جواب گفت: من که دیوانه نیستم!!. بخاری و مسلم این روایت را نقل کردهاند؛ الفتح (6/337) والکلم الطیب (227).
2- سکوت کردن و سخن نگفتن.
3- اگر توانستی مجلس را ترک کن و برخیز و برو.
4- سکون: بدینصورت که، اگر ایستاده بودی بنشین، واگر نشسته بودی دراز بکش.
پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: «إذا غضب أحدکم وهو قائم فلیجلس، فإنَّ ذهب عنه الغضب وإلاَّ فلیضطجع». ابوداود (4000) این روایت را نقل کرده است.
یعنی: هرگاه یکی از شما خشمگین شد در حالیکه ایستاده بود بنشیند، اگرخشمش برطرف شد که هیچ، وگرنه دراز بکشد.
راوی این حدیث ابوذر میباشد که در این زمینه برای او واقعهای رخ داده است که بدین شرح میباشد: روزی ابوذر شترهایش را آب میداد که گروهی آمدند و گفتند: چه کسی میتواند چند مو از سر ابوذر بکَند؟ - منظور ناراحت کردن او بود - مردی گفت: من، آن مرد آمد و در محل آبگیر که شترهایش را آب میداد به او رسید و مرد شروع کرد به شکستن و خراب کردن حوض آب، در حالیکه ابوذر انتظار داشت که آن مرد او را در آب دادن شترها کمک کند، ولی مرد شروع کرد به خرابکاری و منهدم کردن حوض آب، در این حال ابوذر که ایستاده بود، نشست و سپس دراز کشید، به ابوذر گفتند: چرا نشستی و سپس دراز کشیدی؟ گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین گفته است و حدیث بالا را ذکر نمود. امام احمد (5/152) صحیح الجامع (694).
5- وضو گرفتن، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: «الغضب جمرة من نار فاطفئوها بالوضوء». بیهقی این روایت را نقل کرده برخی آنرا حسن دانستهاند.
غضب و خشم گُلی از آتش است و آنرا با وضو خاموش کنید.
6- نماز خواندن، زیرا در حدیث چنین آمده است که: هر جنگ و دعوایی را با دو رکعت نماز خاموش کنید.( السلسله الصحیحه (1789).
7- حفظ وصیت پیامبر صلی الله علیه وسلم که ابوهریره آنرا روایت کرده و میگوید: مردی نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: من را وصیتی کن، فرمود: خشمگین نشو. و این درخواست را چندین بار تکرار نمود، و پیامبر صلی الله علیه وسلم همین جواب را داد. بخاری این روایت را نقل کرده است؛ فتح الباری (10/456).
8- خشمگین نشدن بهشت را تضمن میکند. «لا تغضب ولک الجنة». حدیثی است صحیح: صحیح الجامع (7374) و ابن حجر آنرا به طبرانی نسبت داده است، نگاه کنید به کتاب الفتح (4/465) صحیح الترغیب (2747).
به یاد آوردن آنچه که خدا برای بندگان پرهیزکار و باتقوا که از اسباب غضب و خشم پرهیز میکنند، و در مقابل رفتار دیگران که موجب خشم است ساکت و آنرا جواب نمیدهند، از جمله بزرگترین وسایلی است که آتش خشم را خاموش کرده و در آخرت پاداش و اجر بزرگی خواهند داشت؛ همانگونه که پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: «من کظم غیظاً وهو قادرٌ علی أن یُنفِذَه، دعاه الله عز وجل علی رُؤُوس الخلائق یوم القیامة حتی یخیره من الحور ما شاء».
کسیکه جلو خشم و غضب خود را بگیرد، در حالیکه میتواند آنرا انجام دهد روز قیامت خداوند او را در بین مردم ندا میزند تا او را در انتخاب حورالعین مخیر سازد. ابوداود (4777) و غیره آنرا روایت کردهاند و البانی آنرا صحیح دانسته است؛ صحیح الجامع (6518).
9- دانستن مرتبه و جایگاه عالی و مخصوصی که به آنها داده میشود، در صورت خویشتنداری و کظم غیظ، پیامبر صلی الله علیه وسلم گفته است: «لیس الشدید بالصرعة، وإنَّما الشدید الذی یملک نفسه عند الغضب». متفق علیه و امام احمد (2/236) آنرا روایت کرده، صحیح الأدب (989).
یعنی: دلاور و نیرومند آن کسی نیست که کشتی میگیرد و پیروز میشود، بلکه دلاور آن کسی است که هنگام خشم، خویشتنداری میکند.
و از انس بن مالک رضی الله عنه روایت شده که پیامبر صلی الله علیه وسلم از کنار گروهی گذر میکرد که داشتند کشتی میگرفتند، پیامبر صلی الله علیه وسلم پرسید این چیست؟ گفتند: فلان کشتیگیر است که با هر کس کشتی بگیرد آن را بزمین میاندازد. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: میخواهید از او دلاورتر را به شما بگویم، مردی که توسط ظالمی مورد ظلم قرار گرفته باشد ولی خشم خود را فرو بخورد، هم بر ظالم پیروز شده، هم بر شیطان خود، و هم بر شیطان شخص ظالم پیروز گشته است. بزاز این را روایت کرده و ابن حجر با اسنادی حسن آنرا آورده (10/519)، السلسله الصحیحه(3295).
10- هنگام خشم باید به پیامبر صلی الله علیه وسلم تاسی نمود، انس رضی الله عنه روایت نموده است که با پیامبر صلی الله علیه وسلم میرفتم و او لباس نجرانی (برد نجرانی) بر تن داشت که حاشیهای خشن دارد، در میانهی راه با یک اعرابی برخوردیم که عبای پیامبر را گرفت و آنرا به شدت کشید، که وقتی شانه پیامبر را نگاه کردم دیدم در آن اثر نموده است، سپس آن مرد گفت: یا محمد از مال خدا که نزد تو است چیزی را به من بده؛ به او نگاهی انداخت و خندید و سپس دستور داد چیزهایی به او دادند. مسلم و بخاری آن را تخریج نمودهاند، فتح الباری (1/375).
و از جمله مواردیکه از تاسی به پیامبر ص بحساب میآید، این است که، بخاطر خدا خشمگین شویم، و اگر محارم خدا مورد هتک حرمت قرار گرفت، آنوقت خشمگین شویم که این خشم پسندیده و مقبول است.
11- دانستن اینکه فروخوردن خشم از علامات متقین است و خداوند چنین میفرماید:
« الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» (آل عمران: 134).
«همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاقمیکنند; و خشم خود را فرو میبرند; و از خطای مردم درمیگذرند; و خدا نیکوکاران را دوست دارد».
12- تذکر دادن، هنگامیکه وقت یادآوری باشد، ابن عباس رضی الله عنه روایت کرده است که مردی از عمر رضی الله عنه اذن خواست که درخواستی دارد، به او اجازه داد و آن مرد گفت: ای فرزند خطاب بخدا قسم شما به ما خیلی زیاد عطا و بخشش نمیکنی و با عدالت میان ما رفتار نمیکنی، در این هنگام عمر خشمگین شد و خواست او را کتک بزند، در این وقت، حر بن قیس که از همنشینان عمر بود گفت: یا امیر المؤمنین خداوند چنین میفرماید:
« خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ» (الأعراف: 199).
«(به هر حال) با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکیها دعوت نما، و از جاهلان روی بگردان (و با آنان ستیزه مکن)».
و این مرد از جاهلان و نادانان است. و وقتی این آیه را خواند دیگر عمر چیزی نگفت و او در برابر قرآن همیشه و خیلی سریع توقف میکرد. بخاری (4/403) این روایت را نقل کرده است.
13- شناخت بدیهای خشمگینی؛ علقمه بن وائل از پدرش نقل کرده که گفت: من با پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بودم که ناگهان مردی پیدا شد که یک نفر را با طناب بسته بود و آن را دنبال خود میکشید و گفت: یا رسول الله این مرد برادرم را کشته است، پیامبر صلی الله علیه وسلم پرسید و گفت: تو او را کشتی؟ گفت: بله من او را کشتم. گفت: چگونه او را کشتی؟ گفت: من و او برگ درختی را میبریدیم، که او به من فحش داد ومن را خشمگین کرد و با تیشه به سرش زدم و او را کشتم ... تا آخر داستان. مسلم این روایت را نقل کرده است.
14- سکوت: پیامبر صلی الله علیه وسلم میگوید: «إذا غضب أحدکم فلیسکت».
یعنی: هرگاه یکی از شما خشمگین شد، سکوت نماید. امام احمد این روایت را در مسند خویش آورده (1/329). صحیح الجامع (693).
15- همیشه ذکر خدا را بگوید: « أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرعد: 28).
«آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد».
16- باید به بدن خود حق راحتی و استراحت را داد و آنرا دچار آزار و اذیت نکند.
مطالب فوق از جمله مواردی بودن که فرد خشمگین را آرام کرده یا مانع از خشم مذموم خواهد شد. البته در مورد دعا هنگام عصبانیت، حدیثی وارد است که؛«أسألک کلمة الحق فی الغضب والرضا».
یعنی: خداوندا از تو کلمه حق را در حالت خشم و رضا درخواست میکنم.
اما این حدیث ضعیف است زیرا در سند آن ابوبکر بن مریم وجود دارد که ضعیف است (آلبانی).
بنابراین قابل استناد و عمل نیست و بهتر است بجای تمسک به احادیث ضعیف به روایات صحیح و حسن عمل نمود و اعمالی را انجام داد که برای آنها روایات صحیح وارد شده اند.
والله اعلم
وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
منبع: سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت (IslamPP.Com)