با توجه به حدیث نبی اکرم صلی الله علیه وسلم که علی باب مدینه علم است، چگونه ثابت میشود که عمر فاروق رضی الله عنه عالم تر است؟
الحمدلله،
اولا: حدیث « أنا مدینة العلم وعلی بابها» حدیثی دروغ و ساختگی است، می توانید در فتوای (4413) به علت دروغ بودن این حدیث پی ببرید.
دوما: شکی وجود ندارد که عمر رضی الله عنه از عثمان و علی رضی الله عنهما فضیلت بیشتری دارد، و اهل سنت و جماعت بر این مسئله اتفاق نظر دارند که بعد از ابوبکر صدیق رضی الله عنه ، عمر رضی الله عنه افضلترین صحابه است. به فتوای (6295) مراجعه کنید.
شیخ الاسلام ابن تیمیه در کتاب "مجموع فتاوی و رسائل" می گوید: « تفضیل ابوبکر بر عمر سپس عمر بر عثمان و علی بین امامان مسلمین که به امامت در علم و دین مشهورند اعم از اصحاب و تابعین و تابع تابعین مورد اتفاق است. این امر مذهب مالک و اهل مدینه و لیث بن سعد، حماد بن زید و حماد بن سلمه و امثال آنها از اهل عراق و همچنین مذهب شافعی و احمد و اسحاق و ابوعبید و باقی ائمه مسلمین که در میان امت اعتبار و مقام علمی و دینی دارند می باشد و امام مالک اجماع اهل مدینه را در این مورد نقل می کند و می گوید: از افرادی که مورد اقتدا هستند کسی را نیافتم که در تفضیل ابوبکر و عمر تردید داشته باشد این امر از امیر المؤمنین علی بن ابی طالب -رضی الله عنه- نیز مشهود است».
سوما: اگر بخواهیم از لحاظ علمی صحابه را بسنجیم، باید گفت که طبیعتا بعضی از صحابه در پاره ای از مسائل نسبت به دیگران عالم تر بودند و بلعکس؛ بعضی دیگر در بعضی مسائل بر دیگران علم بیشتری داشتند، مثلا بعضی از صحابه در تفسیر قرآن از بقیه عالم تر بودند (مانند ابن مسعود و ابن عباس رضی الله عنهما) و بعضی دیگر در حلال و حرام عالم تر بودند، و بعضی هم در علم فرائض (میراث) و غیره ..
و البته قطعا بعضی از صحابه از دیگران عالم تر بوده اند مانند خلفای راشدین و یا عبادله اربعه (یا خمسه) و یا عایشه رضی الله عنها که جزو مجتهدین بود..
اما و هرکس ادعا دارد که علی رضی الله عنه از عمر رضی الله عنه عالم تر است باید دلیل صحیح بیاورد، و بداند که استناد به احادیث دروغین ارزشی ندارد. ولی با توجه به اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم در اواخر عمر خویش و در هنگام مریضی، ابوبکر صدیق رضی الله عنه را بعنوان امامت نماز برای صحابه قرار داد، این نشانه ای بر فقاهت و افضلیت و عالم تر بودن ایشان نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم است.
همچنین در مورد علم عمر ابن خطاب رضی الله عنه باید گفت که در صحیح بخاری از عبدالله ابن عمر رضی الله عنه روایت شده که او گفت: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «بَیْنَا أَنَا نَائِمٌ أُتِیتُ بِقَدَحِ لَبَنٍ فَشَرِبْتُ حَتَّی إِنِّی لأَرَی الرِّیَّ یَخْرُجُ فِی أَظْفَارِی، ثُمَّ أَعْطَیْتُ فَضْلِی عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ». قَالُوا: فَمَا أَوَّلْتَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «الْعِلْمَ». (بخاری:82)
یعنی: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که میفرمود: «در عالم رویا و خواب، یک لیوان شیر به من داده شد. شیر را نوشیدم تا آنکه خوب سیر شدم تا جائی که سیری از ناخنهایم بیرون میآمد. سپس باقیماندة آن را به عمر بن خطاب دادم». صحابه عرض کردند: یا رسول الله! این خواب را چگونه تعبیر فرمودید؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «آن را به علم تعبیر نمودم».
همچنین رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: (بینما أنا نائم رأیت الناس عرضوا علی وعلیهم قمص فمنها ما یبلغ الثدی ومنها ما یبلغ دون ذلک، وعرض علی عمروعلیه قمیص اجتره).
«در خواب دیدم که مردم در حالی که جامههایی پوشیده بودند بر من عرضه میشدند. جامههای بعضی تا سینه و جامههای عدهای بلندتر بود. عمر را در حالی دیدم که جامهاش مماس با زمین بود». حاضرین گفتند: آنرا چگونه تعبیر نمودی؟ فرمود: تعبیرش دین است. مسلم (2390).
همچنین عبدالله ابن مسعود رضی الله عنه در مورد علم عمر رضی الله عنه چنین اظهار نظر کرده: « لو أن علم عمر بن الخطاب رضی الله عنه وضع فی کفة المیزان ، ووضع علم أهل الأرض فی کفة ، لرجح علم عمر بن الخطاب رضی الله عنه». مصنف ابن أبی شیبة (12/32).
یعنی: اگر علم عمر ابن خطاب رضی الله عنه در یک کفه ترازو قرار گیرد، و علم اهل زمین در کفه دیگر، علم عمر بن خطاب رضی الله عنه سنگین تر خواهد شد. البانی اسناد آنرا صحیح دانسته است.
همچنین گفت: «إنی لا حسب أن عمر بن الخطاب قد ذهب بتسعة أعشار العلم». معجم الکبیر (طبرانی 9/179) با سند صحیح.
یعنی: به گمان من عمر رضی الله عنه از ده بخش علم نُه بخش را با خود برد.
و شعبی میگوید: شنیدم که قبیصه بن جابر میگوید: من با عمربن خطاب زیاد بودهام. من کسی را سراغ ندارم که در قرائت قرآن و فقه دین از ایشان بیشتر بداند. المعرفة والتاریخ للفسوی (1/457) .
عمر رضی الله عنه از روزی که مسلمان شد تا وفات رسول اکرم صلی الله علیه وسلم به استثنای آیاتی که پیش از مسلمان شدنش نازل شده بود کل قرآن را با اسباب نزول آیات حفظ نمود. با توجه به علاقه و دقت ویژهای که عمر رضی الله عنه به قرآن داشت و از طرفی همیشه در رکاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم بود و آیات قرآن نیز به مناسبتهای مختلف یکی پس از دیگری نازل میشد، هیچ بعید نبود که عمر رضی الله عنه به اسباب نزول بیشتر آیات قرآن آگاهی داشته باشد.
همچنین اقوال زیادی در مورد علم و فقاهت عمر رضی الله عنه نقل شده است که می توانید برای دستیابی به این اقوال به کتاب : هدایة الحیاری صفحة 120 – 127 تالیف امام ابن قیم رحمه الله مراجعه کنید.
اما بدون شک علی رضی الله عنه هم مانند بقیه خلفای راشدین از علم و دانش برخوردار بود و کسی منکر این قضیه نیست. وقتی که خبر کشته شدن علی رضی الله عنه به گوش معاویه رضی الله عنه رسید، شروع به گریه کرد، زنش به او گفت: آیا بخاطر او گریه میکنی در حالیکه با او میجنگیدی؟! گفت: وای بر تو، تو نمیدانی که مردم چه فضل و فقه و دانشی را از دست دادند؟! البدایة و النهایة (8/133).
وقتی که معاویه با سؤالی روبهرو شد، آن را در نامهای برای علی مینوشت و او برایش جواب میداد. وقتی که خبر کشته شدنش را شنید گفت: با مرگ علی ابن ابی طالب فقه و علم از دست رفت. الاستیعاب (3/1108).
علی رضی الله عنه در اطلاع از اسباب نزول به سطحی از علم رسیده بود که مردم را تشویق میکرد از او دربارهی مفاهیم قرآن سؤال کنند و میگفت: «از من دربارهی قرآن و علوم آن بپرسید! سوگند به خدا هیچ آیهای نیست مگر اینکه میدانم شب نازل شدهیا روز» الاصابة 2/50، در روایتی دیگر میفرماید: «سوگند به خدا هیچ آیهای نازل نشده مگر اینکه میدانم دربارهی چه کسی وکجا نازل شده است». طبقات 2/338.
والله اعلم
وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
منبع: سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت (IslamPP.Com)