قتیله بنت قیس کیست و آیا او جزو امهات المؤمنین محسوب می شود؟
قتیله بنت قیس کیست و آیا او جزو امهات المؤمنین محسوب می شود؟ موضوع: مادران مومنان تاریخ انتشار: 2013-08-01 | بازدید: 2433

چرا قتیله بنت قیس جز امهات المومنین محسوب نمی شود؟

 

الحمدلله،

ابن عبدالبر در کتاب " الاستیعاب فی معرفة الأصحاب " می نویسد: « قُتَیْلَةَ بنت قیس بْن معد یکرب الکندیة، خواهر اشعث بن قیس کندی، که به او قیله هم گفتند، ولی صحیح آنست که اسم او قتیله بود. رسول خدا صلی الله علیه وسلم در سال دهم هجری ایشان را ]غیابی در حضور برادرش[ بنکاح خود درآورد، سپس در نیمه ماه صفر (همانسال) بیمار شدند و در روز دوشنبه ماه ربیع الاول سال یازده هجری وفات نمودند، ولی (قتیله) نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نرفت ]چون فرصت نشد که قبل از وفات نبی از یمن به مدینه برسد[ و پیامبر صلی الله علیه وسلم هم وی را (هیچگاه) ندید و با او زفاف ننمود. و بعضی گفتند: نکاح قتیله دو ماه قبل از وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم بوده است. و بعضی دیگر بر این پندارند که: پیامبر صلی الله علیه وسلم قتیله را در هنگام بیماریش نکاح نمود، و بعضی از همین ها هم گفتند: پیامبر صلی الله علیه وسلم قتیله را وصیت نمود که مختار باشد؛ اگر خواست کسوت مادری مومنان بپوشد تا بر دیگر مردها حرام گردد، و اگر خواست با هر مردی که خواست ازدواج نماید، و قتیله ازدواج (با دیگران) را برگزید، و لذا ]بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم[ عکرمه بن ابوجهل در حضرموت (یمن) با او ازدواج نمود، خبر ازدواج به گوش ابوبکر (خلیفه پیامبر صلی الله علیه وسلم) رسید و (او خشمگین شد) و گفت: قصد دارم خانه آنها را برسرشان بسوزانم، ولی عمر به ابوبکر گفت: (قتیله) از امهات المومنین نیست، و پیامبر صلی الله علیه وسلم با او زفاف نکرد و کسوت مادری مومنان را بر وی نپوشاند.

جرجانی گفته: برادرش (یعنی اشعث) قتیله را قبل از خروج وی از یمن به پیامبر صلی الله علیه وسلم پیشنهاد داد ولی عکرمه بن ابوجهل ]بعد از وفات پیامبر[ با او ازدواج نمود.

و بعضی دیگر گفتند: پیامبر صلی الله علیه وسلم قتیله را به چیزی وصیت ننمود، اما وقتی که اشعث ]و قومش[ مرتد شدند او نیز همراه آنان مرتد شد، و عمر اینگونه نزد ابوبکر استدلال نمود که قتیله با ارتدادش از همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم نیست، و قتیله بچه ای برای عکرمه نیاورد، و درباره این موضوع (قتیله و نکاحش با پیامبر صلی الله علیه وسلم ) اختلاف بسیار زیادی هست». پایان سخن ابن عبدالبر.

أبو نعیم اصفهانی در کتاب "معرفة الصحابة" از ابن عباس روایت کرده که گفت: « أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ تَزَوَّجَ قُتَیْلَةَ أُخْتَ الأَشْعَثِ بْنِ قَیْسٍ، وَلَمْ یَبْنِ بِهَا، وَلَمْ یُخَیِّرْهَا، فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِنْهَا»

یعنی: «پیامبر صلی الله علیه وسلم قتیله دختر اشعث بن قیس را بنکاح درآورد، اما ایشان قبل از آنکه قتیله را مخیر گرداند وفات نمودند، پس الله متعال قتیله را از پیامبر صلی الله علیه وسلم مبرا ساخت». حافظ ابن حجر در کتاب " الإصابة " گفته: این روایت موصول و اسناد آن قوی است.

همچنین ابن سعد در " الطبقات الکبری" از ابن عباس روایت کرده که گفت: « لما استعاذت أسماء بنت النعمان من النبی، صلی الله علیه وسلم، خرج والغضب یعرف فی وجهه، فقال له الأشعث بن قیس: لا یسؤک الله یا رسول الله، ألا أزوجک من لیس دونها فی الجمال والحسب؟ قال: من؟ قال: أختی قتیلة. قال: قد تزوجتها. قال فانصرف الأشعث إلی حضرموت ثم حملها حتی إذا فصل من الیمن بلغه وفاة النبی، صلی الله علیه وسلم، فردها إلی بلاده وارتد وارتدت معه فیمن ارتد، فلذلک تزوجت لفساد النکاح بالارتداد».

یعنی: «هنگامی که اسماء دختر نعمان (در شب زفاف با پیامبر صلی الله علیه وسلم) استعاذه نمود، ایشان با حالتی خشم از او دور شدند، در این هنگام اشعث بن قیس به پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: خدا به شما بد نرساند ای پیامبر خدا، آیا کسی را که در حسب و جمال همتا ندارد را به ازدواج شما درآورم؟ فرمود: کیست؟ اشعث گفت: خواهرم قتیله، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: پس او را بنکاح خود درآوردم، اشعث به سوی حضرموت در یمن رفت و خواهرش را برداشت تا به نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم ببرد اما در مسیر راه به او خبر رسید که پیامبر صلی الله علیه وسلم وفات کردند و او نیز خواهرش را بازگرداند، سپس اشعث و خواهرش (همراه قومشان) مرتد شدند، پس با این ارتداد نکاح او باطل گشت و قتیله با دیگری ازدواج نمود».

 

والله اعلم

وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم

سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت

IslamPP.Com

 

    منبع: سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت IslamPP.Com

 

نصیحت و حکمت

قال غالب القطان: رأیت مالک بن دینار فی المنام، فکأنه قاعد فی مسجده الذی کان یجلس فیه، علیه قبطیتان وهو یقول: بأصبعیه هکذا: «صنفان من الناس لا تجالسوهما فإن مجالستهما مفسدة لقلب کل مسلم: صاحب بدعة قد غلا فیها، وصاحب دنیا مترف فیها». الحلیة الأولیاء؛ أبی نعیم اصفهانی

غالب قطان گفت: مالک بن دینار را در خواب دیدم که در مسجد نشسته بود و می فرمود: «دو دسته از مردم هستند که هرگز با آنها منشین، زیرا که همنشینی با آنها قلب هر مسلمانی را فاسد می کنند: یکی کسی که اهل بدعت است و در آن غلو کرده، و دیگری کسی که اهل دنیا است که در آن خوش گذارن است».

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.