یکی از استادهایم یک روز امد سر کلاس پرسید: که ایا این دنیا و زندگی ما اختیاریه یا جبر حاکم است؟ به نظر شما وقتی خدا کسی را بخواهد هدایت کند هرچند خودش هم نخواهد بازهم هدایت میشود و بلعکس اگه کسی را گمراه کند اگر خودش هم نخواهد بازهم گمراه میشود. داستان های زیادی را شنیدم که حتی آتش پرست هم هدایت شده است. پس این با اختیار خودمان منافاتی ندارد؟ مثلا من میخواهم هدایت شوم ولی حالا که ایمانم قوی تر نمیشود یعنی شاید خدا نخواسته. لطفا توضیح بدهید.
الحمدلله،
خدای متعال راه راست را از راه کج بیان کرده، و سپس به انسانها اختیار داده تا یا راه او را برگزینند و به احکام و قوانین او پایبند شوند، و یا سرپیچی کرده و راه دیگری را بپیمایند، چنانکه می فرماید: « إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا * إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» (انسان 3).
یعنی: ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم، و او را میآزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم، و ما راه را به او نشان دادیم، خواه او شکرگزار بوده (و راه ایمان و عبادت و تقوی را بپوید)، یا ناسپاس باشد (و کفر بورزد).
پس نکته اول درک این مطلب است که : الله تعالی برای رهنمود انسانها کتاب آسمانی نازل کرد و پیامبرانش را برای آنها فرستاد، و به انسان خرد و عقل داد و به او قدرت اراده و اختیار عطاء کرد، تا یا شاکر باشد یا کافر..
نکته دوم که باید مد نظر داشت، اینست که : خدای متعال به کسی ظلم نمی کند، یعنی اینگونه نیست که کسی خواهان یافتن راه حق باشد – و برای رسیدن به آن تلاش کند – اما خدا وی را هدایت نکند! زیرا خود او می فرماید: « وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ» (عنکبوت 69).
یعنی : و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) تلاش کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
پس هرکسی که خواهان هدایت و یافتن حق باشد، بشرطیکه برای رسیدن به آن تلاش کند و اسباب لازم را برای رسیدن به مقصد بکار بگیرد، الله متعال نیز خلف وعده نمی کند و وی را به مقصد خواهد رسانید، می فرماید : « إِنَّ اللّهَ لاَ یُخْلِفُ الْمِیعَادَ» (آل عمران 9).
یعنی : همانا خداوند، از وعده خود، تخلّف نمیکند.
پس یک زرتشتی که روزی از روزها پیام اسلام را می شنود و به تفکر می رود و بعد از آن تحریک می شود که بیشتر به دنبال حقیقت باشد، و سرانجام اسلام می آورد و هدایت می شود، این یک سنت الهی است که : هرکس لیاقت داشته باشد؛ که این لیاقت با خواستن و تلاش خالصانه حاصل می شود، خدای متعال وی را به راه راست هدایت می کند.
و اینگونه نیست کسی خواهان گمراهی باشد اما خدا وی را به زور هدایت کند! این سخن برخلاف سنن الهی است و با نصوص قرآنی سازگاری ندارد.
پس اگر شما قصد دارید ایمان خود را تقویت کنید، باید اولا صادقانه خواهان آن باشید، ثانیا برای آن اقدام کنید و اسباب لازمه را بکار بگیرید؛ مثلا از جمله اسباب لازم برای قوی شدن ایمان آنست که : از نواهی الهی دوری ورزید، و به اوامر او گوش فرا دهید؛ مثلا از زنا و شراب و نظر به نامحرم و گوش سپردن به ترانه و دروغ و غیبت و .. دوری کنید، و همزمان نمازهایتان را سر وقت بخوانید به جماعت مسجد بروید در نماز جمعه شرکت کنید، قرآن بخوانید و به معانی آیات توجه کنید، نماز خود را با خشوع بخوانید و روزه واجب و سنت بگیرید و با اهل دین و ملتزمین به شریعت رفاقت کنید و ... آنگاه خواهید دید که ایمان شما پس از چند ماه قوی تر شده است..
اما کسی که خواهان هدایت باشد منتها فقط یک خواست قلبی باشد که هیچ اقدامی برایش انجام ندهد و سست و تنبل بنشیند و منتظر هدایت باشد، چنین کسی نسبت به سنن الهی جاهل است!
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
منبع: سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت IslamPP.Com