شخصی کمربند انفجاریش را منفجر می کند و می گوید : اگر امروز این شخص کشته نمی شود فردا که کشته خواهد شد
شخصی کمربند انفجاریش را منفجر می کند و می گوید : اگر امروز این شخص کشته نمی شود فردا که کشته خواهد شد موضوع: جهاد و هجرت تاریخ انتشار: 2013-08-03 | بازدید: 1601

از جناب علامه ابن عثیمین سوال شد : مردی فلسطینی کمربند انفجاری به خود بسته و وارد جمعی از یهودیان شده و خودش را منفجر کرده که در نتیجه آن بیشتر از بیست یهودی کشته و تقریبا پنجاه تن هم مجروح شدند و عده ای هم معلول شدند، و می گویند : اگر امروز این شخص کشته نمی شود فردا که کشته خواهد شد، آیا این کار خودکشی است یا جهاد محسوب می شود؟

 

الحمدلله،

«این شخصی که این لباس کشنده را پوشیده، اولین کسی را که می کشد خود آن مرد است، و تردیدی نیست که او خودش سبب کشته شدن نفس خویش شده است، و انجام چنین کاری در چنین حالتی جایز نیست مگر آنکه مصلحت بزرگی برای اسلام در انجام آن نهفته باشد، و فرقی نمی کند چه برای قتل افراد عادی باشد یا رؤسا و رهبران یهودی باشد (یک حکم را دارد که جایز نیست)، اما اگر با این کار منفعت عظیمی نصیب اسلام شود در آنصورت جایز است.

و شیخ الإسلام ابن تیمیه رحمه الله بر این سخن (یعنی در صورت مصلحت و نفع اسلام) تاکید کرده (و آنرا جایز دانسته) و برای آن به ماجرای پسر نوجوان مؤمنی مثال زده که در ملتی زندگی می کرد که حاکمش مردی مشرک و کافر بود، این حاکم قصد داشت آن نوجوان را بکشد، و چندبار برای آن اقدام کرد :

یکبار دستورداد از بالای کوه او را پرت کردند.

و بار دیگر او را در دریا انداخت؛ اما هر بار خدا او را نجات داد، پادشاه از این جریان بسیار تعجب می کرد، روزی نوجوان از پاشاه پرسید: آیا می خواهی مرا بکشی؟ پادشاه گفت: بله و من تمام این کارها را برای کشتن تو انجام داده ام، نوجوان گفت: تمام مردم را در یکجا جمع کن، سپس تیری را از تیردان من برداشته، آنرا در کمان گذاشته و به سوی من پرتاپ کن، اما در هنگام پرتاپ بگو : به نام پروردگار این پسر، بنام پروردگار این پسر. (آن قوم) عادت داشتند که هرگاه کاری را شروع می کردند به نام پادشاه شروع می کردند، ولی آن پسر به پادشاه گفت : در هنگام پرتاپ کردن بگو بنام پروردگار این نوجوان، پادشاه هم به حرف پسر عمل کرد و مردم را در یک مکان جمع کرد و یک تیر را از تیردان آن پسر برداشت و در کمانش گذاشت و گفت : بنام پروردگار این پسر، و سپس تیر را رها کرد و به پسر برخورد کرد وی را کشت، مردم دسته جمعی فریاد کشیدند، پروردگار ما پروردگار این پسر است، پرردگار ما پروردگار این پسر است. (ماجرای اصحاب اخدود در صحیح مسلم شماره (3005)).

مردم همگی پروردگاری این پادشاه مشرک را انکار کردند، آنها گفتند : حاکم هرکاری کرد نتوانست این پسر را بکشد، ولی هرگاه گفت : بنام پروردگار این پسر، کشته شد، پس بایستی مدبر این دنیا این پروردگار پسر باشد.

شیخ الاسلام ابن تیمیه می گوید : این کار منفعت بزرگی برای اسلام داشت، وگرنه مشخص است که این پسر مسبب قتل خودش بود و تردیدی در آن نیست، اما با این وجود منفعت بزرگی درپی داشت، چنانکه یک ملت (بخاطر این واقعه) ایمان آوردند.

پس هرگاه مانند همچون (مصلحتی) حاصل شود انسان می تواند بگوید: من جانم را برای دینم فدا می کنم و در مقابل دین جانم اهمیت ندارد، اما صرفا کشتن ده یا بیست یا سی نفر (یهودی)، چه بسا موجب شود که یهود در عوض آن صدها (مسلمان) را بکشد، و اگر بر طبق آنچه که می گویند تلاشهایی برای عقد پیمان صلح نمی بود، آنها را می دیدید که به بهانه کار این مرد از فلسطینیها انتقام می گرفتند».

"مجموع فتاوی ورسائل فضیلة الشیخ محمد بن صالح العثیمین" (25/354).

 

 

    منبع: سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت (IslamPP.Com).

 

نصیحت و حکمت

قال سفیان الثوری رحمه الله: «إذ أحببت الرجل فی الله، ثم أحدث فی الإسلام فلم تبغضه علیه فلم تحبه فی الله» الحلیة الأولیاء (7/34) 

امام سفیان ثوری رحمه الله می فرمایند: «هرگاه کسی را بخاطر الله دوست داشتی، سپس آن شخص بدعتی در اسلام ایجاد کرد و تو بخاطر آن بدعتش وی را مبغوض نداری، پس بدان که او را بخاطر خدا دوست نداشته ای».

نظر سنجی

شما به کدام بخش سایت بیشتر مراجعه میکنید؟









      

گالری تصاویر
  • قرآن

    قرآن

  • حدیث

    حدیث

  • دعا

    دعا

Close

برای دریافت مطالب جدید سایت لطفا ایمیل خود را وارد نمایید.