آیا حدیث : «هرکس چهل حدیث از پیامبر صلی الله علیه وسلم حفظ کند، بزودی داخل بهشت خواهد شد و یا با علماء محشور خواهد شد» صحیح است؟
الحمدلله،
این حدیث – با وجود آنکه طرق زیادی دارد – اما ضعیف است، با الفاظ زیادی هم وارد شده است، مثلا با الفاظ :
- « بعثه الله یوم القیامة فی زمرة الفقهاء والعلماء ».
«خداوند در روز قیامت وی را در زمره فقهاء و علماء محشور می فرماید».
- « بعثه الله عالما فقیها ».
«خداوند وی را همچون عالم و فقیه محشور فرماید».
- « وکنت له یوم القیامة شافعا وشهیدا ».
«و من در روز قیامت برای وی شافع و شاهد خواهم بود».
- « أدخل من أی أبواب الجنة شئت ».
«از هر دری از دروازه های بهشت که خواست وارد آن می شود».
- « کُتب فی زمرة العلماء وحشر فی زمرة الشهداء ».
«در زمره علماء قلمداد شده و در زمره شهداء محشور می شود».
حافظ ابن حجر گفته : «حسن بن سفیان در مسندش و در اربعینش از ابن عباس روایت کرده، و همین روایت از سیزده صحابه روایت شده، که ابن جوزی در " العلل المتناهیة " آنها را آورده و ضعف تمام آنها را ذکر نموده است» " التلخیص الحبیر " (3 / 93، 94).
و ابن ملقن گفته : «حدیث : « من حفظ علی أمتی أربعین حدیثا کتب فقیها : هرکس چهل حدیث را بر امتم حفظ کند بعنوان فقیه شمرده می شود» از حدود بیست طریق روایت شده که تمام آن طرق ضعیف هستند، و دارقطنی گفته : تمام طرقش ضعیفند و هیچکدامشان ثابت نشده اند، و بیهقی گفته : اسنادشان ضعیف است». " خلاصة البدر المنیر " (2 / 145) .
و امام بیهقی گفته : «این متن در بین مردم مشهور است ولی اسناد صحیحی برای آن وجود ندارد». " شعب الإیمان " (2 / 270) .
و امام نووی که خودش کتابی مشهور به " الأربعین النوویة " – یعنی چهل حدیث نبوی – دارد، در مقدمه کتابش درباره این روایات چنین گفته : «حافظان حدیث اتفاق نظر دارند که این حدیث – با وجود کثرت طرق آن – ضعیف است. با این وجود علماء رضی الله عنهم در این باب مصنفاتی دارند که قابل شمارش نیستند، و اولین کتابی که در این باب اطلاع دارم تصنیف شده، کتابی است که عبد الله ابن مبارک نوشته، سپس محمد بن أسلم طوسی عالم ربانی، حسن بن سفیان نسائی، وأبو بکر الآجرّی، وأبو محمد بن إبراهیم الأصفهانی، ودارقطنی، حاکم، وأبو نعیم، وأبو عبد الرحمن السُّلمی، وأبو سعید المالینی، وأبو عثمان الصابونی، وعبد الله بن محمد الأنصاری، وأبو بکر بیهقی، و خلایق دیگری از متقدمین و متاخرین که قابل شمارش نیستند، من نیز برای جمع چهل حدیث – به نشانه اقتداء به ائمه اعلام و حافظان اسلام – استخاره کردم.
..
با وجود (ضعف احادیث وارده) اعتماد من (برای نوشتن این کتاب) بر این حدیث نبود، بلکه بر این فرموده صحیح پیامبر صلی الله علیه وسلم شکل گرفت که فرمود : « لیُبلغ الشاهد منکم الغائب : تا شاهد شما پیامم را به غائبان برساند»، و فرمود : « نضّر الله أمرأً سمع مقالتی فوعاها فأداها کما سمعها : خداوند فردی را شاد و شادمان کند که سخنی از من شنیده و حفظ کرده و همانطور که شنیده است آنرا بیان کند».
همانطور که از امام نووی رحمه الله نقل کردیم؛ احادیث صحیحی وجود دارند درباره فضیلت شنیدن حدیث از پیامبر صلی الله علیه وسلم و ابلاغ آن، هرچند که یک حدیث باشد، مثلا از زید بن ثابت رضی الله عنه روایت است که گفت : شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود :
« نَضَّرَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ مِنَّا حَدِیثًا فَحَفِظَهُ حَتَّی یُبَلِّغَهُ غَیْرَهُ فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَی مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ وَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ لَیْسَ بِفَقِیهٍ». ترمذی (2656) وحسنه، وأبو داود (3660) ، وابن ماجه (230) .
یعنی: خداوند فردی را شاد و شادمان کند که سخنی از من شنیده و آنرا حفظ کرده تا آنرا ابلاغ می کند، چه بسا کسی که آن حدیث را از مبلغ می شنود از او فقیه تر باشد، و چه بسا حامل حدیث فقیه نباشد».
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
منبع: سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت (IslamPP.Com)