کدامیک فضیلت بیشتری دارد : امامت نماز یا اذان و اقامه برای آن؟
الحمدلله،
اهل علم در تفضیل بین امامت و اذان اختلاف رأی دارند؛ بعضی از آنها امامت را بافضیلت تر دانسته اند، و گفتند : چون امامت مقام پیامبر صلی الله علیه وسلم است، در عوض بعضی از آنان گفتند : اذان فضیلت بیشتری دارد، زیرا درباره فضل و بزرگی آن احادیثی وارد شده اند.
در کتاب "دائرة المعارف فقهی" آمده : «رأی معتمد نزد حنفیه و مشهور نزد مالکیه، و رأی بعضی از شافعیه، و روایتی از امام احمد، بر آنست که : امامت از اذان افضل تر است؛ زیرا پیامبر صلی الله علیه وسلم شخصا آنرا برعهده داشتند، و همینطور خلفای راشدین، و اذان را برعهده نگرفتند، درحالی آنان جز افضل را برنمی گزیدند، علاه بر آن، امامت جز برای کسی که احوال وی کامل تر و افضل تر نباشد، شایسته نیست.
اما رای راجح نزد شافعیه و حنابله، و رأی بعضی از حنفیه و مالکیه آنست که : اذان از امامت افضل تر است، به دلیل فرموده الله متعال : « وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعَا إِلَی اللَّهِ وَعَمِل صَالِحًا» (فصلت 33). یعنی : « گفتار چه کسی بهتر از گفتار آن کس است که به سوی خدا دعوت میکند و عمل صالح انجام میدهد». عایشه رضی الله عنها گفته : این آیهکریمه در شأن مؤذنان نازل شده است.
و به دلیل فرموده پیامبر صلی الله علیه وسلم : «لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی النِّدَاءِ وَالصَّفِّ الأَوَّلِ، ثمَّ لَمْ یَجِدُوا إِلا أَنْ یَسْتَهِمُوا عَلَیْهِ لاسْتَهَمُوا». بخاری(615) و مسلم (437).
یعنی: «اگر مردم از پاداش اذان و صف اول نماز، آگاه میبودند و برای دستیابی به آن، چاره ای جز قرعه کشی نداشتند، حتما قرعه کشی می کردند».
و فرمود : «الْمُؤَذِّنُونَ أَطْوَلُ النَّاسِ أَعْنَاقًا یَوْمَ الْقِیَامَةِ» مسلم (387).
یعنی : «همانا گردن مؤذنان در روز قیامت از همهی مردم بلندتر است (توقع آنها به رحمت الهی بیش از دیگران است)».
و فرمود : «الْإِمَامُ ضَامِنٌ وَالْمُؤَذِّنُ مُؤْتَمَنٌ اللَّهُمَّ أَرْشِدْ الْأَئِمَّةَ وَاغْفِرْ لِلْمُؤَذِّنِینَ» ترمذی (207).
یعنی : «پیشنماز ضامن است و موذن مورد اطمینان، خدایا پیشنمازان را ارشاد، و موذنان را مورد مغفرت بفرما».
و امانت والاتر و نیکوتر از ضامن است، و مغفرت والاتر از ارشاد است.
و گفته اند : اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین امر مهمی مانند اذان را برعهده نگرفته اند، به سبب تنگی و کمبود وقت آنها بود، چراکه آنان به مصالح مسلمانان – که کسی جز آنها عهده دارش نبودند – مشغول بودند، لذا وقت کافی و فراغت برای اذان گفتن هم نداشتند. و الموَّاق گفته : پیامبر صلی الله علیه وسلم بدان سبب اذان را ترک گفته، زیرا اگر می فرمود : (حی علی الصلاة) و مردم برای نماز شتاب نمی کردند، در آنصورت عقوبت دامن تمام آنها را می گرفت، زیرا خداوند متعال است که می فرماید : «فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» (نور 63). یعنی: «پس آنان که فرمان او را مخالفت میکنند، باید بترسند از اینکه فتنهای دامنشان را بگیرد، یا عذابی دردناک به آنها برسد».
و عمر بن خطاب رضی الله عنه گفته : « لولا الخلافة لأذَّنتُ ». یعنی : اگر امر خلافت نمی بود، قطعا اذان می گفتم.
و اما نزد بعضی از علمای حنفیه و شافعیه و مالکیه : فضیلت امامت و اذان برابر است.
و در قول دیگری نزد هرکدام از مالکیه و شافعیه : اگر شخص بداند که می تواند تمام حقوق و ویژگیهای امامت را رعایت کند، امامت افضل تر است، در غیر اینصورت اذان بهتر است.
همچنین فقهاء در مفاضله بین اذان و اقامه اختلاف رأی دارند :
حنفیه و بعضی از فقهای مالکیه معتقدند که اقامه از اذان افضل تر است، زیرا اذان در بعضی مواضع ساقط می شود درحالیکه در مورد اقامه چنین نیست، مثلا در حق مسافر، یا نماز فوت شده (که اذان گفتن لازم نیست حال آنکه اقامه مستحب است).
و حنابله و بعضی دیگر از فقهای مالکیه معتقدند اذان از اقامه افضل تر است، زیرا (موذن) وقت زیادتری به (گفتن) آن مشغول می شود». "الموسوعة الفقهیة" (32/157-158).
و نگاه کنید به : "حاشیة ابن عابدین" (1/260، 370) ، "مواهب الجلیل" (1/422) ، "المجموع" للنووی (3/78) ، "کشاف القناع" (1/231) ، "المغنی" لابن قدامة (1/403).
و از بین فقهای معاصر، علامه ابن عثیمین قول تفضیل اذان بر اقامه را ترجیح داده در پاسخ به سوالی در این باره می گوید : «این مسئله ما بین اهل علم محل اختلاف است؛ و صحیح آنست که اذان افضل تر از امامت است، زیرا احادیثی در فضل اذان وارد شده اند، مانند این فرموده پیامبر صلی الله علیه وسلم : «لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی النِّدَاءِ وَالصَّفِّ الأَوَّلِ، ثمَّ لَمْ یَجِدُوا إِلا أَنْ یَسْتَهِمُوا عَلَیْهِ لاسْتَهَمُوا». یعنی: «اگر مردم از پاداش اذان و صف اول نماز، آگاه میبودند و برای دستیابی به آن، چاره ای جز قرعه کشی نداشتند، حتما قرعه کشی می کردند». متفق علیه
و یا فرمودند : «الْمُؤَذِّنُونَ أَطْوَلُ النَّاسِ أَعْنَاقًا یَوْمَ الْقِیَامَةِ». یعنی : «همانا گردن مؤذنان در روز قیامت از همهی مردم بلندتر است» مسلم (387).
اگر کسی بگوید : امامت به اوصاف شرعی مرتبط است، مثل : «یَؤُمُّ القْوَمْ أَقْرَؤهُمْ لِکِتابِ الله تعالی». یعنی : «مردم را قاریترینشان به کتاب خدا امامت کند». و مشخص است که قاری تر افضل تر هم هست، و ارتباط امامت به قاری ترین افراد، دلالت بر افضلیت آن دارد.
جواب آنست : ما نمی گوئیم که امامت فضیلتی ندارد، بلکه امامت ولایت شرعیه و دارای فضل است، ولی می گوئیم : اذان از امامت افضل تر است، زیرا اذان اعلان ذکر و یاد الله متعال، و آگاه کردن عموم مردم (به آن) است، و علاوه بر آن؛ اذان از امامت دشوارتر است، و پیامبر صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین بدان دلیل اذان ندادند؛ زیرا آنها به مهمتر از آن مشغول بودند، چراکه امام متعلق به جمیع مردم است، اگر قرار باشد مقداری از وقت را (برای آن) خالی بگذارند، وقت آنها در پرداختن به امورات مهم مسلمانان کم خواهد شد». "مجموع فتاوی الشیخ ابن عثیمین" (12/سؤال رقم/78) .
در آخر یادآور می شویم که در هر عباداتی، اخلاص و تطابق آن با سنت بسیار مهم تر است، اگر کسی اخلاص نداشته باشد، فضیلتی کسب نخواهد کرد نه برای این و نه آن ..
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
منبع: سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت (IslamPP.Com)