کودکی که 16 سال بیشتر ندارد به امر پدرش رانندگی می کند ولی با کودکی برخورد می کند و بر اثر آن فوت می کند، حکم این کودک (راننده) چیست؟
الحمدلله،
اولا : این شخص که رانندگی کرده و کودکی را زیر گرفته و منجر به فوت او شده، کودک نیست، بلکه یک انسان مکلف بالغ است، و در برابر اعمال و تصرفاتش مسئولیت کامل دارد، زیرا هرکسی که از سن 15 سالگی عبور کند بر طبق رای راجح قطعا به بلوغ رسیده است.
زیرا ابن عمررضی الله عنهما می گوید :«عُرِضْتُ عَلی النّبیِّ صلی الله علیه وآله وسلم یَوْمَ أُحُدٍ وَأَنا ابْنُ أَرْبَعَ عشرةَ سَنَةً فَلَمْ یُجِزْنی» متفق علیه . وفی روایة صحیحة للبیهقی وابن حبان : «ولم یرَنی بَلَغْتُ، وَعُرضْتُ عَلَیْه یَوْمَ الْخَنْدق وأَنا ابنُ خَمْسَ عَشرَةَ سَنَةً فأَجَازَنی ورآنی بلغتُ»
یعنی : در جنگ احد چهارده ساله بودم به خدمت رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم آمدم (که در جنگ شرکت کنم)، به من اجازه نداد. متفق علیه . در روایت بیهقی و ابن حبان با این لفظ آمده : « به من اجازه نداد چون مرا بالغ شده ندید، و در روز جنگ خندق پانزده ساله بودم؛ به خدمت ایشان آمدم (که در جنگ شرکت کنم) اجازه داد و مرا بالغ شده دید».
نافع می گوید : این حدیث را به خلیفه عمر بن عبد العزیز بازگو کردم، او گفت : این حد بلوغ است، و به عاملان خود نوشت که کسی را بجنگ نفرستند مگر اینکه به پانزده سالگی رسیده باشند و تاکسی به پانزده سالگی نرسیده باشد بوی تعرض نکنند. "فقه السنة" .
دوما : اما تصادفی که روی داده، بایستی بررسی شود که سبب آن چه بود و در چه شرایط و احوالی روی داده است؟ اگر راننده خودرو مرتکب تعدی شده باشد، مثلا بدون گواهی نامه رانندگی کرده باشد، یا سرعت بیش از حد مجاز داشته است، و یا سهل انگاری مرتکب شده باشد، مثلا به مسیر حرکت خود دقت و توجه نکرده باشد و مشغول چیزی بوده، یا خودرو نقص فنی داشته او در تعمیر و نگهداری آن کوتاهی کرده، و امثال این موارد که نشانگر تجاوز یا کوتاهی از جانب راننده است، در چنین احوالی راننده مرتکب قتل خطا شده و باید دیه و کفاره دهد، اگر هم مرتکب تجاوز یا کوتاهی و یا تخلف راهنمایی نشده باشد، سرعت بیش از حد نداشته است، و تقصیر از آن کودک مقتول بوده باشد، مثلا در مکانی پیاده روی کرده باشد که معمولا محل عبور و مرور مردم نیست، و یا بطور ناگهان با خودروی راننده روبرو شده باشد و راننده گریزی از برخورد با او نیافته، در چنین حالتی چیزی بر راننده نیست، نه دیه و نه کفاره .
در فتاوی هیئت دائمی افتاء آمده : «اگر راننده در راندن خود تجاوزی کرده باشد، یا سببی در حصول حادثه داشته است؛ مثلا خلافی در حرکت یا سرعت مرتکب شده و یا خواب آلود بوده باشد و امثال اینها، و یا در نگهداری خودرو و بررسی وضعیت سلامت ماشین سهل انگاری و اهمال کرده است، بر او لازمست کفاره دهد که عبارتست از : آزاد کردن برده مؤمن، اگر برده نداشت پس دو ماه متوالی و پشت سر هم روزه بگیرد؛ اما اگر هیچ سبب و نقشی در وقوع حادثه نداشته است پس چیزی هم بر او نیست» " فتاوی إسلامیة " (3/356) .
منبع : سایت (الإسلام سؤال وجواب).
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
-bi� me0��� lang=AR-SA style='font-size:14.0pt;line-height:130;color:#006600;mso-bidi-language: AR-SA'>یعنی : «هر کس ظلمی به برادرش نموده باشد، خواه به آبروی او لطمه زده و یا حق دیگری از او پایمال کرده است، همین امروز (در دنیا) از او طلب بخشش کند قبل از اینکه روزی (قیامت) فرا رسد که در آن، درهم و دیناری، وجود ندارد. زیرا اگر اعمال نیکی داشته باشد، (در آنروز) به اندازه ظلمی که نموده است، از آنها کسر میگردد. و اگر اعمال نیکی نداشته باشد، گناهان مظلوم را به دوش او (ظالم) می گذارند».
از شیخ الاسلام ابن تیمیه سوال شد : مسلمانی به عمد و بدون حق مسلمان دیگری را می کشد، بعد توبه می کند، آیا امیدی برای این توبه هست و از آتش جهنم نجات خواهد یافت یا خیر؟ و آیا دیه بر او واجب است یا خیر؟
پاسخ دادند : «کسی که بناحق قتل می کند، دو حق بر گردن دارد :
(اول) حق الله، چون او به حدود الله تجوز کرده و حرامهای او را هتک کرده است، پس این گناه است و خداوند با توبه صحیح او را می بخشد، چنانکه می فرماید : « قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا» (زمر 53). یعنی : « بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد» یعنی گناه کسی که توبه کرده باشد را می بخشد، و باز می فرماید : «وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا * یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا * إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا» (فرقان 68-70). یعنی : «و کسانی که معبود دیگری را با خداوند نمیخوانند؛ و انسانی را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمیکشند؛ و زنا نمیکنند؛ و هر کس چنین کند، مجازات سختی خواهد دید! عذاب او در قیامت مضاعف میگردد، و همیشه با خواری در آن خواهد ماند! مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است».
و در صحیحین و دیگر کتب از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت شده که پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمود : «مردی در بنی اسرائیل وجود داشت که نود و نه نفر را کُشت. به جستجوی عالمترین شخص زمین میگشت، او را به سوی راهبی راهنمایی نمودند، نزد او رفت و گفت: نود و نه نفر را کشته است، آیا اگر توبه کند، قبول است؟ گفت: خیر، پس او را هم کشت و صد نفر را با او کامل کرد؛ باز، به جستجوی عالمترین فرد زمین گشت، او را بهسوی مرد دانشمندی راهنمایی کردند، پیش او رفت و گفت: صد نفر را کشته است، آیا اگر توبه کند، قبول است؟ گفت: بله، چه کسی میتواند بین او و بین توبه مانعی ایجاد کند؛ به فلان سرزمین برو که در آنجا مردمانی خداپرست هستند و با آنها عبادت خداوند را انجام بده، آن شخص رفت و در نیمهی راه، مرگ او فرا رسید و فرشتگان رحمت و عذاب، بر سر او به مجادله پرداختند، سپس خداوند ملائکه ای را برای قضاوت بین آنها فرستاد، گفت: از اینجا فاصلهی دو زمین (زمین مبدأ و زمین مقصد) را اندازه بگیرید، به هر کدام نزدیکتر بود، از اهل آنجا محسوب میشود؛ اندازه گرفتند، دیدند که به روستای صالحین نزدیکتر است و خدا نیز از او گذشت نمود» متفق علیه .
دو دوم : حق انسانها . قاتل بایستی حق اولیاء مقتول را هم بدهد، به آنها امکان قصاص را فراهم نماید، و یا با دادن دیه با آنها مصالحه کند، و یا طلب عفو نماید، اگر (یکی از این) موارد را انجام داد پس حق آنها را اداء کرده، این موجب کامل شدن توبه است.
ولی آیا برای مقتول هم حقی می ماند که در روز قیامت آنرا مطالبه کند؟ علماء در این مورد دو رأی دارند : کسانی که معتقدند حق او هم پابرجاست، گفتند : قاتل تا می تواند حسناتش را بیافزاید چون (در قیامت) به اندازه حق مقتول به او از حسنات قاتل می دهند، و مابقی حسناتش از آن خودش می ماند، پس اگر قاتل توبه کننده حسنات خود را بیافزاید، امید مورد رحمت خداوند قرار گیرد، و او را از آتش جهنم نجات دهد، و جز فاسقین از رحمت خداوند مایوس نمی شوند» "الفتاوی الکبری" (3/ 407)، مجموع الفتاوی (34/ 171).
و ابن عابدین حنفی می گوید : «توبه قاتل صحیح نیست تا آنکه خود را تسلیم اولیاء مقتول کند، یعنی توبه بتنهایی کافی نیست. مولف "تبیین المحارم" گفته : بدان که توبه قاتل تنها با استغفار و ندامت نیست، بلکه باید رضای اولیاء مقتول را هم جلب کند، اگر قتل عمد بود باید امکان قصاص برای اولیاء مقتول باشد، اگر خواستند او را قصاص کنند و اگر خواستند مجانی از او گذشت کنند، اگر از او گذشت کردند توبه برای او کافیست.. و قبلا ذکر کردیم که گذشت کردن از او موجب برائت دنیوی اوست، اما آیا حق الله نیز ساقط می شود؟ (باید گفت که) این مسأله بمنزله دَین است، اگر طلبکار بمیرد و ورثه از آن گذشت کنند از آن مبراء خواهد شد، ولی در ظلمی که مرتکب شده مبراء نمی شود، و همینطور قاتل؛ از ظلمی که کرده مبراء نمی شود، .. ظلم با توبه ساقط نمی شود، زیرا این حق به مقتول تعلق دارد، اما ظلمی که با انجام این معصیت بر نفس خود روا داشته با توبه ساقط می شود.. مولف گفته : قصاص حق اولیاء را اداء می کند اما مقتول در روز قیامت (از قاتل) حق می خواهد، زیرا قصاص فایده ای به مقتول نمی رساند، و حق او بر قاتل باقی می ماند. این سخن مؤید چیزی است که گفتیم»"حاشیة ابن عابدین" (6/ 548).
خلاصه : حق اولیاء مقتول جز با تسلیم شدن قاتل به آنها ساقط نمی شود، و اگر چنین نکند توبه اش کامل نخواهد شد، اما حق مقتول مورد اختلاف است؛ و بنظر می رسد که اگر قاتل توبه صادقانه ای داشته باشد الله متعال در روز قیامت بین او و مقتول صلح و آشتی می اندازد و هم حق مقتول را اداء می کند و هم توبه قاتل را می پذیرد.
منبع : سایت (الإسلام سؤال وجواب).
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
منبع: سایت جامع فتاوی اهل سنت (IslamPP.Com)