
بسم الله الرحمن الرحیم
اربعون تعلیم و تربیت
شیوه و روش تعلیم و تربیت اسلامی از زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم آغاز شده است، کسی که اولین معلم آن بود؛ بر حسب این فرموده ی الهی: {به راستی که الله بر مؤمنان منّت نهاد، هنگامی که در میان آنان پیامبری از خودشان بر انگیخت، که آیات او را بر آنها می خواند و – بدی ها – پاکیزه ی شان می دارد و به آنان کتاب – قرآن – و حکمت – سنت – می آموزد و اگرچه پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند}[1].
بنابراین .. تعلیم و تربیت یک فرآیند تکامل یافته ای است از لحاظ: تاریخی، جسمی، روحی و روانی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، تکنیکی و پیشروی و آینده نگری.
در تعلیم و تربیت، افراد زیادی مشارکت دارند که:
اولین آن ها: خانواده
دومین آن ها: معلم
سوم: دوستان
چهارم: رسانه ها
پنجم: یادگیرنده، خودش را به صورت اتوماتیکی آموزش می دهد.
اربعون نووی و اربعون تعلیم و تربیت:
تربیت، نیازمند مجموعه ای از قواعدی است که ذخیره و مشعلی در تطبیق عملی تعلیم و تربیت می باشد. پس آیا می توانیم آنچه را که بیان خواهیم کرد "اربعون تعلیم و تربیت" نام گذاری کنیم که همانند "اربعون نووی" باشد؟
اما چرا دقیقاً "اربعون نووی"؟
زیرا آن مجموعه ای از احادیث نبوی کریم است که تألیف امام نووی می باشد و به خاطر اینکه نمونه ای بسیار زیبا از احادیث نبویی است که مدار و اساس دین اسلام بر آن ها می باشد شهرت یافت. شایسته است که هر مسلمانی آن ها بشناسد، به آن ها مراجعه کند یا اینکه آن ها را حفظ کند. ما هم در این جا اربعون تعلیم و تربیت را ذکر خواهیم کرد که می توان از آن استفاده ی بسزایی برد.
تربیت با نمونه و الگو:
الله متعال می فرماید: {یقیناً رسول الله برای شما سرمشق نیکویی است، برای آنان که به الله و روز آخرت امید دارند و الله را بسیار یاد می کنند}[2].
همچنین این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم که می فرمایند: "نماز بخوانید همان طور که دیدید من نماز می خوانم"[3].
تربیت با پاداش و مجازات (ترغیب و ترهیب):
مانند فرموده ی الله جل وعلا که می فرماید: {هر کس، نیکی آورد پس ده برابر آن پاداش دارد و هرکس، بدی آورد جز به مانند آن کیفر نخواهد دید و بر آنها ستمی نخواهد شد}[4].
و کلام رسول الله صلی الله علیه وسلم که فرمودند: "اگر یکی از شما اسلامش را نیکو کند پس برای هر کار خوبی که انجام می دهد برای ده برابر تا هفتصد برابر آن اجر نوشته می شود و هر کار بدی که انجام دهد همان بدی فقط برای نوشته می شود تا زمانی که الله را دیدار کند"[5].
تربیت با نصیحت کردن:
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: "دین نصیحت است. گفتیم برای چه کسی؟ فرمودند: برای الله، کتابش، رسولش، پیشوایان مسلمانان و عموم مردم"[6].
تربیت با عادت دادن:
ایشان صلی الله علیه وسلم می فرمایند: "زمانی که فرزندان تان هفت ساله شدند آنان را به نماز خواندن امر کنید و زمانی که به ده سالگی رسیدند – و از نماز خواندن سرباز زدند – تنبیه شان کنید و رخت خواب شان را جدا نمایید"[7].
تربیت با بهره گیری از انرژی و توان و پر کردن اوقات فراغت:
الله جل شأنه می فرماید: {و چون فارغ شدی کوشش کن}[8] و سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم که می فرمایند: "اگر قیامت برپا شد و درحالی که به دست یکی از شما نهالی است پس اگر توانایی کاشتنش را داشت از جایش بلند نشود تا زمانی که آن را بکارد"[9].
تربیت با استفاده از حوادث و اتفاقات:
ابی مسعود رضی الله عنه روایت می کند که مردی گفت: "ای رسول الله! به الله سوگند، من بدلیل اینکه فلانی، نماز را بسیار طولانی می کند، نماز جماعت صبح من به تأخیر می افتد. ابو مسعود رضی الله عنه می گوید: من در هیچ یک از سخنرانی ها، رسول الله صلی الله علیه وسلم را مانند آن روز، خشمگین ندیده بودم. ایشان فرمودند: بعضی از شما، مردم را متنفر می کنید. بنابراین، هرکس از شما که امامت نماز را بعهده گرفت، آن را مختصر بخواند؛ زیرا در میان نماز گزاران، افراد ضعیف، پیر و کسانی که کار فوری دارند، وجود دارد"[10].
تربیت با نشت و برخواست داشتن با علما و صالحان و نیکوکاران:
رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیثی می فرمایند: "مثال همنشین خوب و بد، مانند حامل مُشک و دمنده ی دَمِ آهنگری است. حامل مشک یا به تو مشک می دهد یا از او می خری و یا اینکه بوی خوش آن، به مشامت می رسد اما دمنده ی دَم آهنگری یا لباس هایت را می سوزاند و یا بوی بد آن، به مشامت می رسد"[11].
تربیت با تشویق کردن:
مانند کلام رسول الله صلی الله علیه وسلم که فرمودند: "همانا محبوب ترین شما در نزد من و نزدیک ترین شما در همنشینی با من در روز قیامت، کسی است که نیکوترین اخلاق را داشته باشد"[12].
تربیت با تلقین کردن و فهمانیدن:
رسول الله صلی الله علیه وسلم خطاب به ابن عباس رضی الله عنهما فرمودند: "ای جوان! می خواهم کلماتی را به تو بیاموزم: "ای جوان! همانا من به تو چند سخن می آموزم: (دین و فرامین) الله را حفظ و رعایت نما؛ الله تو را حفظ می نماید، (دین و فرامین) الله را حفظ و رعایت نما؛ الله را در برابرت خواهی یافت، هرگاه چیزی خواستی فقط از الله بخواه و هرگاه کمک خواستی فقط از الله کمک بخواه، و این را بدان که اگر تمام امت ها متحد شوند تا به تو نفعی برسانند به تو هیچ نفعی نخواهند رساند مگر آنچه که الله برایت نوشته باشد و اگر تمام امت ها جمع شوند و بخواهند به تو ضرری برسانند به تو هیچ ضرری نخواهند رساند مگر آنچه که الله برایت نوشته باشد قلم ها برداشته شده و کتاب های (تقدیر) خشک شده اند"[13].
تعلیم و تربیت با عمل و ممارست کردن:
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: "هرکس در اسلام سنت نیکی را زنده کند، اجر و پاداش آن سنت و کسی که پس از او بدان عمل کند به وی می رسد بدون آنکه چیزی از اجرشان کاسته شود و هرکس در اسلام سنت بدی را به پا کند گناه و معصیت آن سنت و هرکس که پس از او بدان عمل کند به او می رسد بدون آنکه چیزی از گناهشان کاسته شود"[14].
تعلیم دادن با گفتگو:
مانند فرموده ی رسول الله صلی الله علیه وسلم: "آیا می دانید ورشکسته چه کسی است؟ گفتند: ورشکسته در میان ما کسی است که نه درهمی دارد و نه کالایی. ایشان فرمودند: همانا ورشکست در امت من کسی است روز قیامت با نماز، روزه و زکات می آید، درحالی که به این ناسزا گفته و به آن تهمت زنا زده، مال این را خورده و خون آن را ریخته و دیگری را کتک زده است پس به این و آن از نیکی ها و حسناتش داده می شود اگر نیکی هایش قبل از ادای حقوقی که بر اوست به پایان برسد از گناهان آنان برداشته شده و بر دوش او می گذارند سپس به آتش افکنده می شود"[15].
تعلیم و تربیت با حفظ کردن و به خاطر سپردن:
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: "الله شاداب کند کسی را که از ما حدیثی را بشنود و آن را حفظ کند تا به دیگران ابلاغ نماید، شاید که فقهی را به کسی که از او فقیه تر است برساند و شاید که حامل فقه، خودش فقیه نباشد"[16].
تعلیم با بررسی و دنبال کردن (از جزئیات به سوی کلیات):
رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد انواع صدقه فرمودند: "بر هر مسلمانی است که صدقه بدهد.
گفته شد: اگر چیزی نیافت؟
فرمودند: با دست خودش کار کند و به خود نفع برساند و صدقه بدهد.
گفته شد: اگر نتوانست؟
فرمودند: فرد غمگین و ستم دیده را یاری دهد.
گفته شد: اگر نتوانست؟
فرمودند: به نیکی یا خیری امر کند.
گفته شد: اگر نکرد.
فرمودند: از شر و بدی خودداری کند همانا آن صدقه است"[17].
همچنین فرموده اند: "همانا هر سبحان الله گفتنی صدقه است، هر الله اکبر گفتنی صدقه است، هر الحمدلله گفتنی صدقه است و هر لا اله الا الله گفتنی صدقه است. امر به معروف صدقه است و نهی از منکر نیز صدقه است و در همبستری کردن شما صدقه است"[18].
تعلیم با قیاس (ا زکلیات به سوی جزئیات):
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند: "هر مست کننده ای شراب است و هر شرابی حرام است"[19].
تربیت با داستان ها و قصه ها:
الله متعال می فرماید: {ما بهترین داستان ها را برایت بازگو می کنیم}[20] و می فرماید: {و ما هریک از اخبار پیامبران را بر تو بازگو کردیم تا بوسیله ی آن، دلت را استوار گردانیم و در این برای تو حق و برای مؤمنان موعظه و تذکری آمده است}[21]. همچنین می فرماید: {پس داستان ها را برای شان بازگو کن شاید که بیندیشند}[22]. عمر رضی الله عنه می فرماید: "نبی صلی الله علیه وسلم در میان مان ایستادند و ما را از ابتدای خلقت تا اینکه اهل بهشت و جهنم به منزل هایشان وارد شوند، با خبر ساختند"[23].
تعلیم با مثال زدن:
الله متعال می فرماید: {ای مردم! مثلی زده شده است، پس به آن گوش فرا دهید: بی گمان کسانی را که غیر الله را فرا می خوانند؛ هرگز نمی توانند مگسی را بیافرینند، اگرچه تمام آن ها برای این کار گردآیند و اگر مگس چیزی از آنها را برباید، نمی توانند از آن باز پس گیرند، آری طالب و مطلوب هر دو ناتوانند}[24].
همچنین رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: "بنگرید اگر جوی آبی بر درب خانه ی یکی از شما جاری باشد و هر روز پنج بار در آن خودش را بشوید آیا از چرک و پلیدی چیزی در او باقی می ماند؟ گفتند: خیر، از چرک و پلیدی، چیزی در او باقی نمی ماند. ایشان صلی الله علیه وسلم فرمودند: پس آن مانند نمازهای پنجگانه است که الله بوسیله ی آن خطاها و گناهان را محو و نابود می کند"[25].
یادگیری ذاتی:
مثال آن: زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم به فردی که نمازش را درست به جای نیاورده بود به وی دستور داد نمازش را بارها تکرار کند تا این تجربه ی عملی را به خوبی درک کند و به خطایش پس ببرد تا آن را اصلاح کند و بدین وسیله یادگیری اش ثابت و استوار شود. در حدیث آمده است: "رسول الله صلی الله علیه وسلم وارد مسجد شدند. بعد از ایشان، شخصی آمد و شروع به خواندن نماز، کرد. پس از اتمام نماز، به رسول الله صلی الله علیه وسلم سلام کرد. رسول الله صلی الله علیه وسلم پس از پاسخ سلام، به او فرمودند: «برو نماز بخوان. زیرا تو نماز نخواندی». او رفت و همانطور که نماز خوانده بود دوباره نماز خواند. بعد، آمد و سلام کرد. رسول الله صلی الله علیه وسلم دوباره فرمودند: «برو نماز بخوان. زیرا تو نماز نخواندی». بار سوم نیز چنین شد. آنگاه، گفت: سوگند به ذاتی که تو را به حق فرستاده است، من بهتر از این، نمی دانم. به من یاد ده. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «هر وقت خواستی نماز بخوانی، نخست، تکبیر بگو. بعد، آنچه از قرآن برایت میسر است را بخوان. سپس، با آرامش کامل، رکوع کن و پس از برداشتن سر از رکوع، راست بایست و اندکی مکث کن. سرانجام، با آرامش کامل، سجده کن. پس از برداشتن سر از سجده، اندکی بنشین و همین شیوه را در تمام نمازهایت، رعایت کن"[26].
تعلیم با تکرار:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: "آیا شما را از گناهان کبیره آگاه نسازم؟ - این را سه بار تکرار نمودند – سپس فر مودند: «شرک ورزیدن به الله، عقوق والدین و شهادت و گواهی دروغ» رسول الله صلی الله علیه وسلم که تکیه کرده بودند، نشستند و آن قدر آن را تکرار کردند تا اینکه گفتیم: ای کاش سکوت کنند"[27].
تعلیم و تربیت با وسایل توضیحی:
نبی صلی الله علیه وسلم مربعی رسم کردند و خطی هم از وسط آن، رسم نمودند به گونه ای که از آن، خارج می شد سپس پیرامون آن قسمت از این خط که داخل مربع، قرار داشت، خطهای کوچکی رسم کردند که به سوی آن، درحال حرکت بودند و فرمودند: «این خط که داخل مربع قرار دارد، انسان است و این مربع، اجل و مرگ اوست که وی را احاطه کرده است. این خط که خارج از مربع، قرار دارد، آرزوهایش می باشند و این خطهای کوچک، مسائل و مشکلاتش هستند. اگر انسان از یکی از این ها نجات پیدا کند، به دام دیگری می افتد و اگر از دومی، نجات پیدا کند، به دام آن یکی، خواهد افتاد"[28].
تربیت با استمرار و مداومت:
زمانی که از عائشه رضی الله عنها پرسیده شد: "چه عملی در نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم محبوب تر بود؟ فرمود: دائمی"[29].
تربیت با سؤالات:
ابن عمر رضی الله عنهما روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم گفتند: "همانا در میان درختان، درختی وجود دارد که برگ های آن نمی ریزد و آن بمثابه ی مسلمان است، به من بگویید آن کدام درخت است؟ ابن عمر رضی الله عنهما می گوید: مردم، درختان بادیه ها را نام می بردند. عبدالله بن عمر رضی الله عنه می گوید: به نظرم رسید که آن درخت، درخت نخل – خرما – باشد اما از گفتن آن خجالت کشیدم. سپس مردم گفتند: ای رسول الله! برای مان بگویید که آن کدام درخت است؟ ایشان فرمودند: آن درخت نخل است"[30].
تربیت با معاشرت و صمیمیت:
انس بن مالک رضی الله عنه می گوید: "رسول الله صلی الله علیه وسلم آنچنان با ما صمیمی بودند تا جایی که من یک برادر کوچکی داشتم، ایشان به او می گفتند: ای ابو عُمَیْر! نُغَیْر چه می کند؟
انس رضی الله عنه می گوید: نغیر، نام گنجشکی بود که مُرد"[31].
تربیت با عدل و عدالت در تعامل:
نعمان بن بشیر رضی الله عنه می گوید: "پدرش او را نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آورد و گفت: من به این فرزندم، برده ای را که مال خودم بود هدیه دادم. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: آیا به تمام فرزندانت هدیه ای به مانند این داده ای؟ گفت: خیر. ایشان صلی الله علیه وسلم فرمودند: آن را برگردان"[32].
تربیت با مدح و ستایش:
انس بن مالک رضی الله عنه می گوید: "رسول الله صلی الله علیه وسلم زنان و کودکانی را دیدند که از مراسم عروسی ای بازمی گشتند؛ ایشان صلی الله علیه وسلم برخواستند و راست ایستادند و گفتند: الله گواه است که شما محبوب ترین مردم در نزد من هستید"[33].
تربیت با تفریح و سرگرمی:
عائشه رضی الله عنها می فرماید: "حبشی ها با نیزهای شان بازی می کردند پس رسول الله صلی الله علیه وسلم مرا پوشاند و من به آنان نگاه می کردم و تا زمانی آنان را تماشا می کردم که خودم از آن منصرف می شدم؛ پس احساس دختر کم سن و سالی که بازی و سرگرمی را دوست دارد، درک کنید"[34].
تربیت با اعتدال و میانه روی در تلاش و کوشش:
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: "ای مردم! اعمال را به قدر توانایی تان انجام دهید، همانا الله تعالی خسته نمی شود[35] تا زمانی که شما خسته شوید و محبوب ترین اعمال نزد الله، آن است مداوم تر باشد هرچند که اندک باشد"[36].
تربیت با بازی کردن:
عائشه رضی الله عنها می فرماید: "در نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم با عروسک هایی بازی می کردم و دوستانی داشتم که با من نیز بازی می کردند و زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم وارد می شدند پشت پرده ای پنهان می شدند وی آنان را به سوی من می فرستادند تا با من بازی کنند"[37].
تربیت با یادگیری زبان برای توسیع منابع و مراجع:
زید بن ثابت رضی الله عنه می فرماید: "رسول الله صلی الله علیه وسلم به من دستور دادند تا زبان سریانی را یاد بگیرم"[38].
تربیت با استفاده از زبانی شیوا و رسا و فصیح و بلیغ:
عبد الله بن عمر رضی الله عنهما می گوید: "دو نفر از طرف مشرق آمدند و سخنرانی کردند. مردم از سخنان آنان، بسیار متأثر شدند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: همانا بعضی از سخنان، سحرآمیز و دلربا هستند"[39].
تربیت با مراعات و توجه به تفاوت های فردی:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند: "عمل کنید؛ زیرا هر کسی آنچه را برای آن مقدر شده بدست می آورد"[40].
تربیت با انتخاب کردن دوست و همنیشین:
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: "آدمی بر آئین دوست خود است پس هر کدام از شما بنگرد با چه کسی دوستی می کند"[41].
تربیت با تشویق و ترغیب به علم و دانش:
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: "و هرکس راهی را برای جست و جوی علم در پیش گیرد الله تعالی برایش راهی را به سوی بهشت هموار می کند"[42].
تربیت با دعا برای کمک و یاری خواستن از الله:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: "اللهم أنی أعوذ بک من العجز والکسل"[43] ترجمه: بارالها! همانا من از ناتوانی و تنبلی به تو پناه می برم.
تربیت با محاسبه کردن:
زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم ابن اللُّتَبِیَّه را برای جمع آوری صدقات طایفه ی بَنِی سُلَیْم مأموریت دادند زمانی که نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم بازگشت او را محاسبه نمودند، او گفت: "این از آنِ شماست و این هدیه ای است که به من داده شده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: اگر راست می گویی، چرا در خانه ی پدرت یا مادرت ننشستی تا به تو هدیه بدهند؟"[44].
تربیت با نشر علم و دانش:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: " اگر از کسی در مورد علمی پرسیده شود اما او آن را پنهان و کتمان کند، الله در روز قیامت او را با افساری آتشین او را لگام می کند"[45].
تربیت با تذکر و یادآوری از قبل داده شده:
الله متعال می فرماید: {و تذکر بده، همانا تذکر و یادآوری به مؤمنان سود می رساند}[46].
تربیت با تعادل بین جوانب شخصی:
یعنی توازن و تعادل بین جوانب جسمی و عقلی و اجتماعی. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: "همانا پروردگارت به گردن تو حقی دارد، جانت به گردن تو حقی دارد و خانواده ات به گردن تو حقی دارد پس به هر صاحب حقی، حقش را بده و ادا کن"[47] و در حدیث دیگر علاوه بر این سه مورد اضافه شده است: "و مهمانت به گردن تو حقی دارد"[48].
تربیت با اجرای تجربه و آزمایش:
انس رضی الله عنه می گوید: "رسول الله صلی الله علیه وسلم از کنار گروهی می گذشتند که درحال گرده افشانی نخل ها بودند، ایشان فرمودند: «اگر این کار را نکنید هم ثمر می دهد» اما خرما نارس شدند. پس باری دیگر از کنار آنان عبور کردند و فرمودند: نخل های تان چه طور شد؟ گفتند: شما چنین و چنان گفتید. ایشان فرمودند: شما نسبت به امور دنیایی تان آگاه ترید"[49].
تربیت با اصلاح خطاها:
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: "تقوای الله را در هرجا که هستی پیشه کن و اگر گناهی مرتکب شدی پس از آن نیکی ای انجام ده تا آن را بزداید و با اخلاقی نیک با مردم رفتار کن"[50].
تربیت با نمایش:
مانند آنچه که در حدیث جبریل علیه السلام آمده است. عمر رضی الله عنه روایت می نماید: "روزی درحالی که ما نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم ناگهان بر ما مردی بر ما وارد شد با لباسی بسیار سفید و موی بسیار سیاه، اثری از سفر در او نبود و کسی از ما او را نمی شناخت؛ تا اینکه نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم نشست و دو زانویش را به دو زانوی ایشان صلی الله علیه وسلم تکیه داد و دستشانش را بر رانش گذاشت و گفت: ای محمد! مرا از اسلام با خبر ساز.
فرمودند: اسلام این است که گواهی دهی که هیچ معبودی جز الله نیست و محمد، رسول الله است، نماز را به پا داری، زکات را پرداخت کنی، روزه ی رمضان را بگیری و اگر توان رفتن به بیت الله را داری حج را به جای آوری.
مرد گفت: راست گفتی.
عمر می فرماید: ما از این تعجب نمودیم که او هم از ایشان سؤال می پرسد و هم ایشان را تأیید می کند!!
مرد گفت: پس مرا از ایمان باخبر ساز.
ایشان صلی الله علیه وسلم فرمودند: که به الله، فرشتگانش، کتابهایش، پیامبرانش و روز قیامت ایمان بیاوری و به خیر و شر قضا و قدر ایمان داشته باشی.
مرد گفت: راست گفتی .
سپس گفت: پس مرا از احسان باخبر ساز.
ایشان فرمودند: الله را به گونه ای عبادت و پرستش کنی که گویا تو او را می بینی، اگر او را نمی بینی یقیناً او تو را می بیند.
مرد گفت: مرا از قیامت آگاه ساز.
ایشان فرمودند: سوال شونده از آن نسبت به سؤال کننده دانا تر نیست.
مرد گفت: از علامت ها و نشانی های آن مرا با خبر ساز.
: این که کنیز، سرورش به دنیا بیاورد و اینکه پا برهنه های لخت فقیر گوسفند چران را ببینی که در بلند سازی ساختمان ها بر یکدیگر سبقت می گیرند.
عمر می فرماید: سپس آن مرد رفت و من مدت طولانی ای آن جا ماندم، تا اینکه رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: ای عمر! آیا دانستی که آن سؤال کننده چه کسی بود؟ عرض کردم: الله و رسولش بهتر می دانند.
ایشان فرمودند: همانا او جبرئیل بود آمده بود به نزدتان آمده بود تا دینتان را به شما یاد دهد.
ترجمه شده همراه با تصرف
ام احمد
http://islamstory.com
[1] {لَقَدْ مَنَّ اللَّـهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ} آل عمران:164
[2] {لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّـهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّـهَ کَثِیرًا} احزاب:21
[3] "صلوا کما رأیتمونی أصلی" روایت بخاری.
[4] {مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖوَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَیٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ} انعام:160
[5] "إذا أحسن أحدکم إسلامه فکل حسنة یعملها تکتب بعشرة أمثالها إلی سبع مائة ضعف، وکل سیئة یعملها تکتب بمثلها حتی یلقی الله" روایت مسلم.
[6] "الدین النصیحة. قلنا لمن؟ قال: لله ولکتابه ولرسوله ولأئمة المسلمین وعامتهم" روایت مسلم.
[7] "مروا أولادکم بالصلاة وهم أبناء سبع سنین، وأضربوهم علیها وهم أبناء عشر سنین وفرقوا بینهم فی المضاجع" روایت احمد، ابوداود، ترمذی و حاکم. حاکم گفته است: حدیث بر اساس شرط مسلم صحیح است اما آن دو تخریج نکرده اند. همچنین آلبانی آن را صحیح دانسته است.
[8] {فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ} شرح:7
[9] "إِنْ قَامَتِ السَّاعَةُ وَفِی یَدِ أَحَدِکُمْ فَسِیلَةٌ، فَإِنِ اسْتَطَاعَ أَنْ لَا تَقُومَ حَتَّی یَغْرِسَهَا فَلْیَغْرِسْهَا" روایت احمد، بخاری در "الأدب المفرد"، عبد بن حمید در "مسند" و بزار در "مسند". شیخ آلبانی آن را در "سلسلة الأحادیث الصحیحة" صحیح دانسته است.
[10] "عن أبی مَسْعُودٍ: أَنَّ رَجُلاً قَالَ: وَاللهِ یَا رَسُولَ اللهِ، إِنِّی لأَتَأَخَّرُ عَنْ صَلاةِ الْغَدَاةِ مِنْ أَجْلِ فُلانٍ، مِمَّا یُطِیلُ بِنَا، فَمَا رَأَیْتُ رَسُولَ اللهِ فِی مَوْعِظَةٍ أَشَدَّ غَضَبًا مِنْهُ یَوْمَئِذٍ، ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْکُمْ مُنَفِّرِینَ، فَأَیُّکُمْ مَا صَلَّی بِالنَّاسِ فَلْیَتَجَوَّزْ، فَإِنَّ فِیهِمُ الضَّعِیفَ وَالْکَبِیرَ وَذَا الْحَاجَة" روایت بخاری.
[11] "مَثَلُ الْجَلِیسِ الصَّالِحِ وَالسَّوْءِ، کَحَامِلِ الْمِسْکِ وَنَافِخِ الْکِیرِ، فَحَامِلُ الْمِسْکِ إِمَّا أَنْ یُحْذِیَکَ، وَإِمَّا أَنْ تَبْتَاعَ مِنْهُ، وَإِمَّا أَنْ تَجِدَ مِنْهُ رِیحًا طَیِّبَةً، وَنَافِخُ الْکِیرِ إِمَّا أَنْ یُحْرِقَ ثِیَابَکَ، وَإِمَّا أَنْ تَجِدَ رِیحًا خَبِیثَةً" روایت بخاری و مسلم.
[12] "إِنَّ مِن أَحَبِّکُم إِلَیَّ وَأَقرَبِکُم مِنِّی مَجلِسًا یَومَ القِیَامَةِ أَحَاسِنُکُم أَخلَاقًا" روایت ترمذی و گفته است: این حدیث از این وجه حسن غریب است. آلبانی آن را صحیح دانسته است.
[13] "یا غلام إنی أعلمک کلمات: احفظ الله یحفظک، احفظ الله تجده تجاهک، إذا سألت فاسأل الله وإذا استعنت فاستعن بالله، واعلم أن الأمة لو اجتمعت علی أن ینفعوک بشیء لم ینفعوک إلا بشیء قد کتبه الله لک، ولو اجتمعت علی أن یضروک بشیء لم یضروک إلا بشیء قد کتبه الله علیک، رفعت الأقلام وجفت الصحف" روایت ترمذی و گفته است: این حدیث حسن صحیح است. ابن رجب در "جامع العلوم والحکم" گفته است: حسن و خوب است. آلبانی در "صحیح الترمذی" آن را صحیح دانسته است.
[14] "من سن فی الإسلام سنة حسنة فعمل بها بعده کتب له مثل أجر من عمل بها ولا ینقص من أجورهم شیء، ومن سن فی الإسلام سنة سیئة فعمل بها بعده کتب علیه مثل وزر من عمل بها ولا ینقص من أوزارهم شیء" روایت مسلم.
[15] "أتدرون من المفلس؟ قالوا: المفلس فینا من لا درهم له ولا متاع، فقال: إن المفلس من أمتی من یأتی یوم القیامة بصلاة وصیام وزکاة، ویأتی قد شتم هذا، وقذف هذا، وأکل مال هذا، وسفک دم هذا، وضرب هذا، فیعطی هذا من حسناته، وهذا من حسناته، فإن فنیت حسناته قبل أن یقضی ما علیه أخذ من خطایاهم فطرحت علیه ثم طرح فی النار" روایت مسلم.
[16] "نضر الله امرءًا سمع منا حدیثًا فحفظه حتی یبلغه، فرب حامل فقه إلی من هو أفقه منه ورب حامل فقه لیس بفقیه" روایت ابوداود، ترمذی و ابن ماجه. ترمذی گفته است: حدیث حسن است. آلبانی آن را صحیح دانسته است.
[17] "علی کل مسلم صدقة". قیل أرأیت إن لم یجد؟ قال: "یعمل بیدیه فینفع نفسه ویتصدق"، قال قیل: أرأیت إن لم یستطع؟ قال: "یعین ذا الحاجة الملهوف". قال قیل له: أرأیت إن لم یستطع ؟ قال: "یأمر بالمعروف أو الخیر" قال: أرأیت إن لم یفعل؟ قال: "یمسک عن الشر فإنها صدقة" روایت مسلم.
[18] "إن بکل تسبیحة صدقة وکل تکبیرة صدقة وکل تحمیدة صدقة وکل تهلیلة صدقة، وأمر بالمعروف صدقة ونهی عن المنکر صدقة وفی بضع أحدکم صدقة" روایت مسلم.
[19] "کل مسکر خمر وکل خمر حرام" روایت مسلم.
[20] {نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ} یوسف:3
[21] {وَکُلًّا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ ۚوَجَاءَکَ فِی هَٰذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِکْرَیٰ لِلْمُؤْمِنِینَ} هود:120
[22] {فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ} اعراف:176
[23] "قام فینا النبی صلی الله علیه وسلم مقاما، فأخبرنا عن بدء الخلق حتی دخل أهل الجنة منازلهم، وأهل النار منازلهم" روایت بخاری.
[24]{یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚإِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖوَإِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ} حج:73
[25] "أرأیتم لو أن نهرًا بباب أحدکم یغتسل منه کل یوم خمس مرات هل یبقی من درنه شیء؟قالوا لا یبقی من درنه شیء، قال: فذلک مثل الصلوات الخمس یمحو الله بهن الخطایا" روایت مسلم.
[26] "أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ دَخَلَ الْمَسْجِدَ، فَدَخَلَ رَجُلٌ فَصَلَّی، فَسَلَّمَ عَلَی النَّبِیِّ فَرَدَّ، وَقَالَ: «ارْجِعْ فَصَلِّ فَإِنَّکَ لَمْ تُصَلِّ». فَرَجَعَ یُصَلِّی کَمَا صَلَّی، ثُمَّ جَاءَ فَسَلَّمَ عَلَی النَّبِیِّ، فَقَالَ: «ارْجِعْ فَصَلِّ فَإِنَّکَ لَمْ تُصَلِّ». ثَلاثًا، فَقَالَ: وَالَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ مَا أُحْسِنُ غَیْرَهُ فَعَلِّمْنِی، فَقَالَ: «إِذَا قُمْتَ إِلَی الصَّلاةِ فَکَبِّرْ، ثُمَّ اقْرَأْ مَا تَیَسَّرَ مَعَکَ مِنَ الْقُرْآنِ، ثُمَّ ارْکَعْ حَتَّی تَطْمَئِنَّ رَاکِعًا، ثُمَّ ارْفَعْ حَتَّی تَعْدِلَ قَائِمًا، ثُمَّ اسْجُدْ حَتَّی تَطْمَئِنَّ سَاجِدًا، ثُمَّ ارْفَعْ حَتَّی تَطْمَئِنَّ جَالِسًا، وَافْعَلْ ذَلِکَ فِی صَلاتِکَ کُلِّهَا" روایت بخاری.
[27] "ألا أنبئکم بأکبر الکبائر؟ ثلاثًا، قال: الإشراک بالله وعقوق الوالدین وشهادة الزور"، وکان رسول الله صلی الله علیه وسلم متکئًا فجلس، فما زال یکررها حتی قلنا لیته سکت" روایت مسلم.
[28] "خَطَّ النَّبِیُّ خَطًّا مُرَبَّعًا، وَخَطَّ خَطًّا فِی الْوَسَطِ خَارِجًا مِنْهُ، وَخَطَّ خُطَطًا صِغَارًا إِلَی هَذَا الَّذِی فِی الْوَسَطِ مِنْ جَانِبِهِ الَّذِی فِی الْوَسَطِ، وَقَالَ: «هَذَا الإِنْسَانُ، وَهَذَا أَجَلُهُ مُحِیطٌ بِهِ، أَوْ قَدْ أَحَاطَ بِهِ، وَهَذَا الَّذِی هُوَ خَارِجٌ: أَمَلُهُ، وَهَذِهِ الْخُطَطُ الصِّغَارُ: الأَعْرَاضُ، فَإِنْ أَخْطَأَهُ هَذَا، نَهَشَهُ هَذَا، وَإِنْ أَخْطَأَهُ هَذَا، نَهَشَهُ هَذَا»" روایت بخاری.
[29] "أی العمل کان أحب إلی النبی صلی الله علیه وسلم، قالت: الدائم" روایت بخاری.
[30] "عبد الله بن عمر رضی الله عنهما عن النبی صلی الله علیه وسلم أنه قال: إن من الشجر شجرة لا یسقط ورقها، وإنها مثل المسلم، حدثونی ما هی؟ قال: فوقع الناس فی شجر البوادی. قال عبد الله فوقع فی نفسی أنها النخلة، فاستحیت. ثم قالوا حدثنا ما هی یا رسول الله؟ فقال: هی النخلة" روایت بخاری.
[31] "أنس بن مالک رضی الله عنه أن النبی صلی الله علیه وسلم، لیخالطنا حتی یقول لأخ ل