دوستی دارم که بی تقواست، مثلا با نامحرم مصافحه میکند و کارهای زشت دیگر موضوع: امر به معروف و نهی از منکر تاریخ انتشار: 2013-07-23 | بازدید: 1727

من با فردی که بارها به مادر زن خود میگوید به من لب بده به من بوس بده و به نا محرم خود برای احوال پرسی مصافحه میکند و دروغ میگوید و خیلی کارهای زشت دیگر انجام میدهد قهر هستم و من از کسی که غیرت نداشته باشد متنفرم و دوست ندارم ارتباط برقرار کنم (و این فرد مذکور فردی ساده ای نیست که بگوییم از مسایل دینی کم اطلاع باشد) و رسول الله صلی الله علیه وسلم  میفرمایند (مفهوم حدیث) "هر وقت حیا نداشتی هر کاری خواستی بکن"، و در یکی از سخنرانی علما شنیدم که از قول حضرت علی فرمودند که هر مردی که غیرت ندارد هیچ خیری در او نیست و خیلی احادیث و آیات که در مورد حیا و غیرت آمده است من دوست ندارم با چنین شخصی ارتباط داشته باشم و احساس امنیت و احساس نیکو در دوستی با این شخص نمیبینم.

 

الحمدلله،

بر طبق عقیده اهل سنت و جماعت در قضیه ی ولاء و براء یعنی دوست داشتن و دشمنی کردن بخاطر خدا، هرکس که مسلمان باشد و به اسلام ایمان بیاورد ما او را دوست داریم و هرکس که به خدا و آیین وی کفر بورزد ما از او برائت می جوییم و او را دوست نخواهیم داشت حتی اگر برادر یا پدر یا مادر یا خواهر یا یکی از بستگان و عزیزانمان باشد.

الله تعالی می فرماید:

« لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ»(مجادله 22)

یعنی: هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی‏یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند؛

 

اما مسلمانان باید همدیگر را دوست داشته باشند و مادامیکه شخص مسلمان باشد و مرتکب نواقض اسلام نشده باشد و حکم اسلام بر او جاری است باید او را بدلیل عقیده به اسلام دوست داشت.

الله تعالی در وصف مومنان می فرماید:

« مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ»(فتح 29)

یعنی: محمّد (صلی الله علیه وسلم) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛

« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ » (الحجرات: 10). «همانا مؤمنان با هم برادراند»

پس بر مسلمان واجب است که دوستی و دشمنی اش برای خدا باشد به خاطر خداوند دوست داشته و به خاطر او از کسی متنفر باشد. پس مسلمانان را دوست داشته باشد و آنها را یاری کند و دشمن کافران باشد و از آنها متنفر و بیزار باشد و از آنها دوری کند.

 

اما محبت مسلمان نسبت به مسلمان کم و زیاد می گردد، هر مسلمانی که تقوای بیشتری داشته باشد و بیشتر التزام شرعی داشته و از منهیات و منکرات دوری نماید، به همان اندازه نیز محبت وی در قلب سایر مسلمانان بیشتر خواهد شد و اگر مرتکب گناه یا فسادی شود به آن نسبت نیز محبت او در قلب ما کم می گردد و از گناهان و منکرات او برائت می نماییم.

پس محبت مسلمان نسبت به مسلمان تابع میزان تقوای اوست. هرچه پرهیزکارتر باشد دوست داشتنی تر می شود و هرچه گناه بیشتری مرتکب شود نزد دیگر مسلمانان مبغوضتر می شود ولی باید دانست که مادامیکه هنوز مسلمان است هرگز دشمنی بین دیگر مسلمانان و او ایجاد نمی شود.

 

ولی دربرابر شخصی که مرتکب گناه می شود باید او را امر به معروف و نهی از منکر نمود و او را نصیحت کرد و عواقب گناهانش را به وی گوشزد نمود و او را از قهر خدا ترساند، اما اگر شخص مرتکب بدعتی عقیدتی شود که پس از نصیحت و فراخواندن او به راه مستقیم باز از راه و بدعت خود منصرف نگردید در اینصورت علما گویند که بایستی او را هجر کرد و از او دوری جست و مردم را از خطاهای عقیدتی او تحذیر کرد.

 

پس توصیه می شود که اگر آن شخص مسلمان است از گناهان او برائت جویید و در عوض سعی کنید او را نصیحت و از منکرات نهی کنید و اگر نتیجه نداد باز شما نمی بایست بطور کلی با ایشان قطع ارتباط کنید زیرا برای هیچ مسلمانی شرعا جایز نیست که با برادر مسلمان بیش از سه روز قطع رابطه کند. زیرا رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: جایز نیست برای مسلمان اینکه بیش از سه روز با برادر مسلمانش قطع رابطه کند، بطوری که موقع ملاقات، از یکدیگر روی گردانند. و از میان دو تن که با هم قهر هستند، کسی بهتر است که شروع به سلام کند و قطع رابطه خاتمه دهد. و فرمود: ای بندگان خدا! برادروار زندگی کنید. (متفق علیه).

 

و هنگام ملاقات باید به ایشان سلام دهید و یا در پاسخ سلام ایشان جواب دهید، زیرا خداوند می‏فرماید:

« وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا » (النساء: 86). «هرگاه به شما سلام گفته شد، در جواب آن کلماتی بهتر گفته شود یا بهمان اندازه اکتفا شود».

 

خلاصه اینکه؛ هنگامی که در شخصی نیکی و بدی، اطاعت و معصیت، سنت و بدعت جمع شده است به اندازه خیر و نیکی که در وجود اوست او را دوست داشته و به اندازه شر و بدی با او دشمن باشیم. در شخص موجبات اکرام و اهانت جمع می شود مانند دزد فقیری که به خاطر دزدی دستش قطع می شود و به خاطر احتیاج و نیازش برای رفع آن از بیت المال به او کمک می شود. این اصلی است که اهل سنت و جماعت بر آن اتفاق دارند.

 

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین

سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت

IslamPP.Com

 

    منبع: سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت (IslamPP.Com)