آیا ستار از اسماء الهی است؟ حکم گذاشتن اسم عبد الستار موضوع: اسماء و صفات الهی تاریخ انتشار: 2013-08-01 | بازدید: 2885

آیا ستار از جمله اسماء الله (جل جلاله) است؟ گذاشتن اسم عبدالستار چی حکمی دارد؟

 

الحمدلله،

اسماء الهی توقیفی هستند، بنابراین واجب است بر آن‌چه کتاب و سنت گفته‌اند توقف نمائیم و چیزی بر آن نیفزائیم و یا از آن نکاهیم، چون عقل توانایی درک اسماء خدای متعال را به نحوی که شایسته خداوند باشد را ندارد، بنابراین توقف بر نص واجب است. زیرا خداوند می‌فرماید: « وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً» (اسراء / 36).

یعنی: «و به دنبال چیزی نرو که بدان علم و آگاهی نداری، بیگمان گوش و چشم و قلب، همه آنان مورد بازخواست قرار خواهند گرفت».

و فرمود: « قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِکُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُواْ عَلَی اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ» (اعراف / 33).

یعنی:«بگو:‌ خدا حرام کرده است کارهای زشت آشکار و پنهان و .. و این‌که چیزی که نمی دانید به خدا نسبت دهید».

بنابراین قرار دادن اسمی برای خدا که پرورگار آن را مقرر نفرموده یا انکار اسمی که آن را مقرر فرموده باشد، جنایتی است در حق پروردگار متعال، پس بر ما واجب است ادب را پیشه کنیم و به آن‌چه که نص برای ما آورده است اکتفا نمائیم و بر آن نیافزائیم.

از طرفی باید بدانیم که تعداد اسماء الهی محصور به تعداد مشخصی نیستند، اما با توجه به نصوص قرآن و احادیث صحیح نبوی حدود 99 اسم برای الله متعال بر ما ثابت شده است که در فتوای (5390) تمام آن اسماء را ذکر کردیم.

 

و اما درباره اسم «الستار» :

در نصوص قرآن و احادیث ثابت نشده که اسم الستار جزو اسماء الله تعالی باشد.

از شیخ عبدالعزیز الراجحی پرسیده شد: آیا الستار از اسماء الحسنی الهی است؟

پاسخ دادند: «تا جائیکه می دانم الستار از اسماء الهی نیست، اما «الستیر» از اسماء الهی است، چنانکه در حدیث آمده: « إن الله حیی ستیر»، اما ستار تا جائیکه می دانم از اسماء الهی نیست، اما این اسم (ستار) از باب خبر است، یعنی (این اسم به ما) خبر می دهد که خداوند ستار و پوشاننده است، و باب خبر از باب اسماء وسیع تر است». "شریط شرح الإبانة الصغری لابن بطة".

حدیثی را که شیخ راجحی به آن استناد کرده، روایت ابوداود از یعلی بن أمیة است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ حَیِیٌّ سِتِّیرٌ یُحِبُّ الْحَیَاءَ وَالسَّتْرَ فَإِذَا اغْتَسَلَ أَحَدُکُمْ فَلْیَسْتَتِرْ» ابوداود (3497) وصححه الألبانی فی صحیح الجامع .

یعنی: «همانا الله عزوجل است صاحب شرم و حیا است و پوشاننده است، و حیاء و پوشش را دوست می دارد، پس هرگاه یکی از شما غسل کرد (عورت) خود را بپوشاند».

حافظ ابن حجر این حدیث را در "تخریج مشکاة المصابیح" (1/236) حسن دانسته است.

 

و علامه ابن قیم در "نونیة" چنین آورده :

وهو الحیی فلیس یفضح عبده      عند التجاهر منه بالعصیان

لـکنه یـلـقی علیه ستره            فهو الستیر وصاحب الغفران

 

و از علامه ابن عثیمین رحمه الله پرسیده شد: آیا « المحیی » و «الستیر» از اسماء الهی هستند؟

پاسخ دادند: «المحیی از اسماء الله نیست، بلکه جزو صفت فعل از افعال الله متعال است، چنانکه می فرماید: « هُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ فَإِذَا قَضَی أَمْراً فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ » غافر/68. پس المحیی اسم فاعل از أحیا است، و جزو صفات افعال است نه از اسماء.

و اما در مورد اسم الستیر حدیثی وارد شده، ولی در صحت آن حدیث باید نظر و تامل کرد، اگر آن حدیث صحیح باشد پس الستیر جزو اسماء الله محسوب خواهد شد، زیرا عقیده اهل سنت و جماعت بر آنست که هر اسمی برای الله تعالی از طریق سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم ثابت شود، آن اسم برای او تعالی ثابت است، یعنی می توان خداوند را با آن اسم نام برد». "لقاء الباب المفتوح".

 

و اما فرق بین «الستیر» و «الستار» : هر دو اسم دلالت بر مبالغه در ستر (پوشاندن) دارند، و الله متعال بندگانش را بسیار می پوشاند.

و اسم فاعل اگر برای مبالغه در وصف بیاید، بر چند وزن می آید، از جمله دو وزن زیر:

1- « فَعَّال » مانند کلمه ستَّار (یعنی بسیار پوشاننده)

2- « فِعِّیل » مانند اسم سِتِّیر (بسیار پوشنده)

 

خلاصه اینکه: در قرآن و احادیث ثابت نشده که اسم «الستار» جزو اسماء الله تعالی باشد، اما از آنجائیکه باب اخبار از الله تعالی، وسیع تر از باب اسماء اوست، ایرادی ندارد که گفته شود: خداوند ستار و پوشاننده گناهان است، و این از باب خبر از الله متعال است چرا که او پوشاننده گناهان بندگانش است و اثبات معنای "ستار : پوشاننده" برای الله متعال صحیح است، اما اثبات اسمی به این نام برای الله تعالی نیاز به نص کتاب و سنت دارد که نیست.

پس اگر انتساب لفظ "ساتر الذنوب" یا "ستار العیوب" به خداوند متعال از باب خبر باشد نه ثابت کردن اسمی برای وی، گفتن آن الفاظ جایز است، مثلا کسی از باب اطلاع رسانی می گوید: خداوند ساتر و پوشاننده گناهان است، و یا بگوید: خداوند ستار العیوب است، گفتن این الفاظ صحیح هستند زیرا واقعا خدای متعال پوشاننده گناهان و خطاهای بندگانش هست، اما نمی توان اسم "ستار" را برای خدای متعال بدون وجود دلیل ثابت کرد، و نمی تواند با استناد به آیه : « وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا  : و برای خدا، نامهای نیک است؛ خدا را به آن (نامها) بخوانید» بگوید که: من خداوند را با اسم نیکش (ستار) می خوانم و چنین دعا کند :«یا ستار! گناهانم را بپوشان»، زیرا نام بردن و انتساب اسمی برای الله عزوجل نیاز به ثبوت آن اسم از طریق کتاب و سنت دارد که برای اسم "ستار" ثابت نشده است، و لذا نامگذاری به اسم "عبد الستار" صحیح نیست بلکه با همان لفظ "ستار" نامگذاری شود، هرچند بعضی از علما – مانند شیخ دکتر ناصر العقل - گفتند: از آنجائیکه لفظ ستار از باب خبر و صفت صحیح است که به خدا نسبت داده شود، ایرادی ندارد که بر «عبد الستار» نامگذاری کرد.

 

والله اعلم

وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم

سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت

IslamPP.Com

 

    منبع: سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت IslamPP.Com