
از جناب علامه ابن عثیمین سوال شد : از کسی شنیدم که می گفت : مسائل عقیده بوسیله احادیث آحاد ثابت نمی شوند، زیرا احادیث آحاد ظنی هستند نه یقینی، جواب شما چیست؟
الحمدلله،
«جواب ما به کسی که می پندارد مسائل عقیده بوسیله احادیث آحاد ثابت نمی شود به این دلیل که ظنی هستند و عقیده بر ظن و گمان بنا نمی شود، آنست که می گوئیم : این رأی نا صواب ونادرست است؛ زیرا بر نا صواب بنا شده است، به چند دلیل :
1- اینکه حدیث آحاد فایده ظن می رساند یک امر مطلق نیست، بلکه بعضی اخبار آحاد هستند که فایده یقین می رسانند و این زمانیست که قرائن بر صدق آن خبر دلالت کند، (از جمله این قرائن آنست که) هرگاه امت آن خبر را بعنوان قبول بپذیرد؛ مانند حدیث عمر بن خطاب رضی الله عنه : « إنما الأعمال بالنیات» که یک خبر آحاد است، با این وجود ما می دانیم که پیامبر صلی الله علیه وسلم این سخن را فرموده است، و این را کسانی مانند شیخ الاسلام ابن تیمیه و حافظ ابن حجر و دیگران ثابت و بر آن تاکید کرده اند.
2- پیامبر صلی الله علیه وسلم برای (تبلیغ) اصول عقیده ـ یعنی شهادت به لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله ـ آحاد را (به سوی اقوام) فرستاده (یعنی یک نفر را اعزام کرده تا از جانب ایشان پیغام دین را برسانند) و ارسال ایشان یک حجت ملزم است، چنانکه معاذ بن جبل رضی الله عنه را به یمن اعزام کرد، و فرستاده ایشان برای اهل یمن یک حجت ملزم است که وی را قبول کنند.
3- اگر بگوئیم عقیده بوسیله احادیث آحاد ثابت نمی شود، در آنصورت این امکان هم وجود خواهد داشت که گفته شود : احکام عملی نیز با احادیث آحاد ثابت نمی شوند، زیرا عقیده، احکام عملی را همراهی می کند به اینکه الله متعال به فلان چیز امر کرد و از فلان نهی نمود، و اگر این سخن (احکام عملی با احادیث آحاد ثابت نمی شوند) پذیرفته شود، در آنصورت بسیاری از احکام شریعت تعطیل خواهند شد، و اگر هم این سخن مردود دانسته شود؛ پس نتیجتا این سخن هم که می گوید عقیده با اخبار آحاد ثابت نمی شود مردود خواهد شد، زیرا همانطور که بیان کردیم فرقی وجود ندارد.
خلاصه اگر قرائت بر صدق خبر آحاد دلالت کند پس فایده علم و یقین می رساند، و توسط آن هم احکام عملی و هم علمی ثابت خواهند شد، و دلیلی بر تفریق بین این دو وجود ندارد، و هرکس آنرا به یکی از ائمه نسبت می دهد که معتقد به تفریق (بین احکام و عقیده) بوده است، بایستی با سند صحیح از وی ثابت کند، سپس دلیل او را نیز بیان کند.
4- خدای متعال امر کرده که هرکسی نسبت به چیزی جهل داشت به اهل علم مراجعه کند، و این مسئله خود از بزرگترین مسائل عقیده است زیرا این (به معنای) رسالت است؛ الله متعال می فرماید : « وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ * بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ» (نحل 43-44). یعنی: «و پیش از تو جز مردانی را که بدیشان وحی میکردیم، نفرستادیم، پس اگر نمیدانید از اهل ذکر سؤال کنید، با بینات و زبر»، و این شامل سوال یک نفر و چند نفر می شود»."فتاوی العقیدة" (صـ 18) .
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
منبع: سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت (IslamPP.Com)