
پنجاه سال پیش زنی که در سینه اش شیر ندارد به نوزادش کره می دهد، بعد از شش روز بچه می میرد. آیا مادر مسئول مرگ بچه است؟ او نمی دانسته که چنین چیزی ممکن است موجب مرگ بچه اش شود وگرنه به او نمی داد.
الحمدلله،
حکم شرعی این مسأله بستگی به اظهارات پزشکان متخصص دارد؛ اگر بگویند : دادن کره به نوزاد تازه بدنیا آمده منجر به مرگ او خواهد شد، پس این مادر مرتکب قتل خطا شده است. و اگر بگویند : این امر منجر به مرگ نوزاد نمی شود، پس چیزی بر مادر نیست، زیرا مسبب مرگ نوزادش نبوده، و اگر پزشکان متردد بودند باز چیزی بر مادر نیست.
بر این اساس بایستی از متخصصین سوال کرد.
علامه ابن باز می گوید : «اگر یقین ندارد که به سبب او فوت کرده، پس چیزی هم بر او نیست، زیرا اصل بر برائت ذمه از واجبات است، و جایز نیست بدون حجت و دلیل قاطع و بدون شبهه ذمه کسی را مشغول ساخت» "مجموع فتاوی ابن باز" (22/327) .
هرگاه ثابت شد که کره سبب مرگ نوزاد شده، بر مادر دو چیز لازمست : دیه و کفاره، زیرا مرتکب قتل خطا شده است، و دیه قتل خطا را عاقله قاتل باید بدهند و منظور از عاقله یعنی : نزدیکان مذکر از جانب پدر ؛ مثل پدر و پدربزرگ و پسر و برادر و عمو و پسرعمو ..
مگر آنکه ورثه نوزاد از گرفتن دیه صرفنظر کنند.
اما کفاره بر خود قاتل واجب است، باید دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد.
منبع : سایت (الإسلام سؤال وجواب).
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
�<p0���R-SA style='font-size:14.0pt; line-height:130;color:#006600;mso-bidi-language:AR-SA'>وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
� معa���0���عبور و مرور مردم نیست، و یا بطور ناگهان با خودروی راننده روبرو شده باشد و راننده گریزی از برخورد با او نیافته، در چنین حالتی چیزی بر راننده نیست، نه دیه و نه کفاره .
در فتاوی هیئت دائمی افتاء آمده : «اگر راننده در راندن خود تجاوزی کرده باشد، یا سببی در حصول حادثه داشته است؛ مثلا خلافی در حرکت یا سرعت مرتکب شده و یا خواب آلود بوده باشد و امثال اینها، و یا در نگهداری خودرو و بررسی وضعیت سلامت ماشین سهل انگاری و اهمال کرده است، بر او لازمست کفاره دهد که عبارتست از : آزاد کردن برده مؤمن، اگر برده نداشت پس دو ماه متوالی و پشت سر هم روزه بگیرد؛ اما اگر هیچ سبب و نقشی در وقوع حادثه نداشته است پس چیزی هم بر او نیست» " فتاوی إسلامیة " (3/356) .
منبع : سایت (الإسلام سؤال وجواب).
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
-bi� me0��� lang=AR-SA style='font-size:14.0pt;line-height:130;color:#006600;mso-bidi-language: AR-SA'>یعنی : «هر کس ظلمی به برادرش نموده باشد، خواه به آبروی او لطمه زده و یا حق دیگری از او پایمال کرده است، همین امروز (در دنیا) از او طلب بخشش کند قبل از اینکه روزی (قیامت) فرا رسد که در آن، درهم و دیناری، وجود ندارد. زیرا اگر اعمال نیکی داشته باشد، (در آنروز) به اندازه ظلمی که نموده است، از آنها کسر میگردد. و اگر اعمال نیکی نداشته باشد، گناهان مظلوم را به دوش او (ظالم) می گذارند».
از شیخ الاسلام ابن تیمیه سوال شد : مسلمانی به عمد و بدون حق مسلمان دیگری را می کشد، بعد توبه می کند، آیا امیدی برای این توبه هست و از آتش جهنم نجات خواهد یافت یا خیر؟ و آیا دیه بر او واجب است یا خیر؟
پاسخ دادند : «کسی که بناحق قتل می کند، دو حق بر گردن دارد :
(اول) حق الله، چون او به حدود الله تجوز کرده و حرامهای او را هتک کرده است، پس این گناه است و خداوند با توبه صحیح او را می بخشد، چنانکه می فرماید : « قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا» (زمر 53). یعنی : « بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد» یعنی گناه کسی که توبه کرده باشد را می بخشد، و باز می فرماید : «وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا * یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا * إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا» (فرقان 68-70). یعنی : «و کسانی که معبود دیگری را با خداوند نمیخوانند؛ و انسانی را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمیکشند؛ و زنا نمیکنند؛ و هر کس چنین کند، مجازات سختی خواهد دید! عذاب او در قیامت مضاعف میگردد، و همیشه با خواری در آن خواهد ماند! مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است».
و در صحیحین و دیگر کتب از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت شده که پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمود : «مردی در بنی اسرائیل وجود داشت که نود و نه نفر را کُشت. به جستجوی عالمترین شخص زمین میگشت، او را به سوی راهبی راهنمایی نمودند، نزد او رفت و گفت: نود و نه نفر را کشته است، آیا اگر توبه کند، قبول است؟ گفت: خیر، پس او را هم کشت و صد نفر را با او کامل کرد؛ باز، به جستجوی عالمترین فرد زمین گشت، او را بهسوی مرد دانشمندی راهنمایی کردند، پیش او رفت و گفت: صد نفر را کشته است، آیا اگر توبه کند، قبول است؟ گفت: بله، چه کسی میتواند بین او و بین توبه مانعی ایجاد کند؛ به فلان سرزمین برو که در آنجا مردمانی خداپرست هستند و با آنها عبادت خداوند را انجام بده، آن شخص رفت و در نیمهی راه، مرگ او فرا رسید و فرشتگان رحمت و عذاب، بر سر او به مجادله پرداختند، سپس خداوند ملائکه ای را برای قضاوت بین آنها فرستاد، گفت: از اینجا فاصلهی دو زمین (زمین مبدأ و زمین مقصد) را اندازه بگیرید، به هر کدام نزدیکتر بود، از اهل آنجا محسوب میشود؛ اندازه گرفتند، دیدند که به روستای صالحین نزدیکتر است و خدا نیز از او گذشت نمود» متفق علیه .
دو دوم : حق انسانها . قاتل بایستی حق اولیاء مقتول را هم بدهد، به آنها امکان قصاص را فراهم نماید، و یا با دادن دیه با آنها مصالحه کند، و یا طلب عفو نماید، اگر (یکی از این) موارد را انجام داد پس حق آنها را اداء کرده، این موجب کامل شدن توبه است.
ولی آیا برای مقتول هم حقی می ماند که در روز قیامت آنرا مطالبه کند؟ علماء در این مورد دو رأی دارند : کسانی که معتقدند حق او هم پابرجاست، گفتند : قاتل تا می تواند حسناتش را بیافزاید چون (در قیامت) به اندازه حق مقتول به او از حسنات قاتل می دهند، و مابقی حسناتش از آن خودش می ماند، پس اگر قاتل توبه کننده حسنات خود را بیافزاید، امید مورد رحمت خداوند قرار گیرد، و او را از آتش جهنم نجات دهد، و جز فاسقین از رحمت خداوند مایوس نمی شوند» "الفتاوی الکبری" (3/ 407)، مجموع الفتاوی (34/ 171).
و ابن عابدین حنفی می گوید : «توبه قاتل صحیح نیست تا آنکه خود را تسلیم اولیاء مقتول کند، یعنی توبه بتنهایی کافی نیست. مولف "تبیین المحارم" گفته : بدان که توبه قاتل تنها با استغفار و ندامت نیست، بلکه باید رضای اولیاء مقتول را هم جلب کند، اگر قتل عمد بود باید امکان قصاص برای اولیاء مقتول باشد، اگر خواستند او را قصاص کنند و اگر خواستند مجانی از او گذشت کنند، اگر از او گذشت کردند توبه برای او کافیست.. و قبلا ذکر کردیم که گذشت کردن از او موجب برائت دنیوی اوست، اما آیا حق الله نیز ساقط می شود؟ (باید گفت که) این مسأله بمنزله دَین است، اگر طلبکار بمیرد و ورثه از آن گذشت کنند از آن مبراء خواهد شد، ولی در ظلمی که مرتکب شده مبراء نمی شود، و همینطور قاتل؛ از ظلمی که کرده مبراء نمی شود، .. ظلم با توبه ساقط نمی شود، زیرا این حق به مقتول تعلق دارد، اما ظلمی که با انجام این معصیت بر نفس خود روا داشته با توبه ساقط می شود.. مولف گفته : قصاص حق اولیاء را اداء می کند اما مقتول در روز قیامت (از قاتل) حق می خواهد، زیرا قصاص فایده ای به مقتول نمی رساند، و حق او بر قاتل باقی می ماند. این سخن مؤید چیزی است که گفتیم»"حاشیة ابن عابدین" (6/ 548).
خلاصه : حق اولیاء مقتول جز با تسلیم شدن قاتل به آنها ساقط نمی شود، و اگر چنین نکند توبه اش کامل نخواهد شد، اما حق مقتول مورد اختلاف است؛ و بنظر می رسد که اگر قاتل توبه صادقانه ای داشته باشد الله متعال در روز قیامت بین او و مقتول صلح و آشتی می اندازد و هم حق مقتول را اداء می کند و هم توبه قاتل را می پذیرد.
منبع : سایت (الإسلام سؤال وجواب).
والله اعلم
وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم
منبع: سایت جامع فتاوی اهل سنت (IslamPP.Com)